حجاب زن مسلمان

فهرست کتاب

مسائل متفرقه

مسائل متفرقه

۱- برای زن عیادت و تعزیت زن، یا محرمش درست است [۱۴۲].

۲- پوشیدن کفش مردانه برای زن حرام است [۱۴۳].

۳- هرچه برای زینت باشد، خواه لباس یا چیز دیگر در ایام عدت برای زن نادرست است [۱۴۴].

۴- در ایام حیض یا نفاس، غیر از تلاوت قرآن اذکار دیگر برای زن درست است [۱۴۵].

۵- دخول مسجد در ایام حیض یا نفاس حرام است [۱۴۶]. (جنابت نیز در همین حکم است).

۶- در حکم حجاب عموم زنان با ازواج مطهرات برابرند و فرقی میان آنان وجود ندارد [۱۴۷].

۷- ذبیحۀ زن حلال است شخصی که آن را حرام بداند گنهکار است [۱۴۸].

۸- پوشیدن لباس مردانه برای زن و لباس زن برای مرد حرام است [۱۴۹].

۹- أخذ بیعت از زن نزد اهل تصوف درست نیست [۱۵۰].

۱۰- مرشدی که با زنان روبرو می‌نشیند و با دادن دست از آنها بیعت می‌گیرد، با چنین پیر و مرشد بیعت‌کردن و دست‌دادن زن به او حرام است، زیرا رسول اللهجهنگام بیعت دست زنان را نمی‌گرفت [۱۵۱].

۱۱- اگر زن حجاب شرعی ندارد و مرد از این عمل وی ناخشنود است و مکرراً به او تذکر می‌دهد بر مرد گناهی نیست، اما اگر مرد هم از این عمل او راضی است، یقیناً سخت گنهگار می‌باشد [۱۵۲].

۱۲- بعد از تکمیل‌شدن اعضاء بچه در شکم مادر، کوشش‌نمودن جهت سقط آن، گناهش بسیار سنگین و در حکم قتل نفس محسوب می‌گردد، استعمال چنین دارو هرگز درست نیست [۱۵۳].

۱۳- آمدن زنان در جلو پیر و مرشد حرام است و در هیچ صورتی درست نیست، البته اگر خوف فتنه نباشد، صحبت‌نمودن (از پشت پرده) جایز و گرنه حرام و ممنوع می‌باشد [۱۵۴].

۱۴- حجاب از نابینا هم واجب است [۱۵۵].

۱۵- از نظر شرع مقدس اسلام پسر پانزده ساله بالغ محسوب می‌گردد و تمام احکام بالغین بر وی مترتب می‌گردد. بنابراین، حجاب هم از وی فرض و لازم است [۱۵۶].

۱۶- شوهر، در هفته یک بار همسرش را از زیارت والدین منع نکند، این در صورتیست که والدین در خانۀ دخترشان نیایند و اگر والدین آنجا می‌روند، شوهر آنها را باز ندارد، آنان می‌توانند در هفته یکبار دیدار بینی کنند [۱۵۷].

۱۷- خرج و مخارج سفر جهت ملاقات بر مرد واجب نیست، نیز بدون رضایت شوهر زن نمی‌تواند نزد والدینش بماند [۱۵۸].

۱۸- پیر و مرشد، اگر از مستوراتی که مریدانش هستند پرده نمی‌کند، قابلیت بیعت را ندارد [۱۵۹].

۱۹- شخصی که همسرش بی‌حجاب است فاسق، و امامتش مکروه تحریمی است، چنین شخصی قابلیت امامت را ندارد و باید از امامت معزول شود، کسانی که امامت چنین فردی را می‌پسندند گنهگارند [۱۶۰].

۲۰- در این زمان بلکه از زمانۀ بسیار قدیم شرکت زنان در مساجد و عیدگاه جهت نماز جماعت ممنوع قرار داده شده، چنانکه در احادیث وارد شده است، در درّمختار آمده: «ويکره حضورهن الجماعة لو بجمعة وعيدٍ ووعظٍ مطلقاً» [۱۶۱].

