سوم: دوستی پیامبر خدا ج..
عشق و محبت و دوستی ورزیدن با پیامبر خدا جبه گونهای که شایستهی مقام والای اوست از جمله حقوق آن حضرت برماست. بر هر مسلمانی واجب است که بالاترین درجهی محبت و بزرگترین و برترین مقام دوستی را نثار پیامبر خداج کند..
رسول خدا ج فرمودند: «هیچ کس به ایمان دست نخواهد یافت مگر اینکه من نزد او از فرزندان و پدر و مادرش و از همهی انسانهای دیگر عزیزتر و محبوبتر باشم». [۱۵۶]
پس کسی که پیامبر خدا ج را دوست ندارد مؤمن نیست، هر چند نامش اسلامی باشد و در بین مسلمانان و با آداب و رسوم آنها زندگی کند.
و بالاترین درجهی محبت آن است که بندهی مؤمن؛ رسول خدا ج را بیش از خود دوست داشته باشد.
روزی حضرت عمرسبرسول خدا ج گفتند: ای رسول خدا! من شما را جز از ذات خود از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارم.
پیامبر این درجه از ایمان را برای عمر نپسندید و به ایشان فرمودند: نه، قسم بذات او که جانم در اختیار اوست، باید مرا بیش از جان خود دوست داشته باشی.
عمر به خود برگشت و با عزم و ارادهای جدید گفت: قسم بخدا که شما حالا از جانم نیز برایم محبوبتر و عزیزترید.
آنگاه رسول خدا ج فرمودند: حالا به درجهی کمال ایمان رسیدی. [۱۵٧]
آری! عمر با مراجعه نفس خود، دریافت که ارزش و جایگاه او نزد پروردگارش در پرتو ایمان و اسلام است. و این پیامبر در حقیقت دست او را گرفته از منجلاب پستیها و حیوانیت رهائی داده، به درجه والای انسانیت رهنمون ساخته است. و ارزش مؤمن در ایمان اوست نه در جان او.. و محبت رسول پاک رمز محبت و عشق ورزیدن به آرمان دینی است که او رهبر آن است.
و نزد مؤمن دینش از جان و مال و همه جهان و جهانیان عزیزتر است.
عمر با درک این حقیقتی که چه بسا بر بسیاری از انسانها پوشیده میگردد، با ایمان واخلاص اقرار کرد که او پیامبر را بیش از جانش دوست دارد.
[۱۵۶] «لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَلَدِهِ وَوَالِدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» [به روایت بخاری و مسلم]. [۱۵٧] [به روایت امام بخاری].