نبوت محمد بن عبدالله ج:
در این عصر و زمانیکه وضع آن را بیان کردیم، براى دنیا و براى همهی ملتها و امتهاى روى زمین، یگانه پیغمبرى که بر انگیخته شد، سرور و مولاى ما محمد جبود که در عربستان طلوع کرد و مامور شد که براى رهبرى و هدایت همه مردم جهان، دین حق و قانون همه جانبهای را به همهی جهانیان ابلاغ کند.
اگر به نقشهی جغرافیائى جهان نگاه کنید خواهید دانست که سرزمین عربستان براى رسالت جهانى مناسبترین محل بود؛ زیرا بین آسیا و افریقا واقع شده و نزدیکترین کشور به اروپا است، مخصوصاً نسبت به آن زمان که ملتهاى متمدن در قسمتهاى جنوبى اروپا سکونت داشتند و فاصلهی آن قسمتها با عربستان معادل فاصلهی هندوستان با این کشور بود.
از آن گذشته اگر آنچه را کتب تاریخ راجع به آن عصر و زمان نوشتهاند بخوانید، خواهید دانست که در سراسر جهان امتى و ملتى مناسبتر از ملت عرب براى این رسالت جهانى یافت نمىشد.
موجبات انحطاط و انحلال، سایر ملتهاى راقى و قدرتهاى عظیم آن روز را فرا گرفته و اوضاع جهان رو به دگرگونى گذاشته بود، در صورتیکه آن روزها ملت عرب داراى خون داغ و قلبى قوى بود. از طرف دیگر رشد تمدن و ارتقاى فرهنگ منحط و انتشار خوشگذرانى وعیش و نوش در میان سایر ملتها عادات و اخلاق مردم را فاسد کرده بود، لیکن ملت عرب در آن روزگار داراى تمدنى نبود که مردم را راحت طلب و نازپرورده بار آورده باشد و با عیش و نوش خو گرفته باشند و به رذالت و پستى مایل شده باشند و این ملت در قرن ششم میلادى از آثاز زشت و پلیدى که در میان سایر ملتها رواج داشت بر کنار مانده بود. خلاصهی کلام اینکه، کلیهی صفات عالیهی انسانى که امکان داشت در میان ملتى که از طوفان آثار تمدن آن عصر جان سالمى بدر برده باشد در این ملت وجود داشت. عربها مردمى بودند دلیر و مصمم که براى ترس هیچ اهمیتى قائل نبودند! مردمى بودند کشاده دست و درست پیمان، آزاده و آزاد فکر، آزادى و استقلال را دوست مىداشتند و این دو معنى را بر همه چیز ترجیح میدادند و گردنشان در برابر هیچ ملت بیگانهاى کج نمىشد و عاطفهی فداکارى و از جان گذشتگى در راه دفاع از مقاصد در خونشان جریان داشت و زندگانى سادهاى داشتند که، خوشگذرانى و عیش و نوش در آن راه نداشت. البته بسیارى از زشتیها و منکرات در میان این ملت رواج داشت، ولى حقیقت امر این است که آن همه زشتى و پلیدى ناشى از آن بود که از دو هزار و پنجصد سال به اینسو یعنى (زمان ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام) در بین این ملت پیغمبرى بر انگیخته نشده بود، پیشوا و رهبرى درمیان این قوم قیام نکرده بود که آنها را تزکیه و تربیت کند و به اصلاح اخلاقشان بپردازد و مدنیت و فرهنگ به آنها بیاموزد، و چون قرنها در میان صحرا زندگى کرده بودند به زندگانى آزاد خو گرفته بودند و عادات جاهلیت در میان آنها رواج گرفته بود و از آنجائیکه دوران جاهلیت به طول انجامیده بود هیچکس توانائى آن را نداشت که آنها را تهذیب کند و از تاریکىهاى بهیمیت به روشنائى انسانیت هدایت نماید.
با همهی این اوصاف استعداد آن را داشتند که اگر یک نفر نابغه و مرد فوقالعادهاى به اصلاح و تعلیم و تربیتشان بپردازد دنیا را زیر و رو کنند و دنبالهی دعوت و تعلیماتش را بگیرند و رسالت شریفش را تبلیغ کنند و مردم را به هدف عالى انسانیت برسانند. رسالت جهانى اسلام براى نشر کلمه و تبلیغ و تعلیم دعوتش در سایر اطراف و اکناف جهان به چنین جوان مردان دلیر و مصمم و چنین مردان با عزمى محتاج بود.
گذشته از این، معنى لغت عرب را ببینید! پس از اینکه لغت را آموختید و با دقت آن را مطالعه و تحلیل کردید، بدون شک و تردید تصدیق خواهید کرد که براى اداى افکار بلند و تعبیر از دقیقترین معانى علم الهى و تاثیر در قلوب ... در تمام دنیا لغتى و زبانى مناسبتر از آن یافت نمیشود؛ زیرا به وسیلۀ جملههاى کوتاهى از این لغت موضوعات بسیار مهمى ادا میشود معهذا این موضوعات پر از چنان تاثیر میباشند که مانند تیر و نشتر در دلها در مىآیند، و نیز عبارات آنها به شنوندگان لذت وافر مىدهد، تصور مىشود که این نغمهایست که آدمى را بىاختیار در وجد میآورد. بلى چنین زبانى براى کتابى مانند قرآن درکار بود.
با توجه به این معانى و سوابق، حکمت بالغهی خداى متعال، رحمت کامل و شامل او به بندگانش چنین اقتضا کرد که سرزمین عرب را براى نبوت جهانى بر سایر زمینها ترجیح دهد، اینک آنچه را این مرد بر گزیدهی خدا که مثل و مانندى براى او نمىتوان فرض کرد، براى تبلیغ نبوت انجام داد براى شما توضیح میدهیم.