٣٢- فضائلی دیگر برای کلمه توحید لا إله إلا الله
پیشتر درباره فضائل کلمه توحید «لا إله إلا الله»با تکیه بر آنچه در این باره در قرآن کریم آمده سخن گفتیم، این کلمهای عظیم است که آسمانها و زمین به خاطر آن برپا گردیدند و همهی آفریدهها برای آن آفریده شدند، و برای آن پیامبران فرستاده شدند و کتابها نازل گردیدند و قوانین وضع گشتند، و به خاطر آن ترازوها بر پا شده و کتابها [ی ثبت اعمال] تدوین شده و بازار بهشت و جهنم بر پا گردید و مردم به مؤمن و کافر، و نیکوکار و بدکار تقسیم شدند. لا إله إلا الله منشأ خلق و امر، و ثواب و عقاب است، لا إله إلا الله حقی است که آیین اسلام بر پایهی آن بنا شده و قبله مشخص گردیده است و در روز قیامت از جملگی مردمان درباره آن پرسیده میشود، و گامهای بنده در برابر الله تکان نمیخورد تا از دو موضوع از او پرسیده شود: چه کسی و چه چیزی را میپرستیدید؟ و چه پاسخی به پیامبران دادید؟
پاسخ سؤال اول با تحقق بخشیدن به کلمهی توحید لا إله إلا الله از روی شناخت، و اقرار و عمل بدان است.
و پاسخ سؤال دوم با محقق ساختن پیامبری محمد از روی شناخت و اقرار و گردن نهادن و اطاعت [از دستورات] اوست [٢٤٨].
بیشک این امکان برای آدمی وجود ندارد که فضائل کلمه توحید، لا إله إلا الله را برشمارد، زیرا اجر و پاداش و سود سرشاری در دنیا و آخرت بر آن حاصل میشود که هیچ کس فکرش را نکرده و به ذهن کسی نمیرسد. باشد که بخشی از فضائل این کلمه را بر اساسِ آنچه در این باره در حدیث رسول الله جآمده ارائه دهم.
- از جمله فضائل آن، این که: برترین اعمال است و بیشترین پاداش را دارد و معادل آزاد کردن بردگان و سنگری در برابر شیطان است. هم چنان که در صحیحین از ابو هریرهسنقل است که پیامبرجفرمود: «کسی که روزی صد بار این دعا را بخواند:، «لاَ إِلهَ الاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ»«هیچ معبود حقّی نیست جز ذات الله که تنها او پروردگار است. شریک و انبازی ندارد، قدرت و ملک تنها برای او است، حمد و ستایش مخصوص او است، او بر تمام چیزها توانا است»، ثواب خواندن آن برابر است با آزاد نمودن ده برده و صد احسان برایش نوشته میشود و صد گناه از گناهانش محو میگردد. این صد بار دعا به صورت سنگری درمیآید که او را در آن روز تا غروب از شرّ شیطان محفوظ میدارد. کسی کار بهتری از او انجام نداده است مگر آن کس که تعداد ذکرش از او بیشتر باشد» [٢٤٩].
همچنین در صحیحین از ابو ایوب انصاری سروایت شده است که پیامبر جفرمودند: «هر کس ده مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»مانند کسی است که چهار نفر از «اولاد اسماعیل» را از قید بردگی آزاد کرده باشد» [٢٥٠].
- از دیگر فضائل آن این که: این کلمه بهترین کلمهای است که پیامبران گفتهاند؛ به خاطر آنچه در حدیث آمده که پیامبر جفرمودند: «بهترین کلماتی که من و دیگر پیامبران در غروب روز عرفه گفتهایم این کلمات است:
«لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ» [٢٥١]و در لفظی دیگر: «بهترین دعا، دعای روز عرفه [در عرفات] است، و بهترین چیزی که من و پیامبران پیش از من گفتهایم این کلمات است:
«لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ» [٢٥٢].