۲۱- اگر زنی حافظ قرآن است و در نماز تراویح یا نفل با همراه محارمش در مکانی که غیر از آنها کسی دیگر نباشد، قراءت با صدای بلند بخواند جایز نیست، زیرا کلام زن نزد بعضی عورت است [۱۶۲].

۲۲- اگر زن مُرد، شوهر می‌تواند به صورت او نگاه کند، در تجهیز و تکفین او شریک باشد و جنازه اش را حمل نماید، البته نمی‌تواند آن را غسل بدهد و به بدنش دست بزند، اگر شوهر مُرد، علاوه از این امور همسرش می‌تواند به او غسل هم بدهد [۱۶۳].

۲۳- ممانعت زنان فاسقه و بدکار از آیة: ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّبه دست می‌آید [۱۶۴].

۲۴- از آیه‌های: ﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ﴿غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةو ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّمعلوم می‌شود که برای زن رفتن به بازار یا ظاهرشدن در اجتماعات یا پیش نامحرم با زینت و آرایش قطعاً حرام است، البته اگر حاجتی پیش آمد با لباس کهنه و هیأتی ناپسند با برقعه خارج گردد، لقوله تعالی: ﴿يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّو لقوله تعالی: ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا. در درّمختار موجود است: «وتمنع الـمرأة الشابة من كشف الوجه بين الرجال لا لأنه عورة بل لخوف الفتنه» [۱۶۵]. «و زن جوان منع کرده می‌شود از ظاهر ساختن صورت درمیان مردان, نه به خاطراینکه عورت است, بلکه بخاطر فتنه و مفاسد آن».

۲۵- زنی که در منزل مشغول کار و فعالیت است، نمی‌تواند سرش را ظاهر کند، البته ظاهرنمودن ذراعین جایز است [۱۶۶].

۲۶- ارضاء غریزۀ شهوانی دو زن با همدیگر به هر صورتی که باشد قطعاً حرام می‌باشد [۱۶۷].

۲۷- تا زمانی که در جنین روح دمیده نشده، اسقاط آن در حکم قتل نفس نیست، لیکن بدون از ضرورت مکروه و بنابر عذر جایز است، البته بعد از نفخ روح, اسقاط آن حرام و گناه کبیره و در حکم قتل نفس زکیه می‌باشد [۱۶۸].

۲۸- استفاده از وسایل جلوگیری از حاملگی بدون عذر مذموم و با عذر جایز است، مثلاً زنی که از نظر جسمانی ضعیف است یا خیلی زود بچه‌دار می‌گردد و بر اثر آن تندرستی مادر و یا سلامتی خود بچه با خطر مواجه می‌گردد، در اینصورت جایز است [۱۶۹].

۲۹- تصور زنی که در حال حاضر در نکاحش نیست، جهت حصول تلذذ حرام است، فرقی نمی‌کند که آن زن زنده باشد یا مرده، قبلاً در نکاحش بوده یا اراده نکاح آن را داشته باشد، بهر صورت تصور آن حرام است [۱۷۰].

۳۰- بازداشتن زن بیوه از نکاح ثانی جایز نیست، و اگر آن را ننگ و عار بداند اندیشۀ کفر است [۱۷۱].

۳۱- قرارگرفتن زن جوان در مقابل مرد اجنبی از روی قرآن، حدیث و فقه ناجایز است و هنگام ضرورت و نیاز باید با برقعه خارج گردد [۱۷۲].

۳۲- کسانی که همسران خود را بر خانه‌نشینی مجبور می‌کنند و اجازه خروج از چهاردیواری را بدون از برقعه به آنها نمی‌دهند، کاملاً مطابق با قرآن و حدیث عمل می‌نمایند و به این افراد به علت مسدودساختن ابواب مفاسد و فتنه‌ها اجر عظیم می‌رسد [۱۷۳].

۳۳- از ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاچنین فهمیدن که خداوند به زنان اجازه داده که در جلو مردان بیگانه چهره را ظاهر کنند، هرگز قابل قبول نیست [۱۷۴].

