فلسفه اول سکون و آرامش مرد:
خداوند یکی از فلسفههای پیدایش زن را چنین بیان میفرماید: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٢١﴾[الروم: ۲۱]. [الروم: ۲۱].
«از نشانههای قدرت خداوند آنست که از خودتان برایتان جفتهایی قرار داد تا بدان آرامش یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد، همانا در این پیدایش نشانهها است برای قومی که فکر کنند».
باید دانست که زن برای مرد و مرد برای زن, منشأ آرامش است، زیرا آرامش دل به واسطۀ همسر است، دل مرد, زمانی آرام میگیرد زنی عفیف و پاکدامن داشته باشد، و دل زن, زمانی سکون و اطمینان پیدا میکند که مردی نیک و صالح برایش میسر گردد، اگر زن، زن باشد و مرد، مرد باشد اضطراب خاطر بوجود نمیآید.
قرآنکریم با توجه به نیازهای بشر بوجود همسر, آن را در یک جمله خلاصه نموده، فرمود: ﴿لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا﴾«تا اطمینان بیابید به سوی آن». از این آیه مفهوم میگردد که فلسفه پیدایش زن سکون و راحت قلب است، در خانهای که این نعمت بزرگ الهی وجود داشته باشد, از نظر زندگی زناشوئی کامیاب است و خانهای که از این نعمت عظمی محروم باشد, اگر تمام روی زمین در اختیار وی باشد بازهم ناکام و نامراد است.
از ابی نجیحس«روای مسكين، رجل ليس له امرأة، وإن كان كثير الـمال. مسكينة، مسكينة، مسكينة، امرأة ليس لها زوج، وإن كانت كثيرة الـمال» [۲].
«مسکین است، مسکین است، مسکین است، مردی که همسری ندارد,گرچه دارای ثروت زیادی باشد، مسکین است، مسکین است، مسکین است، زنی که شوهری نداشته باشد گرچه دارای مال فراوان باشد».
نیز پیامبرجفرمودند: «الدُّنْيَا مَتَاعٌ، وَخَيرُ مَتَاعِهَا المَرْأَةُ الصَّالِحَةُ» [۳]«دنیا کالائیست و بهترین کالای آن زن نیکوست».
[۲] مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۵۲۱. [۳] رواه مسلم، ریاض الصالحین باب الوصیة بالنساء.