او یک ملکه است

فهرست کتاب

نغمه‌های دلتنگی

نغمه‌های دلتنگی

برخی از دختران با وابسته شدن به ترانه‌های عاشقانه و فحشا توسط شیطان به راه رذیلت کشیده می‌شوند... خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ[لقمان: ٦].

«برخی از مردم کسانی‌اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] از راه الله گمراه کنند»...

و در صحیح آمده که رسول خدا ـ جـ فرمود: «بی‌شک از امت من کسانی خواهند بود که زنا و ابریشم و خمر و آلات موسیقی را حلال خواهند شمرد»...

و نزد ترمذی روایت است که رسول خدا ـ جـ فرمود: «در این امت خسف (به زمین فرو رفتن) و قذف (سنگباران) و مسخ (تغییر خلقت) رخ خواهد داد، و آن هنگامی است که خمر بنوشند و زنان آوازه‌خوان برگیرند و بر آلات موسیقی بنوازند»...

علما صراحتا بر تحریم آلات لهو و لعب حکم نموده‌اند و بدتر هنگامی است که همراه با ترانه و اشعار حاوی عشق و دلدادگی و وصف زیبایی زنان باشد...

بلکه موسیقی مِزمار شیطان است که یارانش را با آن به سوی خود می‌کشاند... خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ[الإسراء: ٦٤].

«و هر کس از آنان را که توانستی با آوای خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنان بتاز».

ابن مسعود ـ سـ می‌گوید: «زنا رقیه‌ی شیطان است» یعنی راه و وسیله‌ی آن...

عجیب است... ابن مسعود زمانی این سخن را گفته که ترانه‌ها را کنیزکان می‌خواندند... آن هم با دف و شعر فصیح!.

اگر ابن مسعود دوران ما را می‌دید چه می‌گفت که نواها گوناگون شده و یاران شیطان بسیار شده‌اند و ترانه‌ها همه جا هستند... در اتوموبیل‌ها و هواپیماها و در خشکی و دریا...

حتی موسیقی به ساعت‌ها و زنگ‌ها و اسباب بازی کودکان و کامپیوترها و گوشی‌های همراه نیز وارد شده... موسیقی راهی است برای گسترش فحشا و تحریک غرایز... ترانه‌ای نیست مگر آنکه سخنش عشق است و دلدادگی و سرگشتگی!.

آیا تا به حال شنیده‌ای که ترانه‌خوانی نسبت به زنا هشدار دهد و به فرو هِشتن چشم امر کند؟

یا شنیده‌ای که ترانه‌ای در حفظ ناموس مسلمانان و تشویق به روزه و نماز شب بخوانند؟

هرگز!

***

بیشتر آنان به عشق حرام و تعلق قلب به غیر خدا فرا می‌خوانند... و شاید کار به مصیبتی بزرگتر بکشد و آن وابستگی دختر به دختری مانند خود و شیفتگی‌اش به اوست...

دوستش می‌دارد نه برای اینکه نماز شب می‌خواند و روزه می‌گیرد... نه، بلکه برای زیبایی چهره‌اش و لبخند ملیحش! از حرکات او خوشش می‌آید و خنده‌هایش او را به آتش می‌کشد!.

تبسمش او را به فتنه می‌اندازد و از هم‌نشینی او انس می‌گیرد...

و از همه‌ی کارهای او خوشش می‌آید حتی اگر زشت باشد...

بعضی از دخترها نسبت به چنین دلدادگی و رابطه‌ای سهل‌انگاری می‌کنند و یا شاید حرکاتی از خود نشان دهند که خواهان چنین رابطه‌ای هستند...

چه بسیار هستند از این دختران که حرکت‌ها و خنده‌هایشان دارای نوعی ناز و غمزه است... حتی طرز حرف زدن و راه رفتنشان... علاوه بر پوشیدن لباس‌های تنگ و ناز و عشوه و دست کشیدن‌های گاه و بی‌گاه و بوسه و رد و بدل کردن نامه‌های عاشقانه و هدایای شیطانی...

گاه چنین مظاهری را می‌توان در مداس و دانشگاه‌ها دید... اما چرا برخی از دختران چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند؟ به سبب دلدادگی و عشق...

اما چنین چیزی زیر پا نهادن فطرت است و خطر نزول عذابی را در پی دارد که بر قوم لوط نازل شد... مگر خداوند با قوم لوط چه کرد؟

مردانشان به مردان پرداختند و زنانشان به زنان...

خداوند متعال خبر این فاجران را در کتاب خود آورده که لوط خطاب به آنان فرمود:

﴿وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ٨٠[الأعراف: ٨٠].

«و لوط را [فرستادیم] هنگامی که به قوم خود گفت: آیا آن کار زشت[ی] را مرتکب می‌شوید که هیچ کس از جهانیان در آن از شما پیشی نگرفته است»؟

هنگامی که چنین شود نزدیک است که زمین از هر سو کشیده شود و کوه‌ها از جا برداشته شوند...

