احکام نذر در فقه اسلامی

فهرست کتاب

٣-١ حکم عمل به نذر

٣-١ حکم عمل به نذر

بعد از اینکه نذر منعقد گردید و تمام شرایط خود را دارا شد، باید به آن عمل شود وگرنه فرد گناهکار می‌گردد؛ چرا که اگر عمل به نذر واجب نمی‌بود در صورت عمل‌نکردن به آن، کفاره‌ای واجب نمی‌گردید. و خداوند  أ می‌فرماید:

﴿وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ [النحل: ٩١].

«و به عهد (و پیمان) خدا وفا کنید، هرگاه عهد (و پیمان) بستید».

و نذر هم نوعی عهد و پیمان است که فرد با خداوند  أ می‌بندد.

همچنین در صحیح بخاری آمده است که:

حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ، حَدَّثَنَا النَّضْرُ، أَخْبَرَنَا شُعْبَةُ، عَنْ أَبِي جَمْرَةَ، سَمِعْتُ زَهْدَمَ بْنَ مُضَرِّبٍ، سَمِعْتُ عِمْرَانَ بْنَ حُصَيْنٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، - قَالَ عِمْرَانُ فَلاَ أَدْرِي: أَذَكَرَ بَعْدَ قَرْنِهِ قَرْنَيْنِ أَوْ ثَلاَثًا - ثُمَّ إِنَّ بَعْدَكُمْ قَوْمًا يَشْهَدُونَ وَلاَ يُسْتَشْهَدُونَ، وَيَخُونُونَ وَلاَ يُؤْتَمَنُونَ، وَيَنْذُرُونَ وَلاَ يَفُونَ، وَيَظْهَرُ فِيهِمُ السِّمَنُ».[٤٣٠]

ترجمه: «بهترین عصرها، عصر من و کسانی که بعد از آن‌ها می‌آیند و سپس کسانی که بعد از آنان می‌آیند، می‌باشد؛ و بعد از این عصور، اقوامی می‌آیند که شهادت می‌دهند، اما از آن‌ها خواسته نشده که شهادت دهند [در کاری که شاهدان وجود دارند و برای قضاوت کافی هستند، اما این فرد با وجود عدم نیاز به شاهد خود می‌رود و شهادت می‌دهد][٤٣١]، و خیانت می‌کنند، و مورد اطمینان شمرده نمی‌شوند، و نذر می‌کنند و به آن وفا نمی‌کنند و به خاطر پرخوری چاقی در بین‌شان زیاد است».

همانطور که در این حدیث می‌بینیم، پیامبر  ج اینگونه افرادی را که به نذرهایشان وفا نمی‌کنند، در محل ذم قرار داده است، پس عمل نکرده به نذر باید کار مذمومی باشد که اینطور از آن ذم شده است.

و در جایی دیگر از صحیح بخاری آمده است:

حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ، حَدَّثَنَا مَالِكٌ، عَنْ طَلْحَةَ بْنِ عَبْدِ المَلِكِ، عَنِ القَاسِمِ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ نَذَرَ أَنْ يُطِيعَ اللَّهَ فَلْيُطِعْهُ، وَمَنْ نَذَرَ أَنْ يَعْصِيَهُ فَلاَ يَعْصِهِ».[٤٣٢]

ترجمه: عائشه  ل می‌گوید که پیامبر  ج فرمودند: «کسی که نذر کند عمل طاعتی را انجام دهد، پس به نذرش وفا کند و خدا را با انجام‌دادن آن اطاعت کند، اما اگر کسی نذر انجام عمل حرامی را کرد به آن نذر وفا نکند».

و در اینجا پیامبر  ج به وفای نذوری که در طاعت منعقد شده است، امر فرموده‌اند و اصل در اوامر ایشان بر وجوب است؛ مگر قرینه‌ای دال بر عدم وجوب باشد.

و همچنین خداوند  أ در قرآن می‌فرماید:

﴿۞وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ يَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ٧٧[التوبة: ٧٥-٧٧].

«بعضی از آن‌ها با خدا (عهد و) پیمان بستند که: اگر (خداوند) از فضل خود (نصیبی) به ما دهد، قطعاً صدقه (وزکات) خواهیم داد و از نیکوکاران خواهیم بود. پس چون (خداوند) از فضل خود به آن‌ها (نصیبی) بخشید، به آن بخل ورزیدند و اعراض کنان روی گرداندند (وسر پیچی کردند). پس (این عمل) نفاق را تا روزی که او (= خدا) را ملاقات کنند، در دل‌هایشان بر قرار ساخت؛ به (سبب) آنچه که با خدا وعده کرده بودند، خلاف نمودند، (و عهد شکنی کردند) و به (سبب) آنکه دروغ می‌گفتند».

و در اینجا می‌بینیم که خداوند  أ کسانی را که به انجام عبادتی وعده می‌دهند و سپس به آن عمل نمی‌کنند، به شدت توبیخ نموده است و حتی آن‌ها را به نفاق توصیف فرموده است و نذر هم همان عهدی است که با خداوند  أ در مورد عبادتی بسته می‌شود، پس باید واجب باشد که اینگونه صحبت کرده است.

امام نووی، امام ابن قدامة و امام کاسانی رحمهم الله هم می‌گویند به اجماع باید به نذور منعقده وفا شود[٤٣٣].

[٤٣٠]- بخاری (ش: ٣٦٥٠) / مسلم (ش: ٦٦٣٨) / ابوداود (ش: ٤٦٥٩) / نسایی (ش: ٣٨٠٩).

[٤٣١]- ابن حجر، فتح الباري (ج ٥ ص ٢٦٠).

[٤٣٢]- بخاری (ش: ٦٦٩٦-٦٧٠٠) / موطأ (ش: ١٧٢٦) / ابوداود (ش: ٣٢٩١) / ترمذی (ش: ١٥٢٦) / نسایی (ش: ٣٨٠٦-٣٨٠٧-٣٨٠٨) / ابن ماجه (ش: ٢١٢٦).

[٤٣٣]- الموسوعة الکویتیة (ج ٤٠ ص ١٤٧) / نووی، شرح مسلم (ج ١١ ص ٩٦) / کاسانی، بدائع الصنایع (ج ٥ ص ٩٠) / زیدان، المفصل (ج ٢ ص ٤٣٤) / صنعانی، سبل السّلام (ج ٤ ص ٣٦٦).