فقه ذکر و دعا - جلد اول

فهرست کتاب

٤٤- بزرگ‌ترین انگیزه ستایش، علم به نام‌ها و صفات پروردگار است

٤٤- بزرگ‌ترین انگیزه ستایش، علم به نام‌ها و صفات پروردگار است

بی‌شک سپاس و ستایش همه‌اش مختص الله، پروردگار جهانیان است. خداوند سبحان به خاطر همه چیز قابل تحسین و ستایش است، او به خاطر آنچه آفریده و به خاطر آنچه بدان دستور داده و یا نهی نموده قابل ستایش است. حمد و ستایش فراخ‌ترین صفات، و جامع‌ترین تمجیدها و بزرگ‌ترین ثنا است، و راه‌های علم و آگاهی به آن بسیار زیاد است، زیرا همه‌ی نام‌های او، و صفات او، و افعال او، و احکام او، و عدل او، و انتقام او از دشمنان، و لطف و احسانی که به دوستانش دارد قابل تمجید و تحسین است. آفرینش و امر او در واقع با ستایش وی برپا شده و با ستایش او به وجود آمده و ظهور یافته است، و هدف از خلق و امر همین ستایش بوده است، بنابراین حمد و ستایش او سبب همه چیز و هدف و مظهر و در بر گیرنده‌ی آن است. حمد او روح همه چیز است و قوام هر چیز به آن وابسته است و جریان این حمد در همه‌ی موجودات و ظهور آثار آن آشکار است که با بینایی و بینش قابل مشاهده است.

خداوند شمول این حمد را به آگاهی بندگان رسانده به این صورت که خودش را در آغاز خلقت و پایان آن، و هنگام دستور و تشریع ستوده و خود را برای اینکه پروردگار جهانیان است و برای یگانگی در عبادت و یگانگی در حیات و شمولیت حمدش، و عدم امکان وصفش به آنچه شایسته نیست از جمله داشتن فرزند و شریک و... ستوده است.

به همین خاطر از جمله راه‌های عظیمی که بیانگر شمولیت و فراگیری معنای حمد و پرداختن آن به همه‌ی چیزها، این است که آدمی نام‌ها و صفات پروردگارش را بشناسد و به این مطلب اقرار نماید که جهان دارای فرمانروا و فریادرسی زنده است، که جامع همه‌ی صفات کمال، و نام‌های نیک و ثنای زیبا و کارهای ارزنده است، و این که خداوند سبحان دارای قدرت کامل و مشیّت نافذ و علم فراگیر است. شنوایی او همه‌ی صداها را فراگرفته است و بینایی او همه‌ی بینایان را دربرمی‌گیرد، و دارای رحمتی است که همه‌ی آفریده‌ها را شامل می‌شود. او سلطه و اقتدار کاملی دارد که ذره‌ای از سلطه‌ی او خارج نیست و از همه لحاظ ثروتمند و بی‌نیاز کامل و مطلق است. آثار حکمت بالغه‌ی الهی در کائنات مشهود است، و از تمامی جلوه‌ها و جنبه‌ها دارای عزت و اقتداری حاکم و مسلط است. خداوند دارای کلمات کامل و نافذی است که هیچ نیک و بدی از تمامی آفریده‌ها نمی‌تواند از آن تجاوز کند، یگانه‌ای است که هیچ شریکی در ربوبیت و الوهیت ندارد، و هیچ همتا و نظیری در ذات و صفات و افعالش ندارد، او شریکی ندارد که در ذره‌ای از ذرات ملکش شریکش باشد، خداوند سبحان بر پا دارنده و نگهدارنده‌ی آسمان‌ها و طبقات (هفتگانه‌ی) زمین و إله پیشینیان و پسینیان است. خداوند سبحان متصف به صفات جلال و مشخص به توصیف کمال است، او پاک و منزه از هر عیب و نقصی است، او زنده‌ی پاینده است که به سبب کمال حیات و قیومیتش چُرت و خوابی او را نمی‌رباید، مالک آسمان‌ها و زمین است که به خاطر کمال ملکش کسی جز با اجازه‌ی او نمی‌تواند در پیشگاهش شفاعت کند، به همه چیز عالم و آگاه است، عالمی که به خاطر کمال علمش هر آنچه را در برابر یا پشت سر خلائق است می‌داند، هیچ برگی نمی‌افتد مگر آن که او از آن آگاه است، و هیچ ذره‌ای نمی‌جنبد مگر با اجازه‌ی او. از خزیدن اندیشه‌ها و خیالات در قلب‌ها آگاه است بدان گونه که فرشته‌ای از آن مطلع نمی‌شود، و آنچه را که در آینده صورت می‌گیرد و قلب هیچ اطلاعی از آن ندارد، می‌داند. خداوند بینایی است که به خاطر کمال بینایی‌اش جزئیات آفرینش مورچه‌ای کوچک و شکل‌گیری اعضای آن و گوشت و خون و مغز و عروق آن را می‌بیند و راه رفتنش بر روی صخره‌ای صاف در شبی تاریک را می‌بیند، و آنچه را که در زیر هفت طبقه‌ی زمین است می‌بیند همانطور که آنچه را که مافوق هفت آسمان است می‌بیند. شنونده‌ای که در شنوایی‌اش سخن نهان و آشکار یکسان است، شنوایی‌اش همه‌ی صداها را فرامی‌گیرد و صداهای خلق بر او گنگ و مشتبه نمی‌شود. شنیدن صدایی او را از شنیدن صدایی دیگر بازنمی‌دارد و روی دادن مسائل گوناگون او را به اشتباه نمی‌اندازد. فراوانی درخواست‌کنندگان او را خسته و زده نمی‌کند. عائشهبمی‌گوید: «ستایش خدایی را که شنوایی او همه چیز را فراگرفته است. من سخن خوله را شنیدم آن‌گاه که از شوهرش نزد رسول اکرم جشکایت می‌کرد و در حالی که برخی از آن را از من مخفی می‌داشت، خداوند این آیه را فرو فرستاد:

﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ ١[المجادلة: ١].

«به راستی خداوند سخنِ زنی را که درباره‌ی همسرش با تو گفتگو می‌کرد و به خداوند شکایت می‌بُرد، شنید و خداوند گفتگویتان را می‌شنید. بی‌گمان خداوند شنوای بیناست» [٣٣٧].

قدرتمندی که به خاطر کمال قدرتش هر آن که را بخواهد هدایت می‌کند و هر کس را که بخواهد گمراه می‌سازد و مؤمن را مؤمن، و کافر را کافر، و نیکوکار را نیکوکار، و بدکار را بدکار می‌گرداند، و به خاطر کمال قدرتش کسی نمی‌تواند به چیزی از علمش احاطه یابد مگر آن که خود بخواهد و به خاطر کمال قدرتش آسمان‌ها و زمین و مابین آنها را طی شش روز (دوران) آفرید و [هرگز] دچار رنج و خستگی نشد. کسی از آفریده‌هایش او را درمانده نمی‌کند و از دستش نمی‌گریزد، بلکه هر کجا باشد در چنگ او است، و به خاطر کمال غنا و بی‌نیازی‌اش ملحق کردن فرزند و همسر و شریک و شفاعت‌کننده به او -بدون آن که خود به او اجازه شفاعت دهد- محال و غیرممکن است، و به خاطر کمال عظمت و والایی‌اش، کرسیّ او آسمان‌ها و زمین، را فراگرفته است، و زمین و آسمان‌ها و مخلوقاتش بر او احاطه پیدا نمی‌کنند، بلکه او بر همه چیز علو و برتری دارد، و به همه چیز محیط و آگاه است. خداوند در ابتدای سوره یونس می‌فرماید:

﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٣ إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ ٤ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥ إِنَّ فِي ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَّقُونَ ٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ ٧ أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠[یونس: ٣-١٠].

