٩- برخی از آداب ذکر
پیشتر این سخن خداوند را بیان کردیم که میفرماید:
﴿وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٢٠٥﴾[الأعراف: ٢٠٥].
«و پروردگارت را بامداد و شبانگاه در دلت به زاری و بیم و بدون بانگ برداشتن یاد کن و از غافلان مباش».
گفتیم که این آیه میان امر به ذکر و یاد خدا، و نهی از ضد آن که غفلت است جمع نموده و هر دو را در بر گرفته است. این آیه در کنار این معانی و مفاهیم در بر دارندهی برخی از آداب بزرگوارانهای است که شایسته است تا شخص ذاکر بدانها آراسته شود. از جملهی این آداب:
١- ذکر را در دل خود انجام دهد، زیرا که ذکر کردن نهانی، مخلصانهتر، و به پذیرش نزدیکتر و از ریا دورتر است.
٢- ذکر را به شیوهی فروتنانه انجام دهد که همان به التماس افتادن و به زانو درآمدن و اعتراف به تقصیر و کوتاهی است تا خواری بندگی و در هم شکستن در برابر عظمت ربوبیت خداوند در شخص تحقق پذیرد.
٣- به شیوهی بیمناکانه ذکر کند یعنی از ملامتِ به خاطر کوتاهی در عمل، و از عدم پذیرش، بترسد. خداوند در وصف مؤمنینی که به سوی انجام کارهای نیک میشتابند و پیشتاز دریافت بالاترین درجاتند میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ ٦١﴾[المؤمنون: ٦٠-٦١].
«و کسانی که آنچه را باید در [راه خدا] بدهند، میدهند و دلهایشان از آن که به سوی پروردگارشان باز خواهند گشت بیمناک است. اینانند که در [راه] نیکیها تلاش میکنند و اینان در انجام آن پیشتازند».
در مُسنَد و دیگر کتابها از عائشهلروایت شده که او از رسول خداجدر مورد کسانی که در این آیه (یعنی آیهی بالا) از آنان نام برده شده سوال نمود و گفت: آیا اینان کسانی هستند که زنا کرده و دزدی نموده و شراب مینوشند و میترسند که دچار عذاب شوند؟ پیامبر جفرمود: «نه ای دختر صدیق، بلکه اینان کسانیاند که نماز خوانده و روزه گرفته و صدقه میدهند و میترسند که از آنان قبول نشود» [٧٧].
٤- ذکر آهسته و آرام باشد زیرا این کار به اندیشیدنِ بهتر، نزدیکتر است. ابن کثیر/میگوید: «بدین خاطر است که فرموده است: ﴿وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾: «بدون بلند گرداندن صدا». مستحب است که یاد خدا این چنین باشد و به شکل داد و بیداد و نعره و فریاد نباشد» [٧٨]در صحیح بخاری و مسلم از ابوموسی اشعریسروایت شده که گفته است: مردمان در یکی از سفرها صدای خود را در دعا بلند کردند. پیامبرجبه ایشان فرمود: «ای مردم آرام باشید و برخود سخت نگیرید، شما کسی را صدا نمیکنید که کر یا از شما دور باشد، بلکه کسی را فریاد میزنید و به دعا میخوانید که شنوای نزدیک است، به یکایک شما نزدیکتر از گردن مَركَب او است» [٧٩].
٥- ذکر با زبان نیز انجام شود و نه تنها با قلب، این مطلب از این سخن خداوند استنباط میشود که میفرماید: ﴿وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ﴾زیرا معنایش این است که: ناطق بوده اما نطقی آرام و آهسته، و هدف این آیه دستور به جمع میان ذکر با زبان و قلب است. گاه گفته شده: منظور ذکر شخص در دل خود هست بیآن که بدان تلفظ کند زیرا در ادامهی آیه آمده که: ﴿وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾اما سخن و برداشت اول صحیحتر است هم چنان که شیخ الاسلام ابن تیمیه/و دیگر اهل علم آن را پذیرفته و تایید کردهاند.