۳۴- عورت‌ن بودن وجه و کفین, به این معنی است که بنابر عذر, ظاهرساختن آن جائز است، نه این که در جلو بیگانگان ظاهرنمودن آن جائز باشد [۱۷۵].

۳۵- بوسه‌زدن زن، بر دهن یا رخسار زنی دیگر، بوقت ملاقات یا خدا حافظی درست نیست [۱۷۶].

۳۶- ستر فرض است و حجاب به نظر مصلحت واجب [۱۷۷].

۳۷- اگر زن بیوه را به وسیله دارو یا وسایل دیگر جهت فریب‌دادن شوهر، باکره جلوه داده به او بدهند این عمل حرام است [۱۷۸].

۳۸- سفر نمودن زن، بدون محرم جایز نیست [۱۷۹].

۳۹- ستری که در نماز شرط است، غیر از وجه و یدین و قدمین, همه جسم را شامل است و ستر عرفی که نظر به حفظ عصمت است, شامل وجه و یدین و قدمین نیز می‌باشد [۱۸۰].

۴۰- خروج شیر از پستان زن، ناقض وضو نیست [۱۸۱].

۴۱- ا گر زنی اختلام شد، یا در بیداری همراه با شهوت منی خارج شد غسل بر وی فرض است [۱۸۲].

۴۲- اگر مرد قصداً انگشتش را در شرمگاه زن فرو برد یا زنی در اندام نهانی زنی دیگر دارو گذاشت، یا به قصد معالجه نگاه کرد بر زن غسل واجب نیست [۱۸۳].

۴۳- رطوبتی که از شرمگاه زن هنگام همبستری خارج می‌گردد نجس است، اگر بر لباس یا عضوی از بدن رسید شستن آن لازم است [۱۸۴].

۴۴- کوتاه‌کردن موی سر برای زن حرام است [۱۸۵].

۴۵- اگر زن حامله‌ای مُرد، در حالی که بچه در شکمش زنده است و حرکت می‌کند، خارج‌نمودن طفل از شکم زن با عمل جراحی درست است در غیر این صورت جایز نیست [۱۸۶].

۴۶- خواندن قرآن برای جنب و حائض, جائز نیست و خواندن حدیث جایز است، البته اگر آیات قرآنی را که معنی دعائی دارند به قصد دعا بخواند نزد اکثر جایز می‌باشد [۱۸۷].

۴۷- ا گر زنی برای نخستین بار وضع حمل نمود و خون نفاسش بعد از چهار روز قطع شد، چون نخستین بار است و ایام عادتش معلوم نیست، شوهر می‌تواند با وی عمل مجامعت انجام دهد و منتظر ماندن ۴۰ روز لازم نیست [۱۸۸].

۴۸- اگر آب به بیخ موهای بافته‌شدۀ زن می‌رسد، بازکردن گیسوها هنگام غسل لازم نیست [۱۸۹].

۴۹- خونی که بعد از سقط علقه (خون بسته) یا مضغه (پارۀ گوشت) می‌آید نفاس نیست [۱۹۰].

۵۰- حملی که اعضایش مشخص نشده سقط شد، اگر مدت پاکی قبلی (۱۵ روز) کامل بوده خونی که مشاهده می‌گردد و تا سه روز ادامه یابد، حیض و الا استحاضه می‌باشد [۱۹۱].

۵۱- اگر حملی که بعضی از اعضاء آن، مانند دست، پا، انگشت، ناخن، مو و غیره نمودار است سقط شد، شرعاً این بچه محسوب می‌گردد و خونی که بعد از آن می‌آید نفاس است [۱۹۲].

۵۲- شوهر دختر رضاعی محرم است [۱۹۳].

۵۳- اگر شخصی با مادر زنش زنا کند، همسرش بر وی حرام می‌گردد [۱۹۴].

۵۴- اگر شخصی با زنی زنا کرد، نمی‌تواند دختر آن زن را در عقد خویش دربیاورد و برای همیشه بر زانی حرام می‌گردد [۱۹۵].

۵۵- اگر شخصی با مادر رضاعی همسرش زنا کرد، زنش بر وی حرام می‌گردد [۱۹۶].

