احکام نذر در فقه اسلامی

فهرست کتاب

١-٢-١ تاریخچۀ نذر در ادیان گذشته

١-٢-١ تاریخچۀ نذر در ادیان گذشته

نذر از عبادت‌های بسیار قدیمی می‌باشد که در امت‌ها و ادیان گذشته هم به عنوان یک عبادت محسوب می‌گردیده و در نزد آنان وفای به آن لازم و واجب بوده است و کسی که به نذرش عمل نمی‌کرده، نکوهش و ذم می‌شده و نوعی مخالف آیین و شریعت‌شان بوده است؛ مثلاً امام طبری  / در تفسیر بزرگ خود آورده است که:

حَدَّثَنَا[٣٢] مُوسَى بْنُ هَارُونَ، قَالَ: ثنا عَمْرُو بْنُ حَمَّادٍ، قَالَ: ثنا أَسْبَاطٌ، عَنِ السُّدِّيِّ، قَالَ: «قَالَ جَبْرَائِيلُ لِسَارَةَ: أَبْشِرِي بِوَلَدٍ اسْمُهُ إِسْحَاقُ، وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبُ، ... فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ: هُوَ لِلَّهِ إِذَنْ ذَبِيحٌ؛ فَلَمَّا كَبُرَ إِسْحَاقُ أُتِيَ إِبْرَاهِيمُ فِي النَّوْمِ، فَقِيلَ لَهُ: أَوْفِ بِنَذْرِكَ الَّذِي نَذَرْتَ، إِنَّ اللَّهَ رَزَقَكَ غُلَامًا مِنْ سَارَةَ أَنْ تَذْبَحَهُ».

ترجمه: سدی می‌گوید: هنگامی که ملائکه ابراهیم  ÷ را به تولد اسحاق مژده دادند، نذر کرد که اگر ساره او را به دنیا آورد، برای خداوند  أ او را ذبح کند، و زمانی که اسماعیل  ÷ به سن سعی و توانایی خود رسید، نذرش را فراموش کرد و خداوند هم آن را در خوابش به او تذکر داد و به او دستور فرمود که به نذرت وفا کن.

البته این روایت قابل استناد نمی‌باشد؛ چرا که سندش تا سدی حسن است و راوی آن اسباط بن نصر همدانی است که صدوق و کثیر الغلط می‌باشد[٣٣] و احادیثش در رتبۀ حسن می‌باشد، اما اسماعیل بن عبدالرحمن السدی جزء طبقه بعد از اوساط تابعین می‌باشد[٣٤] و این تفسیر چون مجال رأی در آن نمی‌باشد، یا از صحابه و آنان هم از رسول  ج برای او نقل کرده‌اند و یا جزء روایات اهل کتاب می‌باشد که در حالت اول مرسل و ضعیف، و در حالت دوم هم برای ما غیر معتبر می‌باشد.

و خداوند در قرآن از مادر مریم (سلام الله علیها) نقل می‌کند که او فرزندی که در شکم داشت را برای خدمت به خداوند نذر می‌کند:

﴿إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ٣٥ [آل عمران: ٣٥].

«هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! من آنچه را در شکم دارم برای تو نذر کردم که آزاد، (برای خدمت بیت المقدس و پرستشگر تو) باشد. پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی».

و همچنین خداوند  أ به مریم (سلام الله علیها) دستور می‌دهد تا هنگام مواجه‌شدن با قومش برای خود نذرِ روزه سکوت کند:

﴿فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا ٢٦ [مريم: ٢٦].

«پس اگر کسی از انسان‌ها را دیدی (با اشاره) بگو: «همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی‌گویم».

و از اینجا علاوه به مشروع‌بودن نذر در امت‌های گذشته، به لزوم وفاکردن به نذر در میان آن‌ها پی می‌بریم؛ چرا که مریم به خاطر اینکه به سئوالات قوم خود در مورد چگونگی تولد عیسی  ÷ پاسخ ندهد، به نذر کردن روزۀ سکوت متوسل می‌شود، و اگر وفای به نذر لازم نمی‌بود، در آن شرایط حساس خداوند پیشنهاد دیگری به او می‌کرد، اما خداوند این را به مریم نشان داد و قومش هم در آن شرایط حساس او را مجبور نکردند که به سئوالات آن‌ها پاسخ دهد.

[٣٢]- طبری، جامع البیان في تأویل القرآن (ج ٢١ ص ٧٤).

[٣٣]- ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج ١ ص ٢١٢).

[٣٤]- ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج ١ ص ٣١٣).