«پروردگارِ شما خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، آنگاه بر عرش استیلا یافت. [او] کار [هستی] را تدبیر می‌کند. هیچ شفاعت‌کننده‌ای مگر پس از اجازه‌ی او نیست، این است خداوند، پروردگارتان. او را بندگی کنید. آیا پند نمی‌پذیرید؟ (۳) بازگشت همگی شما به سوی اوست. خداوند به وعده‌ی راستین [وعده نموده است]، او آفرینش [هستی] را آغاز می‌کند، سپس آن را بازمی‌گرداند تا آنان را که ایمان آورده‌اند و کردار شایسته کرده‌اند به داد، پاداش دهد. و آنان که کافر شده‌اند به [سزای] آن که کفر می‌ورزیدند، نوشیدنی‌ای از آب گرم و عذابی دردناک [در پیش] دارند (۴) او کسی است که خورشید را درخشان و ماه را روشن قرار داد و برای آن (ماه) منزل‌ها مقرر نمود تا شمار سال‌ها و حساب را بدانید. خداوند این را جز به حق نیافریده است. آیات [خویش] را برای دانایان به روشنی بیان می‌کند (۵) به یقین درآمد و شدِ شب و روز و آنچه خداوند در آسمان‌ها و زمین آفریده است، برای پروا پیشگان نشانه‌هاست (۶) آنان که به لقای ما امید ندارند و به زندگانی دنیا خشنود گشته‌اند و به آن آرام گرفته‌اند و آنان که از آیات ما غافلند (۷) اینان به [سزای] آنچه می‌کردند جایگاهشان آتش [جهنّم] است (۸) آنان که ایمان آورده‌اند و کردار شایسته کرده‌اند پروردگارشان آنان را به [پاداشِ] ایمانشان هدایت می‌کند. در باغ‌های پُر ناز و نعمت بهشتی، جویباران از فرودستِ [مساکنِ] آنان جاری است (۹) دعای‌شان در آنجا «سبحانک اللّهمّ» و درودشان در آنجا «سلام» است و پایان دعای‌شان [این است] که: «الحمدلله ربّ العالمین»».

خداوند سبحان پیامبران و بندگان مؤمنش را دوست دارد، آنان نیز او را دوست دارند و او را سپاس و ستایش می‌نمایند. بلکه نزد آنان چیزی محبوب‌تر از خداوند نیست، و بیش از هر چیز دیگری به لقای او مشتاق و خرسندند، و چیزی به اندازه‌ی دیدار او روشنی‌بخش چشمان‌شان نیست، و بالاترین سهم و بهره‌ی خود را نزدیکی به او می‌دانند، خداوند سبحان در آفرینش و دستورش دارای حکمت بالغه است، او آفریدگانش را غرق نعمت نموده، هر نعمتی از سوی او لطف و احسان است، و هر مصیبتی از سوی او [عین] عدل است. خداوند سبحان نسبت به بندگانش از مادر نسبت به فرزندانش، مهربان‌تر است. همچنین از این که بنده‌اش توبه کند خوشحال‌تر است از کسی است که شترش را که غذا و نوشیدنش بر آن است در سرزمینی هلاک‌کننده گم کرده و بعد از آن که مأیوس و نا امید شده، آن را می‌یابد. خداوند سبحان نسبت به بندگانش مهربان است و به اندازه وسع‌شان به آنان تکلیف می‌کند. البته وسع [آدمی] غیر از طاقت است، گاه آدمیان طاقت چیزی را دارند اما این کار عرصه را بر آنان تنگ می‌کند و این برخلاف وسع آنان است زیرا آنچه در چهارچوب وسع‌شان است برایشان آسان و قدرت آنان از آن بیشتر است [٣٣٨].

خداوند سبحان کسی را جز به خاطر کار خودش مجازات نمی‌کند و او را به خاطر کار دیگری مجازات نمی‌کند، و او را به خاطر آنچه که قادر به انجامش نیست مجازات نمی‌کند و او را به خاطر کاری که توان ترکش را ندارد مورد عقاب قرار نمی‌دهد. خداوند سبحان فرزانه، بخشنده، سخاوتمند، بزرگوار، بسیار احسان‌کننده، بسیار دوستدار [بندگان]، بسیار شکیبا و بسیار شکرگزار است. [فرامینش] اطاعت می‌شود و در مقابل، پاداش می‌دهد و از دستوراتش نافرمانی می‌شود و می‌بخشد، کسی صبورتر از خداوند نیست که می‌شنود سخنان پیامبرانش را تکذیب می‌کنند اما او در عقوبت تکذیب‌کنندگان تعجیل نمی‌کند، او بیش از دیگران مدح را دوست دارد و او بیش از دیگران از عذر آوردن [برای بندگانش] خشنود می‌شود. و او بیش از دیگران نیکوکاری را دوست دارد. خداوند نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد، خداوند قدرشناس است و قدرشناسان را دوست دارد، زیباست و زیبایی را دوست دارد، پاک است و هر پاکی را دوست دارد، آگاه است و بندگان آگاهش را دوست دارد، بخشنده است و بخشندگان را دوست دارد، قوی و تواناست و شخص مؤمن قوی در نزد او از مؤمن ضعیف محبوب‌تر است، اهل احسان و نیکی است و احسان‌کنندگان را دوست دارد، عدالت پیشه است و عدالت‌پیشه‌گان را دوست دارد، با حیا و پوشاننده است و اهل حیاء و کسانی که عیوب را می‌پوشند را دوست می‌دارد.

