٣٨- برخی از فضائل تسبیح در احادیث
در آنچه گذشت به بیان فضیلت تسبیح و پاداش فراوان آن پرداختم و این که تسبیح از برترین اذکار مأثوره و از سودمندترین عبادات مقرر شده است. همچنین از ارجمندترین طاعاتی است که خداوند انجامش را از سوی بنده دوست دارد. پیشتر تعدادی از نصوص قرآن کریم که تأیید و نشانی بر این موضوع است را نقل کردم.
اینجا نیز به جا است که از برخی نصوص سنت در خصوص فضیلت تسبیح که بیانگر جایگاه عظیم و منزلت والای آن است مطلع شویم. زیرا سنّت نبوی سرشار از نصوصی است که به جایگاه والا و منزلت شریف و پاداش فراوانی که به اهل آن تعلق میگیرد اشاره دارد. همچنین بیانگر پاداشهای ارجمند و الطاف عظیم و عطایای انبوهی است که خداوند برای تسبیحکنندگان آماده ساخته است.
این نصوص از جهات بسیاری بر این مطلب دلالت دارند:
از جمله این که پیامبر جخبر داده که گفتن «سبحان الله»برترین سخن و محبوبترین آنها نزد خداست. پیشتر این سخن پیامبر جرا بیان کردیم که میفرماید: «محبوبترین سخن نزد خداوند چهار سخن است: «سُبْحانَ اللهِ، وَالْحَمْدُللهِ، وَلا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، وَاللهُ أكْبَرُ» [٢٨١].
در صحیح مسلم به نقل از ابوذر آمده که از رسول الله جپرسیده شد: کدام سخن برتر از دیگر سخنها است؟ پیامبر جفرمود: «آنچه را خداوند برای فرشتگانش -یا بندگانش- برگزیده: سُبْحانَ اللهِ، وَبحَمْدِهِ» [٢٨٢].
این حدیث با لفظی دیگر و باز به نقل از ابوذر آمده که رسول الله جفرمودند: «آیا به تو خبر ندهم که محبوبترین کلام نزد خداوند چیست؟ [ابوذر گوید] من گفتم: یا رسول الله ج! به من خبر دهید که محبوبترین سخن نزد خداوند چیست؟ پیامبر جفرمود: محبوبترین سخن نزد خداوند «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»است» [٢٨٣]. این حدیث گواهی بر جایگاه عظیم این سخن نزد خداوند است.
از دیگر فضائل تسبیح این است که پیامبر جدربارهی آن خبر داده که هر کس روزی صد بار «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»بگوید گناهانش بخشیده میشود هر چند که بسیار زیاد باشد. در صحیحین در حدیثی به نقل از ابوهریرهسآمده که پیامبر جفرمودند: «کسی که روزی صد بار بگوید: «سُبْحانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»(الله را از هر عیب و نقصی پاک میدانم و او را ستایش میکنم)، تمام گناهان او بخشیده میشود هر چند به اندازهی کف روی دریا باشد» [٢٨٤].
همچنین از پیامبر جبه اثبات رسیده که هر کس این جمله را بامدادان صد بار و شامگاهان صد بار بگوید در روز قیامت کسی کار نیکی بهتر از آن نمیآورد، مگر کسی که همچون او و یا بیشتر از آن گفته باشد.
امام مسلم در صحیحش در حدیثی از ابو هریره سنقل کرده که گفت: پیامبر جفرمودند: «هر کس (همیشه) هنگام صبح و غروب صد بار بگوید: «سُبْحانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، هیچ کس در قیامت عملی با ارزشتر از عمل او نمیآورد جز کسی که مانند او یا بیشتر گفته باشد».
همچنین از پیامبر جبه اثبات رسیده که هر کس روزی صد بار این جمله را بگوید هزار حسنه برای او نوشته میشود و یا هزار گناه از او پاک میشود، و این حسنه ده برابر گفتن آن جمله است. امام مسلم در صحیحش از سعد بن ابی وقاص سروایت کرده که گفت: ما در خدمت پیامبر جبودیم که فرمودند: «آیا یکی از شما از این که هر روز هزار حسنه کسب کند، ناتوان است؟!» شخصی از همنشینان ایشان از پیامبر جپرسید: چگونه هزار حسنه کسب کند؟ فرمودند: «صد مرتبه سُبْحانَ الله بگوید، هزار حسنه برای او نوشته میشود یا هزار گناه از او محو میگردد.»
