ابن عقیل و ابن الجوزی در حفظ وقت در غایت و منتهای کوشا بودهاند که لحظهای بیهوده نگذرانند:
این دو امام جلیل القدر حنبلیمذهب در محافظت و نگهداری وقت و در شناخت ارزش زمان و گرانبهایی آن و حرص بر پُرکردن اوقات خود به کارهای شایسته و استفاده از لحظههای زندگی در اوج مقام علمی بودند، و به طوری قدر وقت میدانستند که آنچه در ذهنشان خطور میکرد، فوراً مینوشتند تا خاطرات خود را از دست ندهند، در این جا از سیرت این دو امام و وقتشناسی ایشان چند سطری مینویسیم.
ابن عقیل یکی از تیزهوشان بنی آدم:
امام ابوالوفا، ابن عقیل حنبلی یا علی بن عقیل بغدادی. حافظ، ابن رجب حنبلی، در ذیل کتاب «طبقات الحنابلة» در شرح حال ابن عقیل عباراتی مبسوط و ترغیبکننده در علم و دانش از صفحهی ۱۴۲ جلد ۱ تا صفحهی ۱۶۲ آورده که مُلُخَّص آن چنین است:
علامه ابن عقیل/به سال ۴۳۱ به دنیا آمد و به سال ۵۱۳ ﻫ وفات یافت، او رحمه الله از افاضل جهان، و از تیزهوشان بنی آدم بود، بسیار تیزهوش و دریایی خروشان در علوم بود.
ابن عقیل هیچ ساعتی از عمر خود را ضایع نمیکرد:
او خودش میگفت: برای من روا نیست که ساعتی از عمرم را ضایع بسازم، حتی وقتی که زبانم از مذاکره و مناظره باز ماند، فکر خودم را در حالی که دراز کشیدهام و آسوده هستم به کار میگیرم، و از جای خود بر نمیخیزم، مگر در حالی که خاطرهای در ذهنم خطور کرده و بخواهم آن را به رشتهی تحریر درآورم، و من در سن هشتاد سالگی میبینم که حرصم بر علم از ایامی که جوان و بیست ساله بودم بیشتر است.
اختیار ابن عقیل و ترجیحدادن کاک آب گرفته بر نان برای استفاده از وقت:
ابن عقیل میفرمود: منتهای کوششم را به کار میبرم تا وقت خوراک را اندک نمایم تا جایی که کاکتر شده و آن را با آب فرو بردن بر نان ترجیح میدهم، به خاطر تفاوتی که میان خوردن نان و دندان زدن به آن است و فروبردن کاک به آب که حاجت به دندانزدن ندارد، این کار را برای به دستآوردن وقتی که در مطالعهی کتاب و یا نوشتن خاطرهای به کار برم انجام میدادم، و گرامیترین تحصیل نزد عاقلان به اتفاق علماء همان وقت است، و همین وقت است که غنیمتی است برای به دستآوردن فرصت. برای این که تکالیف زندگی بسیار است و زمان خیلی زودگذر.
شیخ ابن الجوزی فرمود: امام ابن عقیل همیشه مشغول تحصیل علم بود و خاطرههای خوب و ارزندهی آن دانشمند و بحث و جستجوی او در بارهی مسایل پیچیده و دقیق است. او کتابش را که به نام «الفنون» موسوم ساخت، محلی برای خاطرات و پیشامدهایش قرار داد.
تنوع علوم ابن عقیل و تنوع تصنیفات او:
او دارای تألیفات بسیار در انواع علوم است و تألیفات او به بیست عنوان میرسد، بزرگترین تألیفات او کتاب «الفنون» است که کتاب بسیار بزرگی است و در آن فایدههای بسیار است. «الفنون» در موضوعات وعظ، تفسیر قرآن، فقه، اصول فقه، اصول دین، نحو، دستور زبان، شعر، تاریخ و حکایات است. و در همین کتاب بحث و مناظره و مجالس و همنشینیهایی که برایش پیش آمده و خاطرهها و نتیجههای فکر و تجارب خود را آورده است.
گفتهاند: کتاب «الفنون» او هشتصد جلد بوده و آن یکی از کتابهایش بوده است:
حافظ ذهبی فرموده است که در دنیا بزرگتر از این کتاب نبوده است، او میگوید: کسی که بعد از جلد چهارصدم دیده است به من خبر داد که ابن رجب حنبلی گفته است: بعضی گفتهاند: «الفنون» هشتصد مجلد بوده است. انتهی: سخن ذهبی به پایان رسید. بندهی داعی فکر میکنم- والله اعلم- هشتصد جلد مانند هزار جزء ابن شاهین باشد که هر جلدی سی صفحه بوده است و یک جلد به نام الفنون که به چاپ رسیده آن همه موضوع و معلومات ندارد، و تاج الدین سبکی که در علم حدیث از شاگردان حافظ ذهبی است. میگوید: شمس الدین ذهبی با آن که استاد ماست، اما عادت دارد، هرکسی که حنبلی است او را بزرگ جلوه میدهد و با آب و تاب از او تعریف میکند، هرچند فردی کوچک باشد، و در شرح علماء بزرگ مذهب شافعی سهلانگاری میکند. این بود کلام علامه تاج الدین سبکی/در کتاب «طبقات الشافعية الكبرى».