خداوند سبحان نام‌ها و صفاتش را دوست دارد و همینطور کسانی را که به مقتضای این نام‌ها و صفات او را بندگی می‌کنند دوست می‌دارد، و کسی را که با این نام‌ها و صفات از او چیزی بخواهد و مدحش کند دوست دارد. خداوند کسی را که نام‌ها و صفاتش را شناخته و آن را فهم نماید و با آنها خدا را مدح و ثنا و ستایش نماید دوست دارد هم چنان که در صحیح به نقل از پیامبر جآمده است که: «کسی بیش از خدا تعریف و تمجید را دوست ندارد و به همین خاطر خود را تعریف و تمجید نموده است، و هنگامی که بنده‌ای مرتکب گناهی می‌شود هیچ کس به اندازه‌ی خداوند خشمگین نمی‌گردد، به همین خاطر است که فحشا را چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهانی حرام نموده است، و کسی بیش از خدا عذر آوردن را دوست ندارد و به همین خاطر پیامبران را به عنوان مژده دهنده [به بهشت] و ترساننده [از آتش جهنم] فرستاده است» [٣٣٩].

به این ترتیب دانسته می‌شود که هر کس بهره‌ای از دانش نام‌های نیکوی خداوند و صفات والای او که در قرآن و سنت رسول الله جآمده، داشته باشد به خوبی درمی‌یابد که حاصل اینها چیزی جز واجب شدن حمد و ثنای خداوند نیست. سپاس و ستایش خداوند در برابر نام‌های نیکو و صفات والا و افعال پسندیده‌ی او ضرورت و نیاز است، و جز به همراه حمد و ستایش نامی از او برده نمی‌شود، و مورد تمجید قرار نمی‌گیرد مگر با بهترین و زیباترین تمجیدها، هم چنان که از او یاد نمی‌شود مگر با زیباترین نام‌ها، لذا هر صفتی شریف و هر نامی نیکو و هر تعریف و تمجیدی زیبا، و هر ستایش و مدح و تسبیح و تنزیه و تقدیس و بزرگداشت و تکریمی مختص خداوند است، آن هم با کامل‌ترین و ماندگارترین صورت. پاک و منزه است خداوند و سپاس و ستایش از آن اوست، کسی از آفریده‌هایش نمی‌تواند به بهترین شیوه از او تعریف و تمجید نماید بلکه او هم چنان است که خود را ستوده و بالاتر از آن تعریفی است که آفریده‌هایش می‌کنند. در ابتدا و انتها حمد و ستایش مختص اوست، ستایش زیاد و خوب و مبارک مخصوص الله است آن چنان که پروردگار بخشنده‌ی ما دوست داشته باشد و بپسندد.

[٣٣٧] حدیث عائشه را امام احمد در المسند (٦/٤٦) و دیگران روایت کرده‌اند، آلبانی در شرحش بر السنة اثر ابن ابی عاصم (شماره: ٦٢٥) آن را صحیح دانسته است. [٣٣٨] به همین خاطر است که خداوند می‌فرماید: ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ[البقرة: ٢٨٦]. طاقت محدوده‌ی گسترده‌تری داشته، و وسع در حدّ پایین‌تر از آن است. م. [٣٣٩] صحیح مسلم (شماره: ٢٧٦)، بنگر به طریق الهجرتین اثر ابن قیم (ص: ٢٢٦-٢١٠).