او یک ملکه است

فهرست کتاب

سخن پایانی

سخن پایانی

در پایان ای گوهر گرانبها... و ای مروارید پوشیده... این سخنان را به آرامی خطاب به تو خواهم گفت و امیدوارم پیش از آنکه به گوشت برسد، به قلبت وارد شود...

فریب تعداد بسیار گناهکاران را مخور... فریب تعداد زیاد کسانی را مخور که در مورد حجاب و رفتار با پسران سهل‌انگاری می‌کنند...

یا دخترانی که اسیر عشق و دلدادگی و انجام حرام هستند... همه‌ی فکر و ذکرشان فیلم‌ها و تلویزیون است... بدون هیچ هدفی زندگی می‌کنند...

بگذار بی پرده بگویم... ما در دوران فتنه‌ها زندگی می‌کنیم... دورانی که سختی‌های راه دین بسیار شده‌اند... فتنه‌هایی که با چشم و گوش ما سر و کار دارند... فتنه‌هایی که انجام فحشا را آسان کرده‌اند یا به سوی مال حرام تشویق می‌کنند...

تا جایی که وضعیت ما نزدیک به دورانی شده که پیامبر ـ جـ درباره‌اش می‌فرماید: «در پی شما روزهای سختی در پیش است... روزهایی که صبر پیشه کردن در آن‌ها مانند در دست گرفتن اخگر است... برای کسی که در این روزها اعمال نیک انجام دهد اجر پنجاه تن از شماست که عملی مانند او انجام داده»... گفتند: ای پیامبر خدا... یا مانند آن‌ها؟ فرمود: «بلکه مانند شما»... [١٣].

برای این اجر آنان بیشتر می‌شود که در آخر الزمان در راه انجام اعمال نیک کمتر یار و یاوری می‌یابند... انسان نیکوکار در آن زمان میان گناهکاران غریب است... آنان موسیقی گوش می‌دهند و او گوش نمی‌دهد... به سوی حرام نگاه می‌کنند و او به حرام نمی‌نگرد... حتی گرفتار جادوگری و شرک می‌شوند، اما او بر راه توحید است...

همچنین نزد امام مسلم روایت است که رسول الله ـ جـ فرمود: «اسلام غریبانه آغاز شد و دوباره همانطور که آغاز شد دوباره غریب خواهد شد؛ پس خوش به حال غریبان» آری خوش به حال غریبان...

همچنین نزد بخاری روایت است که پیامبر خدا ـ جـ فرمود: «زمانی بر شما نخواهد آمد مگر آنکه پس از آن بدتر خواهد بود، تا آنکه به دیدار پروردگار خود بروید...

همینطور بزار با سند حسن روایت نموده که پیامبر ـ جـ به نقل از الله متعال فرمود: «به عزتم سوگند دو ترس و دو احساس امنیت را بر بنده‌ام یکجا نخواهم کرد... اگر در دنیا خود را از من ایمن داشت در آخرت او را هراسان خواهم نمود و اگر در دنیا تقوای مرا پیشه ساخت در آخرت او را امنیت خواهم داد»...

آری... هر کس در دنیا ترسان بود و جلال خداوند را بزرگ داشت در روز قیامت نیز احساس امنیت خواهد کرد و به دیدار خداوند شاد خواهد شد و از جمله بهشتیانی خواهد بود که الله متعال دربارهٔ آنان می‌فرماید:

﴿وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ٢٥ قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ٢٧ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ٢٨[الطور: ٢٥-٢٨].

«و برخی از آنان رو به برخی [دیگر] می‌کنند و از یکدیگر می‌پرسند (۲۵) می‌گویند ما پیشتر در میان خانواده‌ی خود ترسان بودیم (۲۶) پس الله بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد (۲۷) ما پیشتر او را فرا می‌خواندیم که او همان نیکوکار مهربان است»...

اما کسانی که رو به گناه آورده‌اند و تنها مشغولیتشان شکم و زیر شکم است... کسانی که خود را از عذاب خداوند در امان می‌دانند، آنان در آخرت ترسان و هراسان خواهند بود...

الله متعال می‌فرماید:

﴿تَرَى ٱلظَّٰلِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا كَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِي رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ٢٢[الشورى: ٢٢].

«[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام داده‌اند هراسناک می‌بینی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم»...

خواهرم بر الله توکل کن... تو بر راه روشن حق هستی...

بسیار بودن زنان و دخترانی که سقوط کرده‌اند، و کمی پایداران، فریبت ندهد...

دلتنگ نشو که رهروان این راه اندکند...

ای تربیت کننده‌ی نسل‌ها و ای سازنده‌ی مردان...

این‌ها نصیحت‌هایی بود برآمده از درون...

که روح خود را در آن ریخته‌ام و صادقانه آن را تقدیم تو کرده‌ام...

از خداوند خواهانم تو را در حفظ و رعایت خودش بدارد...

و تو را از زنان مومن با تقوای دعوتگر قرار دهد...

حتی اگر به نصیحت من عمل نکنی باز هم خواهر من هستی و خواهان خیر برای تو خواهم بود...

و هیچگاه دست از حمایت و خیرخواهی تو بر نخواهم داشت...

آرزویم این است که تلاشم بیهوده نباشد...

و توفیقی نیست مگر از جانب الله...

والسلام علیك ورحمة الله وبرکاته...

برادر دعاگویت:

محمد بن عبدالرحمن العریفی

[email protected]

[١٣] حدیثی است حسن که ترمذی و حاکم و دیگران روایت کرده‌اند.