اقوال مفسرین
آیة: ﴿يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ﴾ [الأحزاب: ۵۹]. اظهار میدارد که اگر زن بنابر نیاز و ضرورت شرعی مجبور شد از خانه بیرون رود چهره و تمام بدنش را با جلباب بپوشاند و تنها یک چشم را برای دیدن راه بگذارد، اکنون توجه نمائید که اسلاف و مفسرین کرام از این آیه چه فهمیدهاند.
۱- «روى الطبري عن ابن عباس أنه قال في هذه الآية أمر الله نساء الـمؤمنين إذا خرجن من بيوتهن في حاجة أن يغطين وجوههن من فوق رءوسهن بالجلابيب ويبدين عينا واحدة» [۵۸].
«طبری از ابن عباسبروایت نموده که فرمودند: خداوند در این آیه به زنان مؤمن امر نموده که هنگام خارجشدن از منزل جهت انجام کاری، چهرههای شان را از بالای سرشان با چادرهای بزرگ بپوشانند و تنها یک چشم را جهت دیدن بگذارند».
۲- «أي لا تشتبهين بالإماء في لباسهن إذا خرجن لحاجتهن فكشفن شعورهن ووجوههن ولكن ليدنين عليهن من جلابيبهن لئلا يعرض لهن فاسق» [۵۹]یعنی: «با کنیزان در لباسشان موقع خروج برای حاجتی, مشابه نشوند، اینطور که موها و چهرههای شان ظاهر باشد، لیکن باید چادرهای شان را بر چهرههای شان پائین بیندازند تا فاسقی به آنان تعرض نکند».
۳- «والـمراد بقوله عليهن أي على وجوههن لأن الذي كان يبدو منهن في الجاهلية هو الوجه» [۶۰]. «منظور از قول خداوند که فرمودند: «عَلَیهِنَّ» یعنی بر چهرههایشان، زیرا تنها صورت بود که در زمان جاهلیت از زنان ظاهر بود».
۴- «في الآية دلالة أن المرأة الشابة مأمورة بستر وجهها عن الأجانب لئلا يطمع فيها أهل الريب» [۶۱]. «آیه بر این دلالت دارد که زن جوان به پوشش چهره از اجانب, امر شده تا کسانی که اهل شک اند, در آن به طمع نیفتند».
۵- «ويدل على عدم إبداء الـمرأة وجهها قوله تعالى: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ...﴾» [۶۲]. «این قول خداوند که میفرماید: «ای پیامبر بگو به همسرانت...». بر عدم جواز ظاهرنمودن چهره برای زن دلالت دارد.
۶- «والـمعنى يغطين بها وجوههن وأبدانهن وقت خروجهن من بيوتهن لحاجة ولا يخرجن مكشوفات الوجوه والأبدان كالإماء» [۶۳]. «معنی آیه اینست که هنگام خروجشان از خانههای خویش برای رفع نیاز, چهره و بدنهایشان را با جلباب بپوشانند و مانند کنیزان با چهرههای باز و بدنهای برهنه خارج نشوند».
۷- «أي يرخين بعضها على الوجوه إذا خرجن لحاجتهن إلا عينا واحدة» [۶۴]. «زمانی که برای حاجتشان خارج گشتند، قسمتی از جلباب را بر چهرههای شان آویزان نمایند و یک چشم را بگذارند».
۸- «أي يرخين أرديتهن وملا حفهن فيتقنعن بها ويغطين رؤوسهن على وجوههن إلا عيناً واحدة» [۶۵]. «چادرها و رواندازهایشان را آویزان نموده و خود را با آن بپیچند و چهرههایشان را از بالای سرشان بپوشانند، البته یک چشم را بگذارند».
۹- «لما كانت عادة العربيات التبذل في معنى الحجبة وكن يكشفن وجوههن كما يفعل الإماء وكان ذلك داعية إلى نظر الرجال إليهن وتشعب الفكر فيهن أمر الله تعالى رسوله عليه السلام بأمرهن بإدناء الجلابيب، ليقع سترهن ويبين الفرق بين الحرائر والإماء» [۶۶]. «عادت عربها ترک خودآرائی و پوشیدن لباس کهنه در معنی پوشش بود، اما چهرههای شان را مانند کنیزان ظاهر میساختند، و این داعیهای بود به نگاه مردان به زنان و مشوشبودن فکر در بارۀ آنان، خداوند رسول گرامیش را امر نمود تا زنان را به ادناء جلابیب دستور بدهد تا پوشششان صورت پذیرد و فرق بین زنان آزاد و کنیز ظاهر گردد».
۱۰- «أي يغطين بها وجوههن وصدورهن» [۶۷]. «چهرهها و سینههایشان را با آن بپوشانند».
۱۱- «ومعنى (يدنين) يرخينها عليهن ويغطين بها وجوههن واعطافهن» [۶۸]. «معنی یدنین اینست که آن را بر خودشان بیندازند و چهره و زیر بغلهایشان را بپوشانند».
۱۲- «أي يغطين بها وجوههن وأبدانهن إذا برزن لداعية من الدواعي» [۶۹]«چهرهها و بدنهایشان را با آن بپوشاند، زمانی که بنابر نیازی بیرون رفتند».
