٢١- اهمیت دانستن نامها و صفات خداوند
پیشتر درباره فضیلت یاد خداوند با ذکرِ نامها و صفاتش که در قرآن و سنت رسول اللهجذکر شده سخن گفتیم. در فضیلت چنین کاری، و بزرگیِ جایگاه، و بهرهها و فواید فراوان آن شکی نیست. پرداختن به این کار چه فواید فراوان و نتایج ارزشمند و پاداش دائم و خیر مستمری در دنیا و آخرت نصیب آدمی میکند؛ این فضیلت اسباب بسیاری دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
١- بیتردید علم توحیدِ اسماء و صفات، برترین علوم بوده، و از والاترین جایگاه و بلندترین منزلت برخوردار است، و شرفِ یک علم به شرفِ معلوم آن است [و خداوند بزرگترین معلومات است]. هیچ چیز با عظمتتر و شایستهتر از علم به خدا و علم به اسماء و صفات الهی که در کتاب و سنت بیان گردیده نیست، به همین خاطر اشتغال به فهم و شناخت این علوم و پژوهش در آن در واقع مشغول شدن به گرامیترین مطالب و والاترین اهداف است.
٢- بیشک شناخت خداوند و علم به او، آدمی را به محبت و بزرگداشت و تکریم و خشیت و ترس و امید به خداوند و اخلاص در عمل برای او فرامیخواند، و نیاز آدمی به این موضوع و کسب آن از بزرگترین و برترین و ارزشمندترین نیازهاست. ابن قیم/میگوید: «روحها بیش از هر چیز دیگری به شناخت صانع و خالق و آفریدگارشان نیازمندند همچنین به محبت او، و یاد او، و شاد شدن به [سبب یاد] او، و [همچنین] به جستجوی اسباب نزدیکی وی و قُرب او سخت نیازمندند. اما راهی برای رسیدن به این مهم نیست مگر شناخت نامها و صفات خداوند، و هر چه آدمی نسبت بدان عالمتر باشد، به خدا آگاهتر شده و بیشتر خواهان او میشود و بدو نزدیکتر میگردد. و هر چه به آن جاهلتر باشد، نسبت به خداوند نا آگاهتر بوده و بیشتر از وی بیزاری جسته و از او دورتر میشود، و خداوند برای بنده در نزد خود همان منزلتی را قائل میشود که بنده آن را برای وی در نزد خود قائل شده است» [١٧٢]. برای شناخت خدا و علم به او، راهی جز شناخت نامها و صفات الهی و آگاهی پیدا کردن در این زمینه و فهم معانی و مفاهیم آن وجود ندارد.
٣- خداوند مخلوقات را آفرید و آنان را از عدم پدید آورد و آسمانها و زمین و هر آنچه را که در آنهاست به تسخیر آنان درآورد تا او را بشناسند و عبادت کنند؛ چنانکه میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا ١٢﴾[الطلاق: ١٢].
«خداوند کسی است که هفت آسمان را آفریده و از زمین [نیز] مانند آنها را [آفریده است]. فرمانِ [خداوند] بین آنها [آسمانها و زمین] فرود میآید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست. و آن که خداوند در دانش بر همه چیز احاطه دارد».
و یا میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ ٥٧ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ ٥٨﴾[الذاریات: ٥٦-٥٨].
«و جنّ و انس را جز برای آن که مرا بندگی کنند نیافریدهام (۵۶) از آنان هیچ روزیای نمیخواهم و نمیخواهم که به من خوراک بدهند (۵۷) خداوند است که روزیدهنده است [همان] توانمندِ استوار».
این غایتی است که آدمیان برای آن خلق شدهاند و برای محقق ساختن آن پدید آمدهاند، برای همین، پرداختن به شناخت نامها و صفات خداوند پرداختن به چیزی است که آدمی به خاطر آن خلق شده، و رها کردن آن بیتوجهی بدان چیزی است که برای آن آفریده شده است. برای بندهای که لطف و احسان خداوند بر او فراخ و گسترده، و نعمتهایش بر او پیوسته است شایسته نیست که نسبت به پرورگارش جاهل بوده و از شناخت او روی برگرداند.
٤- بیشک یکی از ارکان شش گانهی ایمان، و بلکه برترین و اساسِ آن، ایمان به خداوند است، و ایمان تنها این نیست که آدمی بدون شناخت پروردگارش بگوید: آمنت بالله (به خدا ایمان آوردم)، بلکه حقیقت ایمان آن است که پروردگارش را که بدو ایمان دارد بشناسد و تلاش خود را در راه شناخت نامها و صفات وی به کار گیرد تا به درجهی یقین دست یابد. ایمان او به به اندازهی شناخت پروردگار است هر چه آگاهیاش نسبت به نامها و صفات الهی فزونی یابد آگاهیاش نسبت به پروردگارش بیشتر شده و بر ایمانش افزوده میشود، و هر چه این شناخت ناقصتر باشد، ایمانش نیز ناقص میشود. به همین سبب، خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ٢٨].
«جز این نیست که از خداوند، بندگانِ عالمش بیم دارند».
ابن کثیر/میگوید: «یعنی: علماء -آنان که نسبت به او شناخت دارند- آن چنان که سزاوارِ ترس از خداوند است از او میترسند؛ زیرا هر چه میزان آگاهی نسبت به خداوندِ والامقام و بسیار توانا و دانای همهی دانستنیهای نهان و آشکار و موصوف به صفات کمال و نامهای نیکو فزونی یابد، و معرفت و علمِ به او کاملتر باشد، خَشيَت وی نیز [در قلب انسان] بزرگتر و بیشتر میشود» [١٧٣].
