٢٤- توصیف نامهای خداوند به «نیکو بودن» و معنای این توصیف
بیتردید در قرآن کریم تشویق و ترغیب درخصوص نام بردن از الله و خواندن وی با نامهای نیکو و بزرگش، و همچنین هشدار شدید از [پیمودن] راه آنان که در نامهایش کجروی میکنند، بیان شده است. هم چنین نقل شده که خداوند کسانی را که در این راه دچار کجروی شوند مورد حساب و کتاب تند و سختی قرار میدهد. این مطالب در این سخن خداوند آمده که میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٨٠﴾[الأعراف: ١٨٠].
«نیکوترین صفات به خدا اختصاص دارد، پس به همان صفات خدای را بخوانید و کسانی را که در مورد صفاتش کجروی میکنند، واگذارید؛ که به زودی به سبب کردارشان مجازات خواهند شد».
از این رو این آیه بر هر مسلمانی تأکید میکند که به نامهای نیکوی خداوند اهمیت داده و آن چنان درک و دریافت صحیحی از آن به چنگ آورد که از راه آنان که در مورد صفاتش دچار کجروی شدهاند دور گردد؛ راه کسانی که این آیه آنان را این گونه میترساند: «به زودی به سبب کردارشان مجازات خواهند شد». و در آیهی دیگری این چنین آنان را میترساند که:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا لَا يَخۡفَوۡنَ عَلَيۡنَآۗ أَفَمَن يُلۡقَىٰ فِي ٱلنَّارِ خَيۡرٌ أَم مَّن يَأۡتِيٓ ءَامِنٗا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ ٱعۡمَلُواْ مَا شِئۡتُمۡ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٤٠﴾[فصلت: ٤٠].
«کسانی که در مورد آیات ما کجروی میکنند، بر ما پوشیده نخواهند بود؛ آیا آن کس که به آتش [دوزخ] انداخته شود، بهتر است یا کسی که در روز رستاخیز ایمن [از عذاب] است؟ هر چه میخواهید عمل کنید که خدا به آنچه میکنید بیناست».
و إلحاد در نامهای خدا، إلحاد در آیات اوست [١٨٥].
بیتردید آیهی کریمهی نخست، بیانگر آن است که همهی نامهای خداوند «نیکوترین و زیباترین» است زیرا خداوند به سبب کمال و جلال و جمال و عظمتش تنها با زیباترین و نیکوترین نامها، نامیده میشود، همچنان که تنها با زیباترین و نیکوترین صفات توصیف میشود و تنها با کاملترین و زیباترین و پاکترین ستایشها و تمجیدها، ستوده میشود؛ بر این اساس، نامهای خداوند نیکوترین و کاملترین نامها هستند، و در میان نامها نیکوتر از آنها وجود ندارد، و جز همین نامها، نام دیگری جای آنها را نمیگیرد و مفهوم و معنای آنها را ادا نمیکند. خداوند تبارک و تعالی در چهار موضع در قرآن کریم نامهایش را به «نیکوترین بودن» توصیف میکند، آیهی نخست پیشتر بیان شد (اعراف:١٨٠)، و همچنین در این آیه:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ﴾[الإسراء: ١١٠].
«بگو: خداوند را بخوانید یا «رحمن» را بخوانید. هر کدام را که بخوانید [نیک است] که خداوند نامهای نیکو دارد».
و یا میفرماید:
﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ ٨﴾[طه: ٨].
«خداوند است که هیچ معبود [راستینی] جز او نیست. او نامهای نیکو دارد».
و یا میفرماید:
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ﴾[الحشر: ٢٤].
«او خداوندی است که طرّاح هستی و آفریدگار آن از نیستی و صورتگر جهان است. دارای نامهای نیک و زیبا است».
این چهار آیه در قرآن است که در آن، نامهای خداوند تبارک و تعالی به این صفت شکوهمند توصیف شدهاند. حُسنی در لغت جمع أحسن (نیکوتر) است، و نه جمع حسن (نیکو). بنابراین، این نامها نیکوترین و کاملترین و بزرگترین نامها هستند، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ﴾[النحل: ٦٠].
