تأویل حدیث حضرت عائشهل
باید دانست که نگاه زن به چهرۀ مرد بیگانه, اگر از روی شهوت باشد باتفاق حرام است، و اگر بدون شهوت باشد علماء به دو گروه تقسیم شده اند، گروهی قائل به تحریم و گروهی به جواز قائل اند، لیکن قول اول صحیحتر میباشد و آیات و روایات مؤید آن نیز میباشند.
خداوند میفرماید: ﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ...﴾«به زنان مؤمن بگو که برخی از نگاههای شان را پائین بیندازند...». همانطور که به مردان دستور غض بصر داده شده زنان نیز به آن امر شده اند، وبه هیچیک از این دو جنس مجاز نیست که به جنس مخالفش نگاه کند.
و آن حضرتجبه ام سلمه و میمونهباز شخص نابینا, دستور حجاب داد و به آنها فهمانید,که زن نباید به مرد اجنبی نگاه کند، گرچه او آنها را نبیند، البته برخی از علماء از حدیث ذیل بر جواز نگاه زن به مرد اجنبی استدلال گرفتهاند:
«عَنْ عَائِشَةَلقَالَتْ رَأَيْتُ النَّبِىَّجيَسْتُرُنِى بِرِدَائِهِ، وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَى الْحَبَشَةِ يَلْعَبُونَ فِى الْمَسْجِدِ، حَتَّى أَكُونَ أَنَا الَّذِى أَسْأَمُ، فَاقْدُرُوا قَدْرَ الْجَارِيَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ الْحَرِيصَةِ عَلَى اللَّهْوِ» [۴۵]. «از حضرت عایشهلروایت است که پیامبرجمرا با چادرش پنهان نگه میداشت، و من به افراد حبشی که در مسجد مشغول بازی و تمرین بودند نگاه میکردم تا این که خسته میشدم، پس شما اندازه کنید حال دختر بچۀ کمسنی را که بر بازی حریص است».
در اینجا لازم است بدانیم که داستان حضرت عایشهلکه آن حضرتجبه وی اجازه تماشا به تمرینات حبشیها را داد, با قول پیامبرجکه زمان دخول شخص نابینا به خانه ام سلمه آنان را به حجاب دستور داد چه تفاوتی دارد؟ فرق میان این دو روشن است، زیرا همه میدانند اگر زن در خانه باشد و بیرون را نگاه کند, با این که زن و مرد اجنبی در یک اطاق باشند تفاوت دارد، در داستان حضرت عایشهلاو در خانه بود و افراد حبشی بیرون و در مسجد مشغول بازی و تمرین بودند و در داستان ام سلمهلعبدالله بن أم مکتومس(نابینا) داخل خانه آمد، لذا مناسب بود که آن حضرتجبه آنان دستور حجاب بدهد، زمانی که آنها عذر بیان نمودند، آن حضرتجبا الفاظ تندتر, آنان را متوجه ساخت که نگاه زن به مرد, یا مرد به زن, حکمش یکی است و برای هیچکدام جایز نیست که به دیگری نگاه کند، پس معلوم میگردد که آنان قبل از این متوجه این امر نبودند و تصور مینمودند که حجاب زمانی واجب است,که برای مرد امکان دیدن زن موجود باشد.
پس حدیث مذکور نشان نمیدهد, که حضرت عایشهلچهره آنان را نگاه کرد، بلکه بازی و آلات جنگی شان را تماشا میکرد، و این مستلزم نگاه به اشخاص نیست و آن حضرتجاز جهت حسن معاشرت و نیز صغیرُ السِّنّبودن حضرت عایشهلاین اجازه را به او داد و این نگاه با نگاهی که با بیباکی و در سن جوانی, به شخص اجنبی و نامحرم صورت بگیرد تفاوت دارد. خلاصه این که این دو واقعه از چندین جهت باهم متفاوتند و احتمال فتنه هم در هردو واقعه به کلی مرتفع میباشد و کمترین احتمالی هم وجود ندارد.
امام طحاوی/میفرماید: داستان حضرت ام سلمهل, بعد از نزول حجاب بوده، چنانکه از الفاظ حدیث صراحتاً مفهوم میگردد، به خلاف حدیث حضرت عایشهلکه چنین مطلبی در آن موجود نیست، گرچه ممکن است بعد از نزول نوعی از حجاب باشد، زیرا حجاب به تدریج نازل گشته و به احتمال بیشتر حضرت عایشهلکاملاً به سن بلوغ نرسیده بود، چنانکه از الفاظ «الْجَارِيَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ الْحَرِيصَةِ عَلَى اللَّهْوِ» این مطلب به خوبی مفهوم میگردد [۴۶].
نیز در مؤطا امام مالک/از حضرت عایشهلروایتی ذکر شده که وی از شخص نابینا حجاب شد, وقتی که به او گفته شد او ترا نمیبیند، فرمود: لیکن من او را میبینم [۴۷]. این حدیث نیز دال بر این است, که نگاه حضرت عایشهلبه حبشیها قبل از واقعه ام سلمهلو قبل از نزول حکم به غض بصر بوده، به همین علت است که حضرت عایشهلبعد از آن از فرد نابینا هم حجاب شد و همان جوابی را داد که آن حضرتجبه حضرت ام سلمه و میمونهلفرموده بود.
برخی معتقد اند که صورت مرد در حق زن عورت نیست، و نگاهکردن آن بدون خوف فتنه, برای زن خالی از اشکال است، به همین علت است که مردان به نقاب امر نشده اند و زنان مأمور به نقاب هستند تا صورت آنان از دیدن مردان محفوظ بماند، اگر حکمشان یکی می بود، مردان نیز به نقاب امر میشدند.
در جواب میگوییم: زمانی که خداوند صراحتاً به مردان و زنان دستور پائین کردن نگاه را میدهد، جای هیچگونه بحث و گفتگو باقی نمانده است، و هیچ ربطی به اندیشه فتنه یا عدم آن ندارد و تنها مواردی مانند نگاه به نامزد یا شهادت و غیره مستثنی میباشند، چنانکه در احادیث مذکور اند. و علت این که مرد هنگام خروج از خانه نقاب نمیزند، نیز ظاهر است چون حجاب مخصوص زنان است نه مردان، مرد عموماً محل کارش خارج از منزل است و مرد از مرد نقاب نمیزند، همانطور که زن از زن در حجاب نیست، اما زن محل کارش داخل منزل میباشد و خروجش بنابر نیاز و مجبوری رُخ میدهد و چون هنگام خروج با مردان برخورد میکند، باید چهره اش را بپوشاند تا از نگاه مردان محفوظ بماند و خودش هم موظف است که نگاهش را پائین بیندازد، خلاصه این که عدم نقاب برای مرد, مستلزم جواز نگاه زن به صورت او نیست.
[۴۵] صحیح بخاری، ج ۲، ص ۷۸۸، باب نظر الـمرأة إلی الحبش. [۴۶] نیل الأوطار، ج ۶، ص ۱۳۳ باب فی نظر الـمرأة إلی الرجل. [۴۷] نیل الأوطار، ج ۶، ص ۱۳۳ باب فی نظر الـمرأة إلی الرجل.