تضاد مفاتیح الجنان با قرآن

فهرست کتاب

فصل دهم

فصل دهم

این فصل مربوط به ماه‌های ربیع الثّانی و جمادی الأولی و جمادی الآخره است. در این‌جا نیز قول سیّد بن طاوس خرافی و سایرین را نقل کرده است. باید گفت چیزی که در کتاب خدا و سنت رسول اللهصنیست نه سیّد بن طاوس و نه سایرین حقّ دارند که آن را از مستحبّات یا مکروهات دینی قرار دهند [۴۹۸]. در این فصل بر حضرت زهرا-علیها السلام- دستور إقامه‌ی ماتم داده و با این توصیه‌ها ایّام فاطمیّه‌ی متعدّد به وجود آورده‌اند که دکان پررونقی شده برای مدّاحان و روضه‌خوان‌ها که مکرّر در مجالس خود اشعار مدحی یا ذکر مصائبِ غالباً غیرواقعی و عزاداری و نوحه‌خوانی وسینه‌زنی و زنجیر زنی و..... برپا می‌کنند. اموال زیادی صرف این کارها می‌شود. متأسّفانه این کارها محلّ در آمد عدّه‌ای افراد خرافیِ کم سوادِ فرصت طلب شده که در مجالس شعر می‌خوانند و نوحه‌خوانی می‌کنند و از مردم پول می‌گیرند! و به واسطه‌ی منقولات ناصحیح و نامعتبر و مجعول اینان، فاصله بلکه عداوت بین شیعه و سنّی بیشتر شده و تفرقه و تشتّت مسلمین را محکم‌تر می‌کنند تا استعمار بهتر بتواند استفاده کند! در حالی‌که در اسلام و در شریعت خاتم المرسلینصجشن گرفتن برای تولّد اشخاص و یا عزاداری سالانه برای رحلت اشخاص جزء برنامه‌ی دین نبوده است و چنان‌که در آخر فصل مربوط به ماه ربیع الأوّل ملاحظه شد این کارها را مسلمین از طوائف دیگر تقلید کردند.

مدّاحان و روضه‌خوانان قضایای هزار و چهار صد سال قبل را بهانه کرده و دائم تکرار می‌کنند در حالی‌که خداوند فرموده﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسۡ‍َٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤[البقرة:۱۳۴و۱۴۱] «آنان امّتی بودند که درگذشتند آنچه کردند مربوط به خودشان است و دستاورد شما از آنِ شماست و شما از آن‌چه ایشان می‌کرده‌اند، پرسیده نمی‌شوید». اگر مسلمین به این آیه توجّه کافی کرده بودند این همه مخارج برای مجالس عُمَرکشان یا عزاداری‌هایی که در آن مطالب خرافی و جعلی بیان می‌شود و در آن‌ها درباره‌ی غیرخدا غلوّ می‌کنند و مجالس زنجیرزنی و..... که موجب ترویج خرافات و ایجاد فاصله بین مسلمین است، صرف نمی‌شد بلکه این اموال را صرف ساختن مدرسه و بیمارستان و جلسات تعلیم قرآن و سایر امور عامّ المنفعه می‌کردند.

[۴۹۸] مثلاً زیارتی که برای سوّم جمادی الآخره از اقبال سیّد بن طاوس (ص ۳۰۱ مفاتیح) نقل کرده، سندش معلوم نیست!