- از دیگر فضائل آن این که: این کلمه در روز قیامت از پروندهی گناهان برتر و سنگینتر است. چنانکه در حدیث عبدالله بن عمرو بن عاصبکه در مسند احمد و سنن نسائی و ترمذی و دیگران با سند جیّد از پیامبر جنقل شده آمده که فرمود: «روز قیامت از میان امت من فردی در برابر همهی اهل محشر فراخوانده میشود و نود و نُه دفتر اعمال را جلویش میگشایند. درازای هر یک از کارنامهها به اندازهی دید چشم است. سپس خداوند تبارک و تعالی به او میفرماید: آیا از این دفتر اعمال چیزی را انکار میکنی؟ آن فرد میگوید: خیر، ای پروردگارم. بعد از آن خداوند میفرماید: بر انجام این اعمال بد عذری داشتهای؟ یا کار نیکی انجام دادهای؟ آن شخص ترسیده و میگوید: خیر ای پروردگارم، سپس خداوند میفرماید: بسیار خوب! تو پیش ما یک نیکی داری و امروز به تو ظلم نمیشود. سپس یک تکه کاغذ بیرون آورده میشود که بر آن نوشته شده است: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ الله وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ». آن شخص عرض میکند: در مقابل این همه دفتر این تکه کاغذ به چه کار میآید؟ خداوند میفرماید: امروز به تو ظلم نمیشود. سپس همهی دفاتر در یک کفهی ترازو گذاشته میشوند و آن تکه کاغذ در کفهای دیگر. کفهای که این تکه کاغذ در آن است از آن دفاتر سنگینتر میشود» [٢٥٣].
شکی در این نیست که ایمان در قلب این شخص وجود داشته که تکه کاغذ او که در آن لا إله إلا الله نوشته شده از آن دفاتر سنگینتر بوده است، زیرا مردم بر پایهی وجود ایمان در قلبهایشان در کارها متفاوت بوده و بر یکدیگر برتری دارند و الا چه بسا کسی لا إله إلا الله میگوید اما چنین خیری نصیبش نمیشود زیرا ایمان قلبیاش به این کلمه ضعیف است.
در صحیحین در حدیثی از انس بن مالک سآمده که پیامبر جفرمودند: «هر کس که لا إله إلا الله بگوید و به اندازهی یک دانه جو ایمان در دل او باشد، از دوزخ بیرون آورده میشود. و هر کس که لا إله إلا الله را بر زبان آورد و به اندازهی یک دانه گندم ایمان در دل او باشد، از دوزخ بیرون آورده میشود. و هر کس که لا إله إلا الله بگوید و به اندازه یک دانهی ذرت ایمان در دل او باشد از دوزخ بیرون آورده میشود» [٢٥٤]. این حدیث بر این مطب دلالت میکند که اهل لا اله الا الله، بر اساس ایمانی که در قلبهایشان وجود دارد، با یکدیگر تفاوت دارند.
- از دیگر فضائل این کلمه این که: اگر آسمانها و زمین در یک کفهی ترازو، و لا اله الا الله در کفهی دیگر ترازو گذارده شود، لا إله إلا الله از آنان سنگینتر است، چنان که در مسند احمد به نقل از عبدالله بن عمرو آمده که پیامبر جفرمودند: «نوح ÷به هنگام مرگش به پسرش گفت: تو را به گفتن: لا إله إلا الله سفارش میکنم، بیتردید اگر آسمانها و زمین در یک کفهی ترازو و لا إله إلا الله در کفهی دیگر ترازو قرار داده بشود لا إله إلا الله از آنها سنگینتر است و اگر آسمانهای هفتگانه حلقهای بسته باشند این کلمه آنها را شکسته و به خدا خواهد رسید» [٢٥٥].
- از دیگر فضائل آن این که: پرده و حجابی میان این کلمه و خداوند وجود ندارد، بلکه همهی حجابها را دریده و به خدا میرسد. در سنن ترمذی با سند حسن از ابوهریره سنقل است که پیامبرجفرمودند: «هنگامی که بندهای با اخلاص «لا إله إلا الله»را بر زبان بیاورد، حتماً درهای آسمانها برای این کلمه باز میشوند تا این کلمه، مستقیم به عرش برسد؛ البته اگر گویندهی این کلمه، از گناهان کبیره پرهیز کند» [٢٥٦].
- از دیگر فضائل این کلمه این که: لا إله إلا الله گویندهاش را از آتش جهنم نجات میدهد، در صحیح مسلم آمده است که پیامبر جشنید مؤذنی میگوید: أشهد ان لا إله إلا الله، رسول خدا جفرمودند: «از آتش جهنم بیرون شد» [٢٥٧]. و در صحیحین به نقل از عتبان سآمده که پیامبر جفرمودند: «بیشک خداوند کسی را که بگوید: لا إله إلا الله و با این کار خشنودی خدا را مدنظر داشته باشد؛ آتش جهنم را بر او حرام میکند» [٢٥٨].
