تحقیقی پیرامون اجتهاد ائمه

فهرست کتاب

۴- استناد به احادیث مستلزم اجماع امت نیست

۴- استناد به احادیث مستلزم اجماع امت نیست

با پذیرش سخن فوق لازم می‌شود که به هیچیک از احادیث وعید استدلال نشود، مگر بعد از آنکه اجماع امت بر تفسیر واحدی از آن حدیث و استنباط یک حکم یکسان مطمئن شویم، در این صورت باید بگوییم که حتی صحابهشنیز مجاز به استفاده و احتجاج به احادیث نبوده‌اند، حتی بر کسی که این احادیث را به طریق صحیح دریافت کرده، واجب بوده که به مقتضای آن‌ها عمل نکند، گرچه شاهد عمل بسیاری از علما به مفاد این احادیث بوده، و ادل‌های هم در تعارض با احادیث وجود نداشته است، بلکه وظیفهاش این بوده که بررسی کند: آیا در گوشه و کنار دنیا کسی هست که با تفسیر او از این احادیث مخالف باشد؟ چرا که او حق استناد به اجماع را ندارد، مگر آنکه کاملاً تحقیق کند که آیا نظر مخالفی هم وجود دارد یا نه؟

براین اساس استناد به حدیث رسول خدا جبه مجرد اختلاف‌نظر یکی از مجتهدین باطل می‌گردد؛ و به عبارت دیگر قول و نظر یک نفر حدیث پیامبر را باطل می‌سازد! و موافقت وی موجب اثبات و تحقق سخن رسول خدا می‌شود! و حتی هنگامی که آن مجتهد اشتباه هم بکند، صرفاً مخالفت او با سایرین منجر به ابطال کلام رسول الله می‌شود! که چنین چیزی قطعاً نادرست است.

اگر گفته شود: به احادیث پس از علم به وجود اجماع استناد می‌شود، در این صورت دلالت نصوص به وجود اجماع موقوف می‌شود، این مطلب نیز خلاف اجماع امت است، زیرا در این صورت دلالتی برای نصوص باقی نمی‌ماند، و دلیل معتبر فقط اجماع خواهد بود، و نصوص بدون تأثیر می‌شود.

و اگر گفته شود: زمانی به حدیث استناد می‌شود که اختلافی در تفسیر و شرح آن نباشد در این صورت نظر یک نفر از امت اسلامی دلالت نصوص را باطل می‌کند که این نیز مخالف با اجماع امت است، و باطل‌بودن چنین رویکردی در نگرش دینی واضح و بدیهی است.