ابویوسف، قاضی القضاة و ناشر مذهب امام اعظم، در حال احتضار هم به فکر مسایلی علمی بوده است:
امام ابویوسف متولد سال ۱۱۳ ﻫ. ق و متوفی سال ۱۸۲هـ. ق دانشآموز امام ابوحنیفه و ناشر مذهب او، کسی که در زمان سه خلیفه قاضی القضاء بود: در زمان مهدی و هادی و هارون الرشید خلفای عباسی، حتی یک ساعت قبل از وفات هم نمیخواسته است در غیر علم بگذرد.
شاگرد او، قاضی ابراهیم بن الجراح کوفی مصری میگوید: امام ابویوسف بیمار بود، به عیادتش آمدم، دیدم بیهوش است. همین که به هوش آمد، گفت: ای ابراهیم! در این مسألهی علمی چه میگویی؟ گفتم: در این حالت که در حال احتضار هستی! گفت: چه مانعی دارد، شاید کسی از این مسأله استفاده نماید. آنگاه گفت: در مناسک حج و سنگانداختن به ستونهای مِنی کدام یک بهتر است: پیاده برای سنگانداختن به ستونهای مِنی برود بهتر است یا سواره؟ گفتم: سواره. گفت: خطا گفتی: گفتم: پیاده. گفت: خطا گفتی: گفتم: پس خودت بفرما. گفت: هر ستونی که باید بعد از سنگانداختن نزد آن ایستاد و دعا کرد، پیادهرفتن به سوی آن بهتر است. و هر ستونی که پس از سنگانداختن نزد آن ایستادن و دعا کردن نمیخواهد، سواره به سوی آن رفتن بهتر است. با او خداحافظی کردم و بیرون آمدم، به دروازهی خانهی او رسیدم که گریهی بستگانش بلند شد و معلوم شد که وفات یافته است. ببینید علمای بزرگ در حال احتضار و دَم واپسین که مرگ به دنبال دارد هم بحث علمی را ترک نمیکردهاند و نمیخواستهاند که هیچ لحظه از عمرشان بیهوده بگذرد. رحمهم الله تعالی رحمة واسعة.