تحقیقی پیرامون اجتهاد ائمه

فهرست کتاب

۶- اختلاف‌نظر مجتهدین در باره‌ی احادیث وعید

۶- اختلاف‌نظر مجتهدین در باره‌ی احادیث وعید

برخی از احادیث وعید از نمونه نصوصی هستند که مجتهدین در تفسیر آن اختلاف‌نظر دارند، حدیث لعنت «محلَّل له» - شوهر اول زن سه طلاقه – از آن جمله است. برخی علما معتقدند: «محلَّل له» به هیچ وجه گناهکار نمی‌شود، زیرا وی در ازدواج همسر سابقش جزو ارکان عقد نیست تا به سبب اعتقاد به انجام عمل تحلیل لعنت گردد، و بعضی گفته‌اند: ازدواج دوم زن محقق شده اما شرط ضمن آن باطل است. (منظور این شرط است که مردی پذیرفته است زنی را به عقد خود در آورد، و پس از همبسترشدن با وی او را طلاق دهد، تا برای شوهر اولش حلال گردد). و لذا ازدواج زن با شوهر اول را حلال می‌پندارند، و شوهر اول را مبرا از گناه می‌دانند.

همچنین «محلِّل» - شوهر دوم زن – را تبرئه می‌کنند، حال آنکه محلِّل یا به خاطر نفس عمل «تحلیل» ملعون است، یا به سبب اعتقاد به وجوب وفای به شرط ضمن عقد و یا به خاطر هردو سبب، اگر سبب اول یا سوم مطرح باشد، غرض حاصل است، چنانچه سبب دوم علت لعنت باشد، این عقیده‌ی وفا به شرط ضمن عقد است که موجب لعنت شده است، و نه عمل تحلیل، در این صورت فرقی نمی‌کند که «تحلیل» انجام شده باشد یا خیر. در هرصورت سبب مذکور در حدیث یعنی عمل «تحلیل» موجب لعنت نخواهد شد که چنین توجیهی از اساس باطل است.

اما آنکه معتقد به وجوب عمل‌کردن به شرط هنگام عقد است، اگر فرد جاهل و نادانی باشد که مستحق لعنت نیست، محال است که اعتقاد به وجوب آن داشته باشد، مگر آنکه به قصد مخالفت با رسول خدا جچنین عقید‌های را برگزیند که در این صورت کافر است، و در نتیجه معنای حدیث به لعنت کافر برمی‌گردد، در حالی که کفر اختصاص به انکار این حکم جزئی ندارد. در این صورت معنای حدیث چنین می‌شود: خداوند لعنت کرده است کسی را که حکم رسول خدا جرا مبنی بر باطل‌بودن شرط طلاق در زمان نکاح را تکذیب کند، در حالی که کلام رسول خدا از نظر لفظ و معنا عام است، و این لفظ عام را نمی‌توان بر یک شکل و معنای نادر و کم‌نظیر حمل نمود، زیرا در این صورت کلام از بیان مقصود اصلی خود باز می‌ماند. در آرای فقهی مشابه این تأویل کمیاب وجود دارد؛ مثلاً: پیامبر جفرموده است: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ نَكَحَتْ مِنْ غَيْرِ إِذْنِ وَلَها فَنِكَاحُها بَاطِلٌ» [۵۳]. «هرزنی که بدون اجازه سرپرست خود ازدواج کند، نکاح او باطل است». برخی این حدیث را بر زن مکاتبه حمل کرده‌اند، یعنی بر کنیزی که برای آزادی خود با اربابش قرارداد بسته است.

شاذ و نادر بودن تأویل فوق از این جهت است که حکم حدیث «تحلیل» شامل حال مسلمان جاهل نمی‌شود، و مسلمان آگاهی هم که بداند وفای به چنین شرطی واجب نیست، هیچگاه ضمن نکاح، شرط نمی‌گذارد که این نکاح به شرطی منعقد می‌شود که فوراً زن طلاق داده شود تا برای شوهر اولش حلال گردد. چنین نکاحی فقط از کافر سر می‌زند که کافر اساساً مثل مسلمانان نکاح نمی‌کند، مگر آنکه تظاهر به اسلام کند، و منافق – کافر مسلمان‌نما – باشد. از این رو احتمال وقوع چنین نکاحی بسیار ضعیف است.

سخن درستی است اگر گفته شود: چنین حالت نادری به ذهن متکلم خطور نکرده است، در نوشته‌‌های دیگر دلایل زیادی را اقامه کرد‌هایم که در این حدیث مقصود از «محلِّل» کسی است که اراده تحلیل کند، اگرچه این شرط را اعلان نکند [۵۴]. و نکاح را مشروط بدان نسازد.

