تسلیم و ترک اختیار
بعضی میگویند: زن نصف جامعه است چرا در خانه بیهوده بماند؟ ماندن او در خانه بدین معنی است که نصف جامعه را از کار بیکار کنیم، اگر زن برای کار از خانه خارج شود, بدان معنی است که نتیجه دوچندان میشود.
باید دانست که این گفتۀ کسانی است که از اسلام بیگانه هستند و چنین میپندارند که خانهنشینی زن مصادف با محبوسساختن اوست میگویند: زن باید مانند مرد آزادی داشته باشد, هروقت خواست از خانه بیرون رود و با هرکس خواست پیمان دوستی ببندد و قوانین دیگری که خود انسان برای پیشرفت زندگیش وضع نموده است، انجام و اجرای آن قوانین برای زنان جایز است.
در اینجا یک حد فاصل وجود دارد و آن این که قوانین حیاتی مسلمین را پروردگار جهانیان وضع نموده، برخلاف کفار که قوانین آنها ساختگی است و تفاوت میان این دو بر همگان واضح است، خداوند ذاتی علیم و خبیر است و خوب میداند کدام حکم, به نفع بندگان و کدام به ضررشان است، لذا آنچه به فایده انسان است آن را مشروع و آنچه به ضرر آنها است ممنوع قرار دادهاست، از اینجاست که مسلمان باید در مقابل دستورات الهی سر تسلیم فرود آورد و حق لبگشائی و اعتراض را ندارد، زیرا از آینده باخبر نیست و نتیجۀ اعمال برایش نامعلوم است، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡ﴾[الأحزاب: ۳۶]. «هرگاه خدا و رسول امری را فیصله نمودند، هیچ مرد و زن مؤمنی اختیار ندارد در مقابل حکم خدا و رسول اظهار نظر کند». این آیه به عنوان یک اصل در باب تسلیم و ترک اختیار و اعتراض است، زیرا خیر و خوبی در امری است که خدا و رسول برای ما پسندیدهاند، در جای دیگر میفرماید: ﴿وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ﴾«بسا چنین است که شما چیزی را برایتان ناگوار بفهمید در حالی که فایده شما در آنست». یعنی ممکن است در تاریکیها آب حیات یافته شود. ﴿عَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُم﴾[البقرة: ۲۱۶]. «بسا چنین می شود که آنچه مورد پسند شماست برایتان بد است». یعنی امکان دارد در شکر, که خیلی شیرین است سم کشنده جا گذاشته شود.
عموماً عرف و عادت چنین است که کار شخص محبوب، محبوب میگردد، نیز اگر مصیبتزدهای بداند که جز این طبیبی نیست خودش را کاملاً در اختیار وی میگذارد و از حرکتدادن بدنش خودداری مینماید و دلش بخواهد یا نخواهد هر حالتی که برایش پیش بیاید رضایت بخش است.
حافظ میفرماید:
عاشقان را گر در آتش مینشاند قهر دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمۀ کوثر کنم
از اینجاست که مسلمین در مقابل احکام الهی به هیچ عنوان حق دخالت را به عقل نخواهند داد.