ارزش وقت نزد علمای اسلامی

فهرست کتاب

وقت حیات است و زندگی و وقت گرانبهاتر از طلاست:

وقت حیات است و زندگی و وقت گرانبهاتر از طلاست:

استاد حسن البنا در کتاب «منبر الجمعة للامام الشهید حسن البنا» در مقاله‌ای تحت عنوان: «الوقت هو الحیاة»فرمود:

گفته می‌شود که وقت طلاست و این صحیح است هر وقت قیمت مادی آن را در نظر بگیریم، آن هم برای کسانی که اندازه و ارزش هرچیز را به طلا تعیین می‌کنند. ولیکن وقت، برای مدمی که نظری فراتر از آن دارند، زندگی است.

ای آدمی، آیا زندگی تو در این جهان چیزی است جز مقدار وقتی که بین تولد و وفات توست. ممکن است طلا تمام شود و از بین برود و تو بتوانی چند برابر آن را به دست آوری. و لیکن زمانی که گذشت و وقتی که از دست رفت به هیچ قیمتی نمی‌توانی آن را برگردانی. بنابراین، وقت گران‌تر از طلاست و گران‌تر از الماس است. و از هر نگین و گوهری گران‌تر است، برای این که وقت حیات است.

هر نوع پیروزی و کامیابی تنها وابسته به برنامه‌ریزی دقیق و شرایط مناسب نیست، بلکه وابسته به وقت مناسب نیز هست. در گذشته از رأی خام که تجاربی به همراه نداشته باشد و از رأی متأخر که بعد از فوت وقت باشد پرهیز می‌کردند. توفیق و کامیابی در این است که رأی پخته و رسا و در وقت مناسب آن باشد.

روی این اصل بزرگترین زیان از آن مردمی است که از وقت‌شناسی در غفلتند. خدای متعال فرمود: ﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩[الأعراف: ۱٧٩]. «بتحقیق گروه بسیاری از جن وانس را برای جهنم آفریده‌ایم، آن‌ها دل‌های دارند که با آن نمی‌فهمند وچشمانی دارند که با آن نمی‌بینند وگوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند، آنان مانند چهار پایانند بلکه اینان گمراه ترند، اینان همان غافلانند».

و زیباترین و بلیغ‌ترین تصویر وقت در بیان خاتم النبیینصاست که فرمود: «ما من يوم طلعت شمسه إلا يقول: من استطاع أن يفعل في خيراً فليعمله فإني غير مكرر عليكم أبداً» [۴].

«هر روزی که آفتاب آن طلوع نمود می‌گوید: کسی که بتواند عمل خیری در من انجام بدهد، آن را انجام بدهد، برای این که وقتی که رفتم برنمی‌گردم».

بنابراین، در این جهان گرانبهاتر از وقت نیست. و وقت‌ها هم در یُمن و برکتشان و در خوبی و سعادت‌شان متفاوتند. ممکن است ساعتی برکتش بیشتر از ساعت دیگر باشد، و روزی ممکن است نزد خدای متعال از روز دیگر بهتر باشد و ممکن است ماهی از ماه دیگر پُر خیرتر باشد.

رسول اللهصفرمود:

«الـمؤمن بين مخافتين: بين عاجل قد مضى لا يدري ما الله صانع فيه. وبين أجل قد بقي لا يدري ما الله قاضٍ فيه» [۵].

«مؤمن میان دو ترس می‌باشد: ترس زمانی که گذشت و نمی‌داند خدایأدر آن گذشته چگونه با او حساب نموده است، (خطاهایش آمرزیده است یا نیامرزیده و عقوبتش را نوشته است). و ترس آینده و باقی عمر خود است که نمی‌داند در باقی عمرش با او چگونه رفتار می‌کند و چه حکمی بر او جاری می‌سازد» (حکم سعادت او تا عاقبت به خیر باشد و یا حکم شقاوت او تا عاقبت به شر باشد. والعقیاذ بالله از دنیا برود». این پنهان‌بودن حساب و عاقبت آدمی به نفع اوست تا همیشه حساب کار خود را داشته باشد و کاری نکند که خشم خدا را برانگیزد و همه آن کند که رضای پروردگار بسیار مهربان در آن است. بنابراین، ای برادر گرامی! در فکر خود باش و از وجود خود سعادت خود را فراهم ساز. و از دنیای خودت توشه‌ای برای آخرتت فراهم کن. و از جوانی‌ات برای روزهای پیری‌ات قبل از این که پیر شوی زندگی خوشی در نظیر گیر. و در حیات خودت برای بعد از وفات روشنایی قبر و عاقبت به خیر و از همه مهمتر رضای خالق متعال را به دست آور. خدای بسیار مهربان به ما و شما ای خواننده‌ی گرامی توفیق حفظ وقت و صرف وقت در عمل صالح و علم نافع کرامت فرماید و ما و شما را از مردمی قرار دهد که ارزش وقت و زندگی را می‌دانند. و به راه خدمت و نفع‌رسانی به خلق و اُمت و جهانیان هدایت فرماید ﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلرَّٰشِدُونَ«اینانند که هدایت یافتگانند».

عبدالفتاح ابوغده فرمود: تصحیح چاپ پنجم این کتاب را در ماه ربیع الاول سال ۱۴۰٩ ﻫ. ق به پایان رساندم. امیدوارم دعای خیر خوانندگان این کتاب را دریابم. والحمدلله رب العالـمین.

و محمد علی بن سلطان العلماء مترجم و شارح این کتاب و افزاینده بسیاری از مطالب ارزنده به این کتاب می‌گوید: فارغ شدم از نوشتن آن در ماه ذیحجه سال ۱۴۲۵.

وسبحان الله وبحمده وسبحان الله العظيم وأستغفرالله. وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين.

پایان

[۴] أخرجه الديلمي عن سعيد بن المسيب عن ابن عباس وأخرجه البيهقي في الشُّعب عن عثمان بن محمد بن الـمغيرة مرسلاً. [۵] قال الحافظ العراقي في تخريج أحاديث الإحياء (۲/ ۲۰۴): أخرجه البيهقي في الشعب عن الحسن البصري عن رجل من أصحاب النبي جوفيه انقطاع.