«و صفت برتر از آنِ خدا است».
یعنی در ذات و اسماء و صفاتش والاترین کمال را داراست و به همین خاطر نامهایش نیکوترین و زیباترین نامها است.
بیشک نامهای خداوند نیکوترینند زیرا بیانگر والاترین صفت کمال برای خداوندند، زیرا اگر آنها بر صفتی دلالت نمیکردند و تنها مجرد اسم خاص میبودند متصف به «نیکوترین» نمیشدند، و [در عین حال] اگر بر صفتی دلالت میکردند که صفت کمال نمیبود باز هم «نیکوترین» نبودند، و اگر بر صفتی دلالت میکردند که صفت کمال نمیبود آنگاه یا صفتی میبود که نقصی در آن است یا صفتی که میان تعریف و تمجید از یک سو و رد و نکوهش از سوی دیگر در نوسان بود (یعنی گاه مدح و گاه ذم میبود). که در این حالت هم «نیکوترین» نبود. بنابراین، همهی نامهای خداوند بیانگر صفات کمال و جلال برای پروردگار تبارک و تعالی هستند، و هر نام بیانگر معنا و مفهوم صفتی است که نامِ دیگر آن معنا و مفهوم را نمیرساند [١٨٦]. به عنوان مثال [نام] الرّحمن دلالت بر صفت رحمت دارد، و العزیز بیانگر صفت عزت خداوند است. و الخالق صفت خلق و آفرینش را مینمایاند، و الکریم به صفت کرم و بخشندگی اشاره دارد، و المحسن گواه بر صفت احسان است؛ به این ترتیب همهی نامها در دلالت بر پروردگار تبارک و تعالی متفقاند. به همین خاطر این اسمها از حیث دلالتشان بر ذات خداوند، نامهایی مترادفاند، و از نظر دلالتشان بر صفات، اوصافی گوناگون و متفاوت هستند، زیرا هر نام از آنها بر معنای خاصی دلالت میکند که از آن گرفته شده است.
علامه ابن قیم/میگوید: «نامهای خداوند تبارک و تعالی، همه نامهای ستایشاند، و اگر اینها صرفا الفاظی بودند که معنا و مفهومی نداشتند بیانگر مدح نبودند، و این در حالی است که خداوند همهی آنها را به «نیکوترین و زیباترین بودن» توصیف نموده و میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٨٠﴾[الأعراف: ١٨٠].
«نیکوترین صفات به خدا اختصاص دارد، پس به همان صفات خدای را بخوانید و کسانی را که در مورد صفاتش کجروی میکنند، واگذارید؛ که به زودی به سبب کردارشان مجازات خواهند شد».
اینها به خاطر صِرْفِ لفظ، حُسنی (نیکوترین و زیباترین) نیستند، بلکه به خاطر دلالتشان بر اوصاف کمال این گونه توصیف شدهاند. به همین خاطر وقتی عربی شنید که یک قاری چنین تلاوت میکند که: ﴿وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا جَزَآءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَٰلٗا مِّنَ ٱللَّهِۗ﴾﴿وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾، گفت: این سخن خدا نیست، تلاوتکننده گفت: آیا سخن خدا را دروغ میپنداری؟ آن عرب گفت: خیر، اما این جزو سخن خدا نیست، تلاوتکننده دوباره محفوظاتش را تکرار کرد و چنین تلاوت کرد:
﴿وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا جَزَآءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَٰلٗا مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٣٨﴾[المائدة: ٣٨].
آن عرب بادیهنشین گفت: حال درست تلاوت کردی، زیرا عزت ورزید و حکم نمود و [دستور به] قطع [دست دزد] کرد، و اگر میپوشید و رحم میکرد دیگر قطع نمیکرد. و به همین خاطر وقتی که آیهی رحمت با اسم بردن از عذاب یا برعکس آیهی عذاب با اسم بردن از رحمت پایان یابد ناهماهنگی سخن و عدم نظم و ترتیب آن آشکار میگردد» [١٨٧].
بدین ترتیب روشن میگردد که فهم نامهای نیکوی خداوند و علم به معانی و مفاهیم آنها پایه و اساسی گریزناپذیر برای محقق سخن خداوند است که میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ﴾[الأعراف: ١٨٠].
