مبادی اسلام

فهرست کتاب

اطاعت از پيغمبران:

اطاعت از پيغمبران:

پس از آنکه دانستید چنین مردى پیغمبر صادقى است از طرف خداى متعال، باید به آنچه امر می‌کند و از آنچه نهى می‌کند، مطیع او باشید؛ زیرا عقل کلى بشرى اجازه نمی‌دهد که به پیغمبر بشرى تسلیم شوید ولى مطیع او نباشید. از طرف دیگر معنى ندارد که به پیغمبرى او تسلیم شوید، مگر اینکه ایمان داشته باشید که او روى هوى و هوس حرف نمی‌زند، و چیزى را نمی‌گوید مگر اینکه از طرف خدا باشد، و عمل و دستورى را ابلاغ نمی‌کند مگر اینکه مطابق رضاى خدا باشد، بالآخر در چنین مرحله‌اى آنچه بگویید و آنچه عمل کنید که بر خلاف راى پیغمبر باشد، مثل این است که بر خلاف امر خداى متعال باشد. و آنچه خلاف امر خداى متعال باشد هر گز حق و درست نمى‌باشد.

با توجه به این معانى، ایمان شما نسبت به پیغمبر مستلزم آنست که بى‌درنگ و بدون اعتراض از هر جهت مطیع پیغمبر باشید، و امر و نهى او را بکار بندید، چه حکمت و فایده‌ی امر و نهى او را بفهمید و چه نفهمید، هر آنچه از طرف پیغمبر بشما برسد، بیان و تأیید آن از طرف پیغمبر، شاهد و دلیل این امر است که آن راست و درست است و همه حکمت‌ها و فوائد را در بردارد.

اگر احیاناً حکمتى از حکمت‌ها یا فا ئده‌اى از فوا ئد احکام و اوامر را نفهمیده باشید، نباید که از آن بر خرابى احکام و اوامر دلیل گرفته شود بلکه حق این است که آن همه ناشى از فساد با قصور خود تان خواهد بود. این نکته بدیهى و آشکار است که کسی که در فنى از فنون ماهر نباشد نکات آن فن را نتواند درک کند و لیکن نهایت درجه نادان آنکس خواهد بود که به صرف اینکه حکمت و فایده گفته‌ی شخص ماهر فن معین را نمى‌فهمد، یا نمى‌تواند درک کند، قول او را رد کند. البته هرکارى از کارهاى دنیا محتاج بوجود شخص ماهر و حاذقى است که در آن کار احاطه‌ی کامل داشته باشد و هر وقت مردم چنین شخصى را ببیند به او رجوع خواهند کرد و عمل او را تصدیق خواهند نمود و بر او اعتماد خواهند کرد و بر آنچه بگوید هیچگونه اعتراضى نخواهند کرد و در کارهاى او دخالتى نخواهند نمود بدلیل اینکه ممکن نیست همه‌ی مردم در همه‌ی علوم و فنون ماهر باشند و بتوانند همه‌ی امور دنیا را بفهمند.

درین صورت تنها وظیفه‌اى که بر عهده دارید این است که تمام قواى عقل و فهم خودتان را منحصراً در جستجوى شخص ماهرى بکار برید تا او را بدست آورید ولى پس از بدست آوردن چنان شخصى که به مهارت او ایمان دارید، باید از هر جهت به او اعتماد کنید و معترض هیچیک از اعمال او نشوید و در فکر و راى خودتان اصرارى نداشته باشید و اگر احیاناً به او بگویید مادامى که علم خودتان را در موضوع این عمل در اختیار من نگذارید و تا اینکه از حکمت و فائده‌ی هر قول یا فعلى که شما بگویید و بکنید من مطلع نشوم قول و فعل شما را تصدیق نخواهم کرد، سفاهت خود را به اثبات مى‌رسانید.

وقتى که طرح دعوائى را در محکمه به عهده‌ی فلان وکیل دعاوى قرار مى‌دهید، آیا تمام اختیارات تان را به او نمى‌سپارید؟

و اگر در عمل وکیل دعاوى‌تان مداخله کردید، آیا او شما را از دفترش خارج نمى‌کند؟

و همچنین اگر پزشکى که شما را معالجه مى‌کند براى اثر هر دوائى که دستور مى‌دهد از او دلیل بخواهید، آیا دست از معالجه‌ی شما بر نمی‌دارد؟

امر دین نیز عیناً چنین است؛ زیرا شما محتاج به علم خدا هستید و براى اینکه سپرى کردن زندگانى شما مطابق رضاى خدا باشد، احتیاج دارید راه صحیح زندگى را بشناسید، ولى شخصاً براى تحصیل این علم و شناختن این طریق وسیله‌اى ندارید، در این صورت وظیفه‌ی شما این است که در جستجوى پیغمبر خدا بر آئید و هرچه می‌توانید در مورد شخصیت او تحقیق کنید و در این باره از نیروى عقل و بصیرت و فهم و هوش و فراستى که خدا به شما داده حد اکثر استفاده را بنمائید و بدانید که اگر کسى که مدعى پیغمبرى است و در حقیقت برانگیخته و پیامبر خدا نباشد، شما را به راه‌هاى کج وارد خواهد نمود. لیکن هرگاه بعد از تحقیق و تجسس و تدقیق و امتحان یقین کردید که آن شخص، پیغمبر و فرستاده‌ی خدا است باید از هر جهت به او اعتماد کنید، کاملاً مطیع او باشید و در هر موضوعى امر و نهى او را بپذیرید.