۶- رجعت
بطوریکه شهرستانی مینویسد رجعت از عقاید دیرینه یهود است:
منشاء این عقیده در آنان، حدیث معروف غدیر ومخصوصا قضیه هارون بود؛ بعد از آنکه هارون در بیابان وفات کرد، یهود متفقاً گفتند که موسی از روی حسد او را کشتهاست، وچون نسبت به هارون بیش از موسی متمایل وعلاقمند بودند، در نتیجه همین علاقمندی قائل برجعت وی شده، همواره منتظرش بودند! [۱٧۵]ولی این مسأله در اسلام اصلا اسمی از آن در بین نبود و بلکه چنانکه عنقریب معلوم خواهد شد تقریباً مخالف با نصوص قرآن است؛ تا اینکه عبد الله بن سبای یهودی این قضیه را بطوریکه مکرر گفتیم در اسلام منتشر نموده، سپس پایه و اساس مذهب فرقه (سبائیه) ودیگر فرق غلات که قسمتی را در پیش گفتیم قرار گرفت، اخبار زیادی هم در این قسمت جعل و منتشر شد که انشاء الله در مبحث رجعت خواهیم بیان کرد.
این مسأله گذشته از اینکه چرخ مذهب سازی را رسماً بکار انداخته، ومسبب تشکیل فرق بابی، بهائی و ازلی شده و آنهمه مسلمان بیچاره را در وادی گمراهی و بدبختی گرفتار نمودهاست، لطمه بزرگی هم به ارکان تشیع وارد آوردهاست، و این مذهب را با آن مبانی متقنه و اساس محکم که مخصوص آنست مورد حملات شدید سایر طوائف اسلام و غیره قرار داده، و در عین حال آن را به یک مذهب موهوم و بیاصلی معرفی نمودهاست، چنانکه جمعی از علماء ونویسندگان سنت وجماعت از متقدمین مانند، شیخ الإسلام ابن تیمیه، و از معاصرین مانند سید رشید رضا صاحب (المنار) وشکیب ارسلان ونویسنده ضحی الاسلام وفجر الاسلام، حتی عدهای از دانشمندان غرب مانند رنان فرانسوی، و ستودارد آمریکائی، بمناسبت همین موضوع و دیگر مقالاتیکه فرقههای (غلات) از شیعه اصلا از یهود گرفته بودند، شیعه را بطور کلی یک حزب سیاسی و منشعب از یهود میدانند، و صریحاً در مؤلفاتشان نوشتهاند که یهودیها برای تخریب اسلام بصورت شیعه بروز کرده، و از طرفی هم عجمها از لحاظ دشمنی با عرب او را تأیید نموده و بالاخره مذهب کنونی (شیعه) را تشکیل دادند!.
[۱٧۵] ملل و نحل شهرستانى ص ۱۰۲.