۵۶- تمام اولاد پدر رضاعی و مرضعه (شیردهنده) بر رضیع (شیرخورنده) حرام می‌گردند، یعنی برادر و خواهر شیرخورنده می‌شوند [۱۹۷].

۵۷- اگر شوهر پستان زوجه اش را مکید و شیر خورد، این عمل جایز نیست، اما زوجه بر او حرام نمی‌گردد، زیرا بعد از مدت رضاعت (دو سال) رضاع ثابت نمی‌شود [۱۹۸].

۵۸- زنی که برادر و یا یکی از محارمش شراب‌خوار، زانی و فاسق است، اگر از وی در حجاب باشد، حق به جانب است و قابل ملامت نیست [۱۹۹]..

*****

[۱۴۲] فتاوی رشیدیه، ص ۵۸۰. [۱۴۳] فتاوی رشیدیه، ص ۵۸۰. [۱۴۴] فتاوی رشیدیه، ج ۱، ص ۵۸۵. [۱۴۵] فتاوی رشیدیه، ج ۱، ص ۵۹۷. [۱۴۶] فتاوی رشیدیه، ج ۱، ص ۵۹۷. [۱۴۷] فتاوی رشیدیه، ج ۱، ص ۲۲۳. [۱۴۸] امداد المفتین، ص ۹۵۷. [۱۴۹] امداد المفتین، ص ۵۹۸. [۱۵۰] فتاوی رشیدیه، ص ۴۲. [۱۵۱] فتاوی رشیدیه، ص ۴۹. [۱۵۲] فتاوی رشیدیه، ص ۱۸۷. [۱۵۳] فتاوی رشیدیه، ص ۵۴۴. [۱۵۴] فتاوی رشیدیه، ص ۵۸۹. [۱۵۵] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۷۹۴. [۱۵۶] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۷۹۴. [۱۵۷] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۱۵۷. [۱۵۸] احسن الفتاوی، ج ۵، ص ۳۲. [۱۵۹] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۱۴۵. [۱۶۰] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۲۰۳. [۱۶۱] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۲۱۳. [۱۶۲] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۲۳۶. [۱۶۳] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۳۲۵. [۱۶۴] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۸۷. [۱۶۵] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۸۸. [۱۶۶] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۹۰. [۱۶۷] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۹۳. [۱۶۸] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۹۳. [۱۶۹] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۹۴. [۱۷۰] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۶۰. [۱۷۱] امداد افتاوی، ج ۴، ص ۱۶۸. [۱۷۲] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۷۲. [۱۷۳] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۷۲. [۱۷۴] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۸۰. [۱۷۵] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۸۲. [۱۷۶] الفتای الهندیة، ج ۵، ص ۳۶۹. [۱۷۷] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۷۰. [۱۷۸] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۶۸. [۱۷۹] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۸۹. [۱۸۰] کفایت المفتی، ج ۲، ص ۳۸. [۱۸۱] فتاوی دارالعوم دیوبند، ج ۱، ص ۱۲۶. [۱۸۲] فتاوی دارالعوم دیوبند، ج ۱، ص ۱۵۲. [۱۸۳] فتاوی دارالعلوم دیوبند، ج ۱، ص ۱۵۲. [۱۸۴] فتاوی دارالعوم دیوبند، ج ۱، ص ۳۱۴. [۱۸۵] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۲۱۶. [۱۸۶] امداد الفتاوی، ج ۴، ص ۱۹۶. [۱۸۷] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۵۱. [۱۸۸] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۴۷. [۱۸۹] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۱۶. [۱۹۰] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۴۴. [۱۹۱] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۴۵. [۱۹۲] امداد الفتاوی، ج ۱، ص ۴۶. [۱۹۳] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۳۹۳. [۱۹۴] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۴۰۲. [۱۹۵] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۵۳۴. [۱۹۶] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۵۳۵. [۱۹۷] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۵۵۴. [۱۹۸] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۵۶۴. [۱۹۹] عزیز الفتاوی، ج ۱، ص ۷۵۸.