۱۳- «ومعنى (يدنين عليهن من جلابيبهن) يرخينها عليهن ويغطين بها وجوههن وأعطافهن يقال إذا زال الثوب عن وجه الـمرأة أدني ثوبك على وجهك. وعن السدي: أن تغطي إحدى عينها وجبهتها والشق الأخر إلا العين. وعن الكسائي يتقنعن بملاحفهن منضمة أراد بالانضمام معنى الإدناء» [۷۰]«معنی آیه اینست که چادر را بر خودشان بیندازند و چهره و آغوشهایشان را بپوشند، زمانی که پارچه از چهرۀ زن کنار برود گفته میشود لباست را به چهرهات نزدیک کن، سدی /میفرماید: یک چشم و پیشانی و طرف دیگر چهره را بپوشاند و چشم دیگر را بگذارد، نیز از کسائی/روایت است که میفرماید: با رواندازهایشان خود را بپیچند, طوری که چهرهشان نیز پوشیده گردد».
۱۴- «قال محمد بن سيرين سألت عبيدة السلماني عن قول اللهﻷ(يدنين) فغطى وجهه ورأسه وأبرز عينه اليسرى» [۷۱]«محمد بن سیرین/میفرماید: از عبیده سلمانی/از آیة (یدنین) پرسیدم، وی سرش را پوشیده و چشم چپش را ظاهر نمود».
۱۵- «لـما كانت عادة العربيات التبذل، وكن يكشفن وجوههن كما يفعل الاماء، وكان ذلك داعية إلى نظر الرجال إليهن، وتشعب الفكرة فيهن، أمر الله رسولهجأن يأمرهن بإرخاء الجلابيب عليهن إذا أردن الخروج إلى حوائجهن، وكن يتبرزن في الصحراء قبل أن تتخذ الكنف» [۷۲]. «عادت زنان آزادۀ عرب ترک زینت و خودآرائی بود، و چهرههایشان را مانند کنیزان ظاهر میکردند و این خود یک داعیه برای نگاه مردان به سوی آنان و تشویش افکار بود، خداوند به رسول گرامیشجدستور داد، به آنها بگوید هنگام خروج از خانه جهت نیازهایشان چادرهایشان را بر چهرههایشان آویزان نمایند، و زنان قبل از این که دستشوئی درست کنند جهت قضای حاجت (بول و براز) به صحراء میرفتند».
۱۶- «أي يرخين على وجوههن الجلباب حتى لا يبدو من الـمرأة إلا عين واحدة تنظر بها الطريق إذا خرجت لحاجة» [۷۳]. «جلباب را بر چهرههایشان آویزان کنند تا هیچیک از اعضای زن ظاهر نگردد، به جز یک چشم که با آن راه را ببیند، زمانی که برای حاجتی بیرون رود».
۱۷- «والـمراد يرخين بعض الثوب على الوجوه إلا شيئا قليلاًَ كعين واحدة» [۷۴]. «منظور اینست که حصهای از لباس را بر چهرهها بیندازند، مگر چیز بسیار کم مانند یک چشم که ظاهر میگردد».
آنچه مذکور شد خلاصهای بود از اقوال برخی از ائمه تفسیر در مورد وجوب پوشش صورت برای زن، البته این نکته نیز قابل ذکر است که ظاهرساختن یک چشم جهت دیدن راه در صورتی است که نگاهش را پائین انداخته و به مردان اجنبی خیره نشود، زیرا به گوشۀ چشم نگاهکردن زن, تیری است که قلب مرد را هدف قرار میدهد و فلسفه پوشش چهره نیز از بین میرود، پس بهتر اینست که با مقنعه تمام چهره را بپوشاند تا هیچیک از طرفین متحمل ضرر نگردد.
[۵۸] تفسیر ابن جریر طبری، ج ۱۰، ص ۳۳. [۵۹] ابن جریر طبری، ج ۱۰، ص ۳۳. [۶۰] البحر الـمحیط، ج ۷، ص ۲۵۰. [۶۱] جصاص، نقل از صفوة التفاسیر، ج ۲، ص ۵۴۲. [۶۲] مظهری، ج ۸، ص ۴۸۲. [۶۳] روح البیان، ج ۷، ص ۲۴۰. [۶۴] جلالین، ج ۱، ص ۳۵۷. [۶۵] کشف الأسرار، ج ۸، ص ۸۹. [۶۶] الـمحرر الوجیز، ج ۴، ص ۳۹۹. [۶۷] تیسیر الکریم الرحمان فی تفسیر کلام الـمنان، ج ۲، ص ۴۰۴. [۶۸] تفسیر القاسمی، ج ۱۴، ص ۳۰۸. [۶۹] ابوالسعود، ج ۷، ص ۱۱۵. [۷۰] کشاف، ج ۳، ص ۵۶۰. [۷۱] ابن کثیر، ج ۳، ص ۴۴۲. [۷۲] قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۴۳. [۷۳] أیسر التفاسیر لکلام العلی الکبیر، ج ۴، ص ۲۹۰. [۷۴] التفسیر الوجیز و معجم معانی القرآن العزیز، ص ۴۲۷.