او یک ملکه است

فهرست کتاب

خواهرم... تو کی مانند آنان خواهی شد؟

خواهرم... تو کی مانند آنان خواهی شد؟

پیامبر ـ جـ زنان را نیز مانند مردان به سوی اسلام فرا خواند و با زنان همانند مردان بیعت نمود و با زنان همانند مردان سخن می‌گفت...

زنان و مردان در پاداش و مجازات برابرند...

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧[النحل: ٩٧].

«هر کس از مرد یا زن که کار نیک انجام دهد و مومن باشد قطعا او را با زندگی پاکی حیات [حقیقی] بخشیم و بی‌شک به آنان بهتر از آنچه انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد»...

آنان در حقوق انسانی برابرند... هر یک از زوجین حقوقی بر دیگری دارد و رسول خدا ـ جـ می‌فرماید: «بدانید که شما بر زنانتان حقی دارید و زنانتان نیز بر شما حقی دارند»...

تنها ترازوی برتری بین مردان و زنان نزد الله، تقوا است:

﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ[الحجرات: ١٣].

«همانا گرامی‌ترین شما نزد الله باتقواترین شماست»...

هر چه یک زن برای خودش احترام قائل باشد دیگران نیز به او احترام خواهند گذاشت... بنابراین او تا هنگامی که امین باشد، با ارزش است و هر گاه خیانت کرد ارزش خود را نیز از دست خواهد داد...

رسول خدا ـ جـ را بنگر... هنگامی که مکه فتح شد، کار کافران آشفته شد، برخی از آنان با مسلمانان به نبرد پرداختند و برخی دیگر اسلام آوردند و گروهی دیگر پنهان شدند...

دو تن از کسانی که با علی ـ سـ به نبرد برخاسته بودند از وی شکست خوردند و گریختند و به خانه‌ی ام هانئ ـ لـ، خواهر علی پناهنده شدند... علی ـ سـ به آنجا آمد و گفت: به خدا سوگند آنان را خواهم کشت! ام هانئ در را بر آن دو بست و به سرعت خود را به رسول خدا ـ جـ رساند... پیامبر ـ جـ که وی را دید فرمود: خوش آمدی ام هانئ... چه باعث شده اینجا بیایی؟

ام هانئ گفت: علی می‌گوید دو مردی را که من پناه داده‌ام می‌کشد... پیامبر ـ جـ فرمود: هر که را تو پناه دهی پناه می‌دهیم... آنان را نکشد...

همچنین خداوند به زن حق تعیین مسیر زندگی‌اش را داده است... او بدون اجازه‌ی خودش به ازدواج کسی در نمی‌آید و از مالش جز با رضایت وی برداشته نمی‌شود و اگر مورد تهمت قرار گرفت، تهمت زننده مورد مجازات قرار می‌گیرد...

اگر نیازی داشت ولیِ او ملزم به برطرف کردن نیاز او می‌شود... پدرش ملزم به نیکی به اوست و فرزندش ملزم به گرامی‌داشت او، و برادرش ملزم به نگه داشتن پیوند برادری و حسن رابطه‌ی با او...

بلکه دین گاه او را بر مرد مقدم داشته است... خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِي عَامَيۡنِ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ١٤[لقمان: ١٤].

«و انسان را درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم [چرا که] مادرش به او باردار شد، و هر دم به ضعف و سستی تازه‌ای دچار شد و پایان دوران شیرخوارگیِ او دو سال است»...

و در صحیحین روایت است که مردی گفت: ای رسول خدا! کدام یک از مردم بیش از دیگران شایسته‌ی دوستی من هستند؟ فرمود: «مادرت، سپس مادرت، سپس مادرت، سپس پدرت»...

ابن عمر ـ بـ مردی را دید که طواف کعبه می‌کند و پیرزنی را بر دوش خود دارد... از او پرسید: این کیست؟ گفت: مادرم است که فلج است و بیست سال است او را بر دوش خود می‌گذارم... ای ابن عمر به نظر تو حقش را ادا نموده‌ام؟

ابن عمر گفت: هرگز! هرگز! و نه به اندازه‌ی یک آهی که از روی اندوه برای تو کشیده!.