تاریخ نزول حجاب
دانستیم که سبب نزول حجاب, ولیمه حضرت زینبلبود، اکنون لازم است که بدانیم آنحضرتجحضرت زینبلرا در چه سالی به نکاح خویش درآورد.
«قال قتادة والواقدي وبعض أهل الـمدينة، تزوجها عليه السلام سنة خمس وزاد بعضهم في ذي القعدة، قال الحافظ البيهقي: تزوجها بعد بني قريظة وقال خليفة بن خياط وأبو عبيدة ومعمر بن الـمثنى وابن مندة: تزوجها سنة ثلاث، والأول أشهر وهو الذي سلكه ابن جرير وغير واحد من أهل التاريخ» [۱۰].
«قتاده و واقدی - رحمهما الله - و برخی علماء مدینه برآنند که آنحضرتجحضرت زینبلرا در سال پنجم هجری در حبالة نکاح خود درآورد و بعضی این را نیز افزوده اند که این نکاح در ماه ذیقعده صورت گرفت، امام بیهقی میفرماید: بعد از غزوه بنی قریظه او را در نکاح خویش درآورده، امام خلیفه بن خیاط و ابوعبیده و معمر و ابن منده ـ رحمهم الله ـ بآنند که این نکاح, سال سوم هجری بوقوع پیوست، لیکن قول اول یعنی این که سال پنجم هجری صورت گرفت، معروفتر است و همین قول را ابن جریر / و بسیاری از مورخین اختیار نمودهاند».
ابن اثیر/ مینویسد: «فيها – السنة الخامسة من الهجرة – تزوج رسول اللهجزينب بنت جحش وهي ابنة عمته» [۱۱]. «در همین سال یعنی پنجم هجری پیامبر زینب بنت حجشلرا که دختر عمه اش بود به نکاح خود درآورد».
پس معلوم شد که آنحضرتجزنیب بنت حجشلرا بعد از غزوۀ بنو قریظه در سنة ۵ هجری در نکاح خود درآورد، گرچه مورخین در تاریخ وقوع این غزوه اختلاف نموده اند، لیکن آنچه از مجموع روایات بدست میآید اینست که غزوۀ بنو قریظه و احزاب در ماه شوال سنه ۵ هجری بوقوع پیوستند، در روز خندق (احزاب) حضرت عایشهلدر قعله بنی حارثه که یکی از محکمترین قلعههای مدینه بود قرار داشت و این قبل از نزول حجاب بود [۱۲]. بعد از مراجعت از این غزوه، فوراً به سوی بنو قریظه حرکت نمودند و سعد بن معاذسدر این غزوه وفات کرد، بعد از آن در ماه ذیقعده آن حضرتجبا حضرت زینبلازدواج نمود، و این هفتمین نکاح بود.
در شعبان سنه ۶ هجری, غزوۀ بنی مصطلق پیش آمد و این غزوه بعد از نزول حجاب بود، چنانکه میفرماید: «فَخَرَجْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ جبَعْدَ مَا أُنْزِلَ الْحِجَابُ، فَكُنْتُ أُحْمَلُ فِى هَوْدَجِى» [۱۳]. در این غزوه حضرت جویریهلاز جمله اسیران بود که بعد از آزادی در نکاح آن حضرتجدرآمد و این هشتمین نکاح بود.
در واقعه افک حضرت زینبلدر نکاح آن حضرتجقرار داشت، چنانکه رسول اللهجزمانی که در مورد حضرت عایشهلاز او پرسید، در جواب گفت: «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْمِى سَمْعِى وَبَصَرِى، وَاللَّهِ مَا عَلِمْتُ إِلاَّ خَيْرًا» [۱۴]«ای رسول خدا، من گوش و چشمم را حفاظت مینمایم, بخدا سوگند که به جز خیر و خوبی چیزی ندانستهام».
ذکر سعد بن معاذسدر واقعه افک و مجادلۀ آن با سعد بن عبادهسکه در برخی روایات آمد، و هم و گمان است زیرا سعد بن معاذسدر غزوۀ بنو قریظه که قبل از این واقعه بود وفات نمود [۱۵].
[۱۰] البداية والنهاية، ج ۴، ص ۱۴۷. [۱۱] الکامل فی التاریخ لابن اثیر، ج ۲، ص ۱۷۷. [۱۲] السیرة النبویة لابن هشام، ج ۳، ص ۲۳۷، تاریخ طبری الجزء الثانی، ص ۲۴۰. [۱۳] بخاری، ج ۲، ص ۵۹۴. [۱۴] بخاری، ج ۲، باب حدیث الافك. [۱۵] فیض الباری، ج ۴، ص ۱۰۵.