خداوند انواع عذاب را بر هیچ امتی یکجا نازل نکرده چنان که بر قوم لوط نازل کرد: چشم‌هایشان را تاریک کرد و چهره‌شان را تیره ساخت و جبرئیل را امر کرد تا شهرهایشان را از زمین بکند و بر آنان برعکس کند... سپس آنان را به زمین فرو برد و سنگ‌هایی از سجیل بر آنان نازل کرد!

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٖ[هود: ٨٢].

«پس چون فرمانِ ما آمد، آن [شهر] را زیر و زبر کردیم و سنگ‌پاره‌هایی از [نوع] سجیل بر آن فرو ریختیم»...

و اینگونه نشانه‌ای شدند برای جهانیان و اندرزی برای متقیان و تنبیهی برای مجرمان...

و در این آیه‌ای است برای اهل خرد...

در حالی گرفتار عذاب شدند که در خواب بودند... و هر چه داشتند برایشان سودی نداشت...

لذت‌ها رفت و حسرت‌ها ماند و شهوت‌ها گذشت...

کمی لذت بردند و بسیار عذاب کشیدند...

پشیمان شدند اما به خدا سوگند این پشیمانی هیچ سودی ندارد... و به جای اشک، خون گریستند...

اگر آنان را ببینی که آتش چهره‌هایشان را می‌سوزاند، و از دهان و بینی‌شان شعله می‌کشد... و آنان در طبقه‌های دوزخ جام‌های حمیم را بالا می‌کشند..

و در حالی که بر چهره‌هایشان به زمین کشیده می‌شوند به آنان می‌گویند: بچشید آنچه را انجام می‌دادید:

﴿ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ١٦[الطور: ١٦].

«به آن وارد شوید، پس صبر کنید یا صبر نکنید برایتان یکی است؛ همانا برای آنچه انجام می‌دادید جزا داده می‌شوید»...

و چنین عذابی از ستمگران دور نیست...

همچنین از رسول خدا ـ جـ با سند صحیح روایت است که فرمود: «بیشترین چیزی که از آن بر امتم بیم دارم کار قوم لوط است» [٦].

و نزد ابن حبان با سند صحیح روایت است که فرمود: «خداوند لعنت کند کسانی را که کار قوم لوط را انجام دهند... خداوند لعنت کند کسانی را که کار قوم لوط را انجام دهند... خداوند لعنت کند کسانی را که کار قوم لوط را انجام دهند»...

و در مسند امام احمد با سند صحیح از رسول خدا ـ جـ روایت است که فرمود: «هر کس را که دیدید عمل قوم لوط را انجام می‌دهد، بکشید؛ فاعل و مفعول را»...

صحابه چنین کسانی را آتش می‌زدند و ابن عباس ـ بـ می‌گوید: شخص لواط‌کار، اگر بدون توبه از دنیا رفت در قبر خود به صورت خوک مسخ می‌شود...

اما کسی که بر نفس خود زیاده‌روی نموده و دچار چنین کاری شده باید فورا توبه و استغفار نماید و به سوی آن عزیز غفار بازگردد...

آری خواهرم... شماره تلفن‌ها و نامه‌هایی را که داری پاره کن و عکس‌ها و سی‌دی‌ها و فیلم‌ها را دور بریز... ثابت کن که محبت خداوند برایت بزرگتر از هر عشق دیگری است... ثابت کن که طاعت خداوند را بر طاعت نفس و شیطان مقدم می‌داری...

چه بی بهره و ناکام است آن دختری که از شنیدن سوره‌ها و آیات روی‌گردانی می‌کند و گوش به موسیقی و ترانه‌ها می‌سپارد و خود را در معرض عذاب خدا قرار می‌دهد و خود را از شنیدن ترانه‌های بهشتی محروم می‌کند...

سبحان الله... عجیب است! آیا شنیدن قرآن برایت کافی نبود که آن را رها کردی و در پی ترانه‌ها افتادی؟

محمد بن مکندر می‌گوید: روز قیامت ندا دهنده‌ای ندا می‌زند: کجایند کسانی که گوش‌های خود را از مجالس لهو و مزامیر شیطان، پاک می‌‌داشتند؟! آنان را در ریاض مسک ساکن کنید... سپس خداوند به فرشتگانش می‌فرماید: بزرگداشت و ستایش مرا به آنان بشنوانید...

شهر بن حوشب می‌گوید: الله متعال خطاب به فرشتگانش می‌فرماید:

بندگان من در دنیا صدای خوش را دوست داشتند اما آن را برای من ترک می‌کردند... پس [ترانه‌های خود را] به گوش بندگان من برسانید... آنگاه صدای تسبیح و تکبیری به گوش آنان می‌رسانند که مانند آن را هرگز نشنیده‌اند...

[٦] به روایت ترمذی.