از دیگر مواردی که در بیان فضیلت تسبیح آمده خبر پیامبر جدر خصوص سنگینی تسبیح در ترازوی روز قیامت است، هر چند انجام این کار در دنیا عملی آسان است. در صحیحین از ابو هریرهسروایت شده که رسول الله جفرمودند: «كَلِمَتانِ خَفِيفَتانِ عَلَى اللِّسانِ، ثَقِيلَتَانِ فِي الْمِيزانِ، حَبِيبَتَانِ إِلَى الرَّحْمنِ، سُبْحَانَ اللهِ الْعَظِيمِ، سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ». «دو کلمه هست که بر زبان آسان و ساده هستند ولی در ترازوی خیر بسیار سنگین میباشند و در پیشگاه خداوند رحمان محبوب هستند. این است آن دو کلمه: «سُبْحانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ سُبْحانَ اللهِ العَظیم»هستند» (خدا را از هر نقص و عیبی مبّرا میدانم و او را ستایش مینمایم، خداوند بزرگ را از هر نقصی مبرّا میدانم) [٢٨٥].
«کلمتان» که پیامبر جدر این حدیث میفرماید، خبر مقدم است که مبتدای آن «سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم»است. یکی از علما میگوید: «در تقدیم خبر نکتهای وجود دارد و آن برانگیختن شور و شوق در شنونده برای توجه به مبتدا است، و هر چه سخن در توصیف خبر به درازا کشد تقدیم آن زیباتر است زیرا کثرت توصیفهای زیبا، شور و شوق را در شنونده افزایش میدهد» [٢٨٦]«کلمتان» در این حدیث با سه وصف بزرگ و زیبا توصیف شده که عبارتند از: بر زبان سبک هستند، در ترازوی اعمال سنگینند، و و نزد [پروردگار] رحمان محبوبند.
در اینجا مخصوصاً از لفظ «رحمن» نام برده شده زیرا هدف از این حدیث بیان وسعت و گستردگی رحمت خداوند متعال بر بندگانش است تا آنجا که بر این کار ساده و سبک اجر و ثواب عظیم و فراوان میدهد، چه آسان است بر زبان آوردن این دو جمله، و چه بزرگ است اجر و پاداش آن نزد بخشندهی واسع الرحمه. این دو جمله در این حدیث به سبک و سنگین توصیف شدهاند، سبک دربر زبان آوردن و سنگین در ترازو [ی روز قیامت] . این توصیف به خاطر سادگی و سبکی کار و کثرت ثواب آن است. چه گسترده است لطف الهی و چه عظیم است عطای او!
از دیگر فضائل این کلمهی عظیم حدیثی است که ترمذی و ابن حبّان و حاکم و دیگران از ابو زبیر از جابر سروایت کردهاند که پیامبر جفرمودند: «هر کس بگوید: «سُبْحانَ اللهِ العَظیمِ وَبِحَمْدِهِ»،برای او نخلی در بهشت کاشته میشود» [٢٨٧].
این حدیث دو شاهد دارد:
١- حدیثی که به صورت موقوف از عبدالله بن عمرو بن العاصبروایت شده و ابن ابی شیبه در مصَنّف خود آن را نقل کرده است [٢٨٨].
٢- حدیثی که امام احمد در مسند به صورت مرفوع به نقل از معاذ بن سهل بیان کرده است.
از دیگر فضائل این کلمه حدیثی است که طبرانی و حاکم از نافع بن جُبیر بن مطعم از پدرش نقل کرده که رسول الله جفرمودند: «هر کس که بگوید: «سُبْحانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحانَكَ ٱلَّهُمَّ وَبَحَمْدِكَ، أَشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَیْكَ»(خدا را از هر عیب و نقصی پاک میدانم و او را ستایش میکنم. خدایا! پاکی و حمد و سپاس تو را به جای میآورم. شهادت میدهم که جز تو خدایی نیست. از تو طلب بخشش میکنم و به سویت برمیگردم). اگر آن را در مجلس ذکری بگوید هم چون مُهری است که [برای تایید] آن کوبیده میشود و هر کس آن را در مجلسی که سخنان بیهوده در آن گفته شده بگوید، کفارهی خطاهایش خواهد بود».
حاکم میگوید: «این حدیث بر اساس شرط مسلم صحیح است اما آن را تخریج نکرده است» و ذهبی با او موافقت نموده و علاّمه آلبانی آن را صحیح دانسته است [٢٨٩].
ترمذی و ابن حبان و حاکم از ابو هریره سروایت کردهاند که پیامبر جفرمودند: «هر کس در مجلسی بنشیند و سخنان بیمعنی و سر و صدای بیمورد و شوخی و خندهی او در آن مجلس زیاد شود، پیش از آن که از آن مجلس برخیزد، بگوید: «سُبحانكَ اللهُمَّ وَبِحَمدِكَ، أَشهَدُ اَن لا إله إلَّا اَنتَ، أستَغفِركَ وأتُوبُ إلَیكَ»(خدایا! پاک و منزه تویی و به سپاس و ستایش تو میپردازم، شهادت میدهم که جز تو خدایی نیست، از تو آمرزش میطلبم و به درگاه تو توبه مینمایم) تمام اشتباهاتی که در آن مجلس از او سر زده، بخشیده میشود» [٢٩٠].