امام ابن تیمیه/این سخن پیامبر جرا که خداوند میفرماید: «کسی که مرا در دل خود ذکر کند من او را در پیشگاه خود ذکر خواهم کرد و کسی که در میان جماعتی مرا ذکر کند، من هم در بین جماعت بهتر او را ذکر خواهم کرد» [٨٠]. این گونه توضیح میدهد که: در این حدیث ذکر لفظی داخل است زیرا پیامبر جذکر لفظی را که در دل انجام میشود در برابر ذکرالله تعالی در میان فرشتگانش قرار داده است و این مطلب شبیه این سخن خدا است که میفرماید: ﴿وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾و دلیل این مطلب هم این است که در ادامه میفرماید: ﴿بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ﴾و بدیهی است که ذکری که در صبحگاهان و شامگاهان تشریع شده چه درون نماز و چه خارج از آن، ذکری است که با زبان تلفظ شده و قلب نیز همراه آن است، مانند نمازهای صبح و عصر، و ذکرهای تشریع شدهی بعد از این دو نماز و دیگر اذکاری که پیامبر جبدان دستور داده و آنها را یاد داده و خود انجام داده، از جمله اذکار و دعاهای مأثوری که جزو اعمال تشریع شدهی شب و روز بوده و در دو طرف روز، صبحگاهان و شامگاهان انجام میگیرد [٨١].
٦- این اذکار در صبحگاهان و شامگاهان صورت پذیرد، یعنی در بامدادان و به هنگام غروب آفتاب. این آیه بیانگر امتیاز این دو زمان است، زیرا این دو وقت، زمان آرامش و پرداختن به عبادت است، و آنچه میان این دو غالب است تلاش پیوسته برای امرار معاش است. در حدیث آمده است که عمل آدمی در اول و آخر روز به آسمان برده میشود لذا درخواست ذکر و یاد خدا در این دو زمان شده تا ابتدا و انتهای کارش با ذکر و یاد خدا همراه باشد.
در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره سروایت شده است که پیامبر جفرمود: «[دو دسته] از فرشتگان به دنبال هم پیش شما میایند و میروند؛ دستهای در شب میایند [و در روز میروند] و دستهی دیگر در روز میآیند [و در شب میروند]، و به هنگام نماز صبح و عصر هر دو دسته با هم جمع میشوند آن دسته که پیش شما بودهاند به ملکوت اعلا بر میگردند، و پروردگار عالم که از همه آگاهتر است از ایشان می پرسد، در چه حالی بندهی مرا ترک نمودید؟ فرشتگان میگویند: ما که آنان را ترک کردیم نماز میخواندند؛ و وقتی که پیش آنان رفتیم باز نماز میخواندند» [٨٢].
٧- نهی از غفلت از یاد خدا، با این سخنش که میفرماید:
﴿وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٢٠٥﴾[الأعراف: ٢٠٥].
«از کسانی مباش که از یاد و ذکر خدا غفلت میکنند و سرگرم دیگری میشوند».
در این سخن توجه دادن به مداومت بر یاد خدا و استمرار بر آن وجود دارد، و محبوبترین کارها نزد خدا پیوستهترین آنهاست، هرچند که کم باشد.
اینها هفت ادب عظیم و مهماند که این آیهی کریمه آنها را در خود جای داده و علامه قاسمی در کتاب محاسنالتأویل آنها را بیان نموده است [٨٣].
پس از آن که خداوند در این آیه به تشویق و ترغیب به انجام ذکر پرداخته، و از ضد آن یعنی غفلت بر حذر داشت، به دنبال این آیه، در آیهی بعدی با تعریف و تمجید از ملائکه که روز و شب خدای را تسبیح کرده و خسته نمیشوند انگیزهی انجام ذکر را تقویت کرده و همتها را برای اقدام به آن بر میانگیزد و میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَيُسَبِّحُونَهُۥ وَلَهُۥ يَسۡجُدُونَۤ۩ ٢٠٦﴾ [الأعراف: ٢٠٦].
«کسانی که در نزد پروردگارت هستند از عبادتش گردن کشی نمیکنند و او را به پاکی یاد میکنند و] فقط] برای او سجده میکنند».