به همین صورت وعید‌های خاصی مثل: لعنت و آتش دوزخ و امثال این‌ها در احادیث مختلفی بیان شده که در شرح آن‌ها اختلاف‌نظر وجود دارد؛ مثلاً: ابن عباسباز پیامبر خدا روایت می‌کند: «خداوند لعنت کرده است آن زنانی را که زیاد به زیارت قبرها می‌روند، و کسانی را که بر روی قبرها مسجد می‌سازند، و چراغ روشن می‌کنند» [۵۵]. در حالی که برخی از علما زیارت قبور را برای زنان جایز دانسته‌اند، و بعضی آن را مکروه شمرده‌اند، و حرام نمی‌دانند.

عقبه بن عامر روایت می‌کند: پیامبر خدا جفرمود: «خداوند شخصی را که با همسرش از راه پشت مقاربت کند، لعنت کرده است» [۵۶].

انسساز رسول خدا جروایت می‌کند که فرمود: «واردکنندۀ کالا سعادتمند و محتکر ملعون است» [۵۷]. اما در بین علما در خصوص حکم این گونه مقاربت و احتکار اجناس اختلاف‌نظر وجود دارد.

قبل از این به حدیث پیامبر جاشاره کردیم که خداوند در روز قیامت به سه گروه به دیده‌ی رحمت نگاه نمی‌کند و عذاب دردناکی خواهند داشت: یک گروه کسانی بودند که آب ممازاد مصرف خود را از مسافر دریغ می‌دارند، حال آنکه برخی از علما چنین عملی را مجاز می‌دانند.

پیامبر خدا فروشنده‌ی شراب را لعنت کرده است؛ اما برخی از متقدمین این عمل را جایز دانسته‌اند.

به طرق متعدد از پیامبر ج روایت شده است: «کسی که ازار یا شلوار خود را از روی تکبر طوری بپوشد که روی زمین کشیده شود، خداوند در روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد» [۵۸]. و همچنین فرمود: «خداوند در روز قیامت با سه گروه سخن نخواهد گفت: کسی که ازار و لباسش پایین‌تر از دو قوزک پا باشد، و کسی که در انفاق بر دیگران منت گذارد، و سوم کسی که کالای خود را با سوگند دروغ به فروش رساند» [۵۹]. حال آنکه برخی از فقها بلندبودن شلوار از روی تکبر را مکروه می‌دانند، و نه حرام.

همچنین پیامبر خدا جفرمود: «لَعَنَ اللَّـهُ الوَاصِلَةَ وَالمَوْصُولَة» [۶۰]. «خداوند پیوندزننده مو، و کسی که موی خود را پیوند زند، لعنت کرده است». این روایت از صحیح‌ترین احادیث است، با وجود این در مورد حکم پیوند مو بین علما اختلاف‌نظر وجود دارد.

رسول خدا جفرمود: «کسی که در ظرف نقر‌های آب بنوشد، آتش در شکمش افروخته است»، در حالی که عد‌‌های از علما عمل فوق را حرام نمی‌دانند.

[۵۳] امام احمد ذو ابوداود و ترمذی و ابن ماجه به نقل از عایشهلاین حدیث را روایت کرده است. و ابن عوانه این روایت را صحیح شمرده است. [۵۴] به بخش سوم کتاب فتاوای ابن تیمیه تحت عنوان «اقامه دلیل برای ابطال تحلیل» مراجعه کنید. [۵۵] ترمذی، حدیث حسن است. بخش اول حدیث «لعن الله زوارات القبور» به وسیله امام احمد، ابوداود و حاکم از حسان بن ثابت روایت شدهاست و کتاب «الزوائد» اسناد حدیث را صحیح و راویان آن را ثقه شمرده است، این روایت را ترمذی و ابن ماجه از ابوهریرهسروایت کرده‌اند و ترمذی آن را حدیث حسن صحیح قلمداد کرده است. [۵۶] احمد، نسائی وابوداود روایت کرده‌اند که پیامبر جفرمود: «ملعون من أتى امرأته في دبرها». [۵۷] اسناد حدیث ضعیف است، امام مسلم از معمر روایت کرده که پیامبر جفرمود: «من احتكر فهو خاطی والخاطی هو الآثم». [۵۸] متفق علیه. امام احمد و ترمذی و ابوداود آن را از عبدالله بن عمربروایت کرده‌اند. [۵۹] صحیح مسلم. [۶۰] بخاری و مسلم. اصحاب سنن بدین گونه روایت کرده‌اند: «لعن الله الواصة والمستوصلة».