اینها تعدادی از احادیث نقل شده دربارهی تسبیح بود که بیانگر فضیلت و ثواب عظیم آن نزد خداوند است. در بیشتر این احادیث حمد خداوند همراه تسبیح آمده و این بدان خاطر است که تسبیح همان منزه و مبرّا دانستن خداوند از هر عیب و نقصی است، والحمد لله گفتن به معنی اثبات همهی ستایشها برای خداوند است، و اثبات کاملتر از نفی است؛ به همین خاطر تسبیح به تنهایی بیان نشده بلکه به همراه کلمهای که بیانگر اثبات کمال است آمده است. گاه تسبیح با حمد همراه شده چنانکه در این نصوص آمده، و گاه با اسمی از اسماء که بیانگر عظمت و جلال خداوند است همراه گشته است، مانند این جمله: «سبحان الله العظیم»، و یا این جمله: «سبحان ربّی الأعلی»و جملاتی شبیه اینها [٢٩١].
پاک و مبرّا دانستن [خداوند، به تنهایی] مدح [او] به شمار نمیآید مگر این که مفهومی اثباتکننده نیز در بر داشته باشد و به همین خاطر هنگامی که خداوند تبارک و تعالی خود را از آنچه سزاوار او نیست -و دشمنان رسولان، خدا را بدان توصیف میکنند- پاک و مبرّا میکند، به دنبالش بر رسولان سلام میفرستد؛ رسولانی که صفات کمال و جلال را به گونهای که شایسته و سزاوار مقام پروردگار است برای او اثبات میکنند، آنجا که خداوند میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٢﴾[الصافات: ١٨٠-١٨٢].
«پاک و منزّه است پروردگارت، پروردگارِ شکوهمند، از آنچه [کافران] وصف (۱۸۰) میکنند و سلام بر رسولان (۱۸۱) و ستایش خدای راست، پروردگارِ جهانیان».
در این آیه خداوند پس از آن که خود را پاک و منزه [از هر عیب و نقصی] معرفی میکند خود را نیز میستاید و این بدان خاطر است که بیان حمد و ستایش در بردارندهی اثبات صفات کمال، و بیان تسبیح در بردارنده پاک و مبرّا بودن خداوند از هر عیب و نقصی است، در این آیه پاک بودن از عیب با [بیان] تسبیح و اثبات کمال با [بیان] حمد گرد هم آمدهاند، و این مفهوم در قرآن و سنت بسیار نقل شده است، تسبیح و حمد دو اصل عظیم و دو پایهی محکم و استوارند که روش صحیح و معتبر در توحید اسماء و صفات بر آنها بر پا میگردند. و توفیق تنها در دست الله است.
[٢٨١] صحیح مسلم (شماره: ٢١٣٧). [٢٨٢] صحیح مسلم (شماره: ٢٧٣١). [٢٨٣] صحیح مسلم (شماره: ٢٧٣١). [٢٨٤] صحیح بخاری (شماره: ٦٤٠٥)، و صحیح مسلم (شماره: ٢٦٩١). همچنین لؤلؤ و المرجان حدیث ١٧٢٥. [٢٨٥] صحیح بخاری (شماره: ٦٤٠٦) و صحیح مسلم (شماره: ٢٦٩٤)، همچنین لؤلؤ و المرجان حدیث ١٧٢٧. [٢٨٦] فتح الباری اثر ابن حجر (١٣/٥٤٠). [٢٨٧] سنن ترمذی (شماره: ٣٤٦٤)، و صحیح ابن حبان (شماره: ٨٢٧، ٨٢٦)، و مستدرک حاکم (١/٥٠١)، و علامه آلبانی در السلسلةالصحیحة (شماره: ٦٤) آن را صحیح دانسته است. [٢٨٨] المصنف (٦/٥٦). [٢٨٩] المعجم الکبیر (شماره: ١٥٨٦)، و المستدرک (١/٥٣٧)، و السلسلة الصحیحة (شماره: ٨١). [٢٩٠] سنن ترمذی (شماره: ٣٤٣٣)، و صحیح ابن حبان (شماره: ٥٩٤)، و المستدرک (١/٥٣٦)، و علامه آلبانی در صحیح الجامع (شماره: ٦١٩٢) آن را صحیح دانسته است. [٢٩١] بنگر به: جامع العلوم و الحکم اثر ابن رجب (ص: ٢٠٤).