منظورش از ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ﴾فرشتگان است. خداوند در این آیه آنان را به عدم گردن کشی از عبادت و بندگی خداوند توصیف میکند و این که او را تقدیس نموده و فقط برای او سجده میکنند. در این سخن تشویق و ترغیبی است برای مؤمنین که به آنچه از آنان نام میبرد اقتدا کنند زیرا وقتی که این حال و روز ملائکه است که عاری از گناه و اشتباهند و این چنین تسبیح و ذکر و عبادت خدای را به جای میآورند پس دیگران باید چگونه باشند؟ به همین خاطر ابن کثیر/میگوید: «این، یادآوری بود از عملکرد ملائکه تا انسانها در کثرت طاعت و عبادت به فرشتهها اقتدا نمایند، لذا سجدهی تلاوت در این جا برای ما مشروع شده است، به این علت که سجده ملائکه برای خدا را بیان کرده است. همچنان که در حدیث آمده است که: «آیا بدان شیوه که فرشتگان نزد پروردگار خویش صف می بندند صف نمی بندید؟ صفوف اول را کامل میسازند و در صف به یکدیگر میچسبند» [٨٤].
و این نخستین سجده در قرآن است و به اجماع علماء بر تلاوت کننده و شنوندهی آن واجب است سجده به جای آورد» [٨٥].
و شیخ عبدالرحمن بنسعدی/میگوید: «سپس خداوند متعال بیان نموده که او بندگانی دارد که همواره وی را عبادت کرده و به خدمتش پای بند هستند، و آنان فرشتگان میباشند، تا بدانید که عبادت شما بر [خدایی] وی نمیافزاید، و عبادت شما افتخار و عزتی برای او به وجود نمیآورد، چرا که اگر او را عبادت نکنید از مقام و منزلتش کاسته نمیشود، زیرا خداوند که شما را به عبادت خود دستور میدهد، میخواهد خودتان فایده ببرید، و چندین برابر عمل خود سود ببرید. پس خداوند فرمود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ﴾آنانی که نزد پروردگارت هستند، یعنی فرشتگان مقرب و حاملان عرش و فرشتگان کروبی که نزد پروردگارت هستند، ﴿لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ﴾از عبادت خدا تکبر نمیورزند، و خود را از این عمل بالاتر و بزرگتر نمیدانند، بلکه به عبادت او تن میدهند، و از دستورهای پروردگارشان اطاعت میکنند. ﴿وَيُسَبِّحُونَهُۥ﴾و شب و روز او را به پاکی میستایند، و خسته نمیشوند. ﴿وَلَهُۥ﴾و برای خدای یگانه که شریکی ندارد ﴿يَسۡجُدُونَۤ۩ ٢٠٦﴾سجده میکنند. پس بندگان باید به این فرشتگان بزرگوار اقتدا کنند، و بر عبادت و پرستش پادشاه دانا مداومت و مواظبت نمایند» [٨٦].
هدف این است که بعد از آن که خداوند بندگانش را از قرار گرفتن در زمرهی غفلت کنندگان نهی کرد پس از آن مثالی نیز از سعی و تلاش ملائکه را ذکر نمود تا بندگانش را به پیروی کردن از آنها و واداشتن به جدیت و تلاش در عبادت خدا و یاد و ذکر او برانگیزد. سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند است.
[٧٧] المسند (٦/ ٢٠٥، ١٥٩) [٧٨] تفسیر القرآن العظیم (٣/٥٤٤) [٧٩] صحیح بخاری (شماره: ٤٢٠٥) و صحیح مسلم (شماره: ٢٧٠٤) [٨٠] صحیح بخاری (شماره: ٧٤٠٥) و صحیح مسلم (شماره: ٢٦٧٥) همچنین لؤلؤ و المرجان ح ١٧٢١. [٨١] بنگر به: الفتاوی اثر ابن تیمیه (١٥/٣٣ ـ ٣٦). [٨٢] صحیح بخاری (شماره: ٥٥٥)، صحیح مسلم (شماره: ٦٣٢)، لؤلؤ و المرجان ح ٣٦٧. [٨٣] (٧/٢٩٣٧، ٢٩٣٦)، ذکر دارای آداب بسیار دیگری است که انشاءالله پس از این آنها را بیان خواهیم کرد. [٨٤] صحیح مسلم (شماره: ٤٣٠) [٨٥] تفسیر القرآن العظیم (٣/٥٤٤). [٨٦] تفسیر راستین، تألیف: شیخ عبدالرحمن بن سعدی، ترجمه: محمد گل گمشاد زهی، ج١، (ص ٧٢٧ ـ ٧٢٦).