«و خداوند نامهای نیک دارد. پس به آن [نامها] او را به [دعا] بخوانید».
فراخواندن خداوند با نامهایش که خداوند در این آیه بدان دستور داده تنها زمانی عملی میشود که دعاکننده مفاهیم نامهایی را که با آنها خداوند را به دعا میخواند و نام میبرد و یاد میکند، بداند و از آنها آگاه باشد. بنابراین اگر دعاکننده به معانی آنها عالم نباشد در دعایش نامی را در غیر جای خودش قرار میدهد، مانند این که در پایان درخواستِ رحمت از نامی که متضمن عذاب است نام میبرد و یا عکس. اینجاست که ناسازگاری سخن و عدم نظم آن آشکار میشود. هر کس که در دعاهای وارد شده در قرآن یا سنت پیامبر جتأمل نماید میبیند در هر کدام از این دعاها که به نامی از نامهای نیکوی خداوند پایان یافته حتماً ارتباط و تناسبی میان دعای مورد نظر و نام مطرح شده در آن وجود دارد، مانند این سخن خداوند که میفرماید:
﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٢٧﴾[البقرة: ١٢٧].
«پروردگارا، از ما بپذیر. همانا که تویی شنوای دانا».
و یا میفرماید:
﴿رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١٠٩﴾[المؤمنون: ١٠٩].
«پروردگارا، ایمان آوردهایم، پس ما را بیامرز و به ما رحمت آور و تو بهترین بخشایندگانی».
و یا میفرماید:
﴿رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ ٨٩﴾[الأعراف: ٨٩].
«پروردگارا، بین ما و قوممان به راستی داوری کن و تو بهترین داورانی».
و آیات دیگری مانند این.
سپس نام بردن و خواندن خداوند توسط نامهایش شامل: خواندنِ درخواست و نیاز، خواندنِ تمجید و مدح و خواندنِ از سر بندگی و عبودیت است. ابن قیم/در بیان این موضوع میگوید: «خداوند سبحان بندگانش را فرا میخواند که او را با نامها و صفاتش شناخته و ثنا گویند، و بهرهی خود از عبادت را از این نامها برگیرند. خداوند کسانی را که نامها و صفاتش را مراعات کنند دوست میدارد. خداوند دانا است و هر دانایی را دوست دارد، او سخاوتمند است و هر سخاوتمندی را دوست دارد، او فردِ یگانه است و فرد (وتر) را دوست دارد، او زیباست و زیبایی را دوست دارد، او عفو کرده و میبخشد و بخشش و اهل آن را دوست دارد، او با شرم و حیاء است و اهل شرم و حیاء را دوست دارد، نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد، سپاسگزار است و سپاسگزاران را دوست دارد، صبور است و صابران را دوست دارد، بردبار است و اهل حلم و بردباری را دوست دارد ...» [١٨٨].
همچنین از مهمترین مطالبی که شایسته است شخص مسلمان در این موضوع بدان توجه کند، پرهیز شدید از کجروی و انحراف در نامهای الهی است، یعنی راه کسانی که خداوند در این آیه آنان را تهدید کرده که به زودی جزای آنچه را که انجام میدادند خواهند دید. این کجروان گروهها و دستههایی گوناگون هستند که در وصف الحاد و انحراف یکی هستند، اما راههایشان است که آنان را از هم جدا میکند. ان شاءالله مبحث بعدی دربارهی این موضوع خواهد بود.
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین
[١٨٥] مراد از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنند، یا این که خدا را به او صافی توصیف نمایند که شایستهی ذات او نیست و یا این که صفات خدا را برای مخلوقات خدا به کار برند. برگرفته از تفسیر نور تألیف دکتر مصطفی خرمدل ذیل آیه ١٨٠ سوره اعراف. م. [١٨٦] بنگر به: الحق الواضح المبین اثر ابن سعدی (ص: ٥٥). [١٨٧] جلاء الأفهام (ص: ١٠٨). [١٨٨] مدارج السالکین (١/٤٢٠)