احکام نذر در فقه اسلامی

فهرست کتاب

٢-٣-١ استثناء در صیغه

٢-٣-١ استثناء در صیغه

فقها می‌گویند: اگر ناذر، نذر را به مشیت خداوند  أ و یا مشیت مثلاً زید معلق ساخت، این نذر صحیح نمی‌باشد، هرچند که زید بخواهد؛ و می‌گویند: چون انعقاد قُرَب باید قطعی باشد و در آن شک و تردید راه نرود و در اینجا انعقاد نذر را به خواستۀ زید معلق ساخته است[٤٢١]. اما اگر منظور از تعلیق‌ساختن آن به مشیت خداوند  أ تبرک باشد، چنانکه خداوند  أ می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا٢٣ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ [الكهف: ٢٣-٢٤].

«و هرگز درباره ی هیچ چیز نگو: من فردا آن را انجام می‌دهم، مگر اینکه خدا بخواهد، و هرگاه فراموش کردی(و إن شاء الله نگفتی) پروردگارت را به خاطر بیاور».

پس نذر صحیح می‌باشد[٤٢٢] و اگر منظور از تعلیق‌ساختن نذر به زید حصول نعمتی باشد، مثلاً بگوید: «اگر زید از مسافرت بازگشت، بر من این چیز نذر باشد»، در این صورت این نذر مجازاة می‌شود که صحیح می‌باشد و در اینجا اصل نذر را قصد دارد، انجام دهد، اما در حالت اولی اصل انعقاد اصل نذر را به مشیت زید معلق ساخته است و لذا با بالایی متفاوت است و نص امام شافعی[٤٢٣]، حنفیه[٤٢٤]، ظاهریه[٤٢٥] و زیدیه[٤٢٦] هم بر این قول می‌باشند. امام ابن حزم  / می‌گوید: این استثناء صحیح است و اگر فرد آن را انجام ندهد، معلوم می‌شود که مشیت خدا بر این بوده که نخواسته است[٤٢٧]. اما امام مالک  / در مورد استثناء به مشیت خداوند  أ می‌گوید: برای اینچنین فردی نذر منعقد می‌گردد، چرا که تمامی امور به اذن و خواسته‌ی خداوند می‌باشد و با ذکر مشیت خداوند حکم احکام تغییر نمی‌کند[٤٢٨]. مذهب زیدیه می‌گویند: اگر فرد بگوید: «علی رکعتان إنشاءالله» این نذر بر وی لازم می‌باشد، چرا که خداوند  أ این را می‌خواهد و هنگامی که نذر به وقوع پیوست، می‌فهمیم که خداوند آن را خواسته است، اما اگر بر مشیت زید معلق کرد درست نمی‌باشد، چرا که عقد با شرط مجهول درست نمی‌باشد، اما ابن المرتضی صاحب بحر الزخار این را ترجیح داده که عقود با هر نوع شرطی صحیح می‌باشد و گفته اقرب این است که با تعلیق به مشیت زید منعقد گردد[٤٢٩].

اما دلیل امام مالک  / چندان قوی نمی‌باشد، چرا که ما گونه‌ای دیگر آن را بررسی می‌کنیم و می‌گوییم اگر فرد آن را انجام ندهد، آیا خواستۀ خداوند بوده است یا خیر؟ باید بگوید: خواستۀ خدا بوده و چون ما انجام آن را به خواستۀ خدا منوط کرده بودیم و حالا انجام نشده است، می‌فهمیم که خدا هم انجام آن را نخواسته بوده و لذا خلاف نذر خود هم عمل نکرده‌ایم، چون گفته‌ایم وقتی آن را انجام می‌دهیم که خدا بخواهد و حالا خدا نخواسته است.

[٤٢١]- شربینی، مغني المحتاج (ج ٤ ص ٤١١-٤١٢) / نووی، روضة الطالبین (ج ٢ ص ٥٦٠) / انصاری، أسنی المطالب (ج ١ ص ٥٧٥) / نووی، المجموع (ج ٨ ص ٤٦٢) / سرخسی، المبسوط (ج ٨ ص ١٤٣) / کاسانی، بدائع الصنایع (ج ٥ ص ٩٠) / غزالی، الوسیط (ج ٧ ص ٢٦٠) / شربینی، الإقناع (ج ٢ ص ٦٠٩).

[٤٢٢]- شربینی، مغني المحتاج (ج ٤ ص ٤١١-٤١٢) / انصاری، أسنی المطالب (ج ١ ص ٥٧٥).

[٤٢٣]- نووی، المجموع (ج ٨ ص ٤٦٢).

[٤٢٤]- سرخسی، المبسوط (ج ٨ ص ١٤٣) / کاسانی، بدائع الصنایع (ج ٥ ص ٩٠).

[٤٢٥]- ابن حزم، المحلى (ج ٨ ص ٢٤-٢٥).

[٤٢٦]- ابن المرتضی، البحر الزخار (ج ٥ ص ٤١٧).

[٤٢٧]- ابن حزم، المحلى (ج ٨ ص ٢٤-٢٥).

[٤٢٨]- سرخسی، المبسوط (ج ٨ ص ١٤٣).

[٤٢٩]- ابن المرتضی، البحر الزخار (ج ٥ ص ٤١٧).