- از دیگر فضائل این کلمه این که: پیامبرجدر میان شعبههای ایمان آن را برترین قرار داده است. در صحیحین در حدیثی از ابو هریره سآمده که پیامبر جفرمود: «ایمان شصت و چند شعبه دارد. افضل و برتر از همه، گفتن لا إله إلا الله، و کمترین آنها برطرف کردن اشیای آزار دهنده از سر راه است» [٢٥٩].
- از دیگر فضائل آن این که: پیامبر جخبر داده که این کلمه برترین ذکر است، هم چنان که در سنن ترمذی و دیگر کتب در حدیثی از جابر بن عبدالله شآمده که گفت: شنیدم رسول الله جمیفرماید: ««لا إله إلا الله»با فضیلتترین ذکر و «الحمدلله»برترین دعا است» [٢٦٠].
- از دیگر فضائل آن این که: هر کس خالصانه و از ته دل این کلمه را بگوید خوشبختترین فرد (نزدیکترین کس) نسبت به شفاعت رسول اکرم جدر روز قیامت است هم چنان که در حدیثی صحیح از ابو هریره سروایت شده است که گفت: ای رسول خدا! چه کسی در روز قیامت به شفاعت تو خوشبختتر است؟ رسول خدا جگفت: «ای ابو هریره! حدس زدم که در این باره کسی پیش از تو از من سؤال نکند. چون میدیدم که بر حدیث این همه شور و شوق داری، خوشبختترین فرد نسبت به شفاعت من در روز قیامت، کسی است که خالصانه از صمیم قلب بگوید: لا إِلهَ إِلاَّ الله».
این که پیامبر جدر این حدیث میفرماید: «کسی که خالصانه از قلبش بگوید: لا إله إلا الله دلیلی است بر این که صرف گفتن لا إله إلا الله از سوی شخص، از گویندهاش پذیرفته نمیشود. بلکه ناگزیر باید شروط آن فراهم گشته و قیدهایی را که در کتاب و سنت بیان گردیده عملی شود. چون تنها با رعایت این شروط و قیود است که این گفتن مورد قبول واقع میشود. ان شاءالله بحث آینده دربارهی این موضوع مهم خواهد بود و ستایش تنها از آن الله پروردگار جهانیان است.
[٢٤٨] بنگر به: زادالمعاد اثر ابن قیم (١/٣٤). [٢٤٩] صحیح بخاری (شماره: ٣٢٩٣ و ٦٤٠٣) و صحیح مسلم (شماره: ٢٦٩١)، همچنین لؤلؤ و المرجان حدیث ١٧٢٤. [٢٥٠] صحیح بخاری (شماره: ٦٤٠٤)، و صحیح مسلم (شماره: ٢٦٩٣). [٢٥١] طبرانی در الدعاء (شماره ٨٧٤) به نقل از علیسبیان کرده است. [٢٥٢] ترمذی این حدیث را در سنن (شماره: ٣٥٨٥). از عبدالله بن عمرو روایت کرده و علامه آلبانی در السلسله الصحیحه (شماره ٤/٨، ٧) آن را حسن دانسته و گفته: این حدیث با این مجموع این شواهد ثابت است. [٢٥٣] مسند (٢/٢١٣)، سنن ترمذی (شماره: ٢٦٣٩)، سنن ابن ماجه (شماره: ٤٣٠٠) و علامه آلبانی میگوید: صحیح است، صحیح الجامع (شماره: ٨٠٩٥). [٢٥٤] صحیح بخاری (شماره: ٤٤)، و صحیح مسلم (شماره: ٣٢٥، ١٩٣). [٢٥٥] مسند (٢/١٧٠)، و علامه آلبانی در السلسلة الصحیحة (شماره: ١٣٤) آن را صحیح دانسته است. [٢٥٦] سنن ترمذی (٣٥٩٠)، و علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره: ٥٦٤٨) آن را حسن دانسته است. [٢٥٧] صحیح مسلم (شماره: ٣٨٢). [٢٥٨] صحیح بخاری (شماره: ٦٩٣٨)، و صحیح مسلم (شماره ٣٣، ٢٦٣). [٢٥٩] صحیح بخاری (شماره: ٩) و صحیح مسلم (شماره: ٣٥). [٢٦٠] سنن ترمذی (شماره: ٣٣٨٣) و علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره: ١١٠٤) آن را حسن دانسته است.