بیفایده بودن حجتهای قرآنی برای افراد کجاندیش و بیتقوا
مردم دو دستهاند: گروهی حقجو که در پیِ یافتن حق و حقیقتاند؛ چنین افرادی از شنیدن حجتهای الاهی فایده میبرند؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿الٓمٓ ١ ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ ٢﴾[البقرة: ۱-۲].
«الف، لام، میم. در این کتاب که راهنما و هدایتگر پرهیزکاران است، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد».
پس پرهیزگاران، تنها کسانی هستند که به وسیلهی این قرآن هدایت مییابند؛ یعنی همانها که اللهﻷقرآن را وسیلهی هدایت شان قرار داده است؛ همانگونه که میفرماید:
﴿وَيَهۡدِي بِهِۦ كَثِيرٗا﴾[البقرة: ۲۶].
«و بدین وسیله بسیاری را هدایت میکند».
... که منظور، پرهیزگاران هستند.
دستهی دیگر، افرادی هستند که هدفشان، تأیید دیدگاه یا مذهب یا استاد یا گروه یا قبیلهی آنهاست، چنین کسانی، قرآن را وسیلهای برای رسیدن به اهداف و خواستههای شخصی و نفسانی خویش قرار میدهند و امکان ندارد که از رهنمودها و آیههای قرآن، فایده ببرند؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿وَمَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ﴾[يونس: ۱۰۱].
«و نشانهها و هشدارها به کسانی که ایمان نمیآورند، فایدهای نمیرساند».
اینها، همان کسانی هستند که در آیهی ذیل به آنها اشاره شده است:
﴿يُضِلُّ بِهِۦ كَثِيرٗا﴾[البقرة: ۲۶].
«بدین وسیله بسیاری را گمراه میکند».