یکی از گذشتگان این مفهوم را در عبارتی مختصر گرد آورده و میگوید: «هر که به خدا آگاهتر باشد، از او ترسانتر است» [١٧٤]. بیتردید شناخت خدا و شناخت نامها و صفات بیان شده در کتاب و سنت، نتایج گوناگون و بسیاری از [جمله] عبادت و طاعت و جستن وسیله برای نزدیکی به خداوند در آدمی پدید آورده و جنبهی ترس و مراقبت را در او تقویت میکند و امید را در او افزایش میدهد، و ایمان و یقین و اطمینان آدمی به پروردگارش را فزونی میبخشد.
٥- بیگمان علم و آگاهی نسبت به خداوند اساسِ همهی چیزهاست، حتی [میتون گفت] کسی که نسبت به او شناخت حقیقی دارد از صفات و کارهای خداوند به [درستی] کارها و احکام وی استدلال میکند، زیرا خداوند کاری را جز به مقتضای اسماء و صفاتش انجام نمیدهد، بنابراین کارهایش بر اساس عدل و احسان و حکمت است. به همین سبب هیچ حکم و قانونی را وضع ننموده مگر آن که به اقتضای حمد و حکمت و لطف و عدل اوست. بر این اساس، از هر آنچه خبر داده همگی حق و صدقاند و اوامر و نواهیاش همگی بر پایهی عدل و حکمتاند. به همین خاطر هنگامی که آدمی در کتاب خدا و آنچه که خداوند را به بندگانش میشناساند، که عبارتند از نامها و صفات و کارهای خداوند که بر زبان فرستادگانش جاری شده، بیندیشد و همچنین در آنچه خداوند خود را از آن منزه دانسته و شایسته و سزاوار مقام او نیست تأمل کند، و هنگامی که بنده در روزهای خداوند و برخوردهای او با دوستان و دشمنانش که [سرگذشت آنان را] برای بندگانش بیان نموده به خوبی بیندیشد، مطالبی که خداوند آن را برای بندگانش بازگو نموده و آنها را گواه گرفتهتا به واسطهی آن [بر این حقیقت] استدلال نمایند که او معبود حقیقی آنان است؛ خداوندی که عبادت فقط مختص اوست و بدان استدلال کنند که او بر هر چیزی تواناست، و از هر نهان و آشکاری مطلع است و او سخت کیفر [دهنده] و در عین حال با گذشت و مهربان است، و این که او قدرتمند شکستناپذیر و کاردان است و هر آنچه را بخواهد انجام میدهد، و بخشایش و دانشش همه چیز را فرا گرفته است و این که همهی کارهایش میان حکمت و رحمت و عدل و مصلحت در جریان است، و هیچ یک از کارهایش خارج از این چهارچوب نیست. هنگامی که آدمی در همهی اینها بیندیشد و تأمل کند بیشک چنین چیزی سبب افزایش یقین و ایمان و توکل کامل او به خداوند سبحان میگردد.
اینها پنج عامل بزرگاند [١٧٥]که بیانگر فضیلت و برتری شناختِ نامها و صفات خداوند و شدت نیاز آدمیان بدان است، بلکه میتوان گفت هیچ نیازی بزرگتر از نیاز بندگان به شناخت پروردگار و آفریننده و مالک و تدبیرکنندهی امور و تقدیرکنندهی رزق و روزیشان نیست؛ خدایی که نمیتوانند به اندازهی یک چشم بر هم نهادن و حتی کمتر از او بینیاز باشند، و راستی و درستی و پاکیزگی [روح و جان] شان فقط با شناخت و عبادت و ایمان به خدای یگانه متحقق میگردد. به همین خاطر بهرهی بنده از صلاح و نیکی و شایستگیاش به مدح و ثنا، به میزان شناخت و آگاهی او نسبت به پروردگارش [و عمل نمودنش بر این اساس] بستگی دارد، و این نیز منوط به تدبر در نامهای نیک و صفات والای پروردگار است که در قرآن و سنت صحیح رسول الله جنقل شده؛ همچنین بسته به فهم صحیح و درست این نامها و صفات است، بدون آنکه چیزی از آنها را انکار کند یا آن را از مراد و معنایش تحریف نماید، یا به صفتی از صفات آفریدگان شبیه سازد، زیرا خداوند پاک و منزه و مقدس از اینهاست، خداوند عزوجل چنان است که میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١﴾[الشورى: ١١].
«چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست».
همهی سپاس و ستایشها از آن اوست که دارای نامهای نیکو و صفات والا و نعمتهای عظیم است. مدح و ثنای نیکو از آن اوست، و ما نمیتوانیم مدح و ثنای او را برشماریم؛ او همانی است که خود بر خود ثنا گفته است.
[١٧٢] مفتاح دارالسعادة (ص: ٢٠٢). [١٧٣] تفسیر ابن کثیر (٦/٥٣٠). [١٧٤] این سخن ابوعبدالله انطاکی است آن چنان که در رساله قشیریه (ص: ١٤١) آمده است. [١٧٥] بنگر به: تفسیر ابن سعدی (١/١٠)، و خلاصهی آن (ص: ١٥).