روش قرآن در اثبات اصول

فهرست کتاب

کدام گروه حجتش قوی تر است؟ مسیحیان یا امامیه

کدام گروه حجتش قوی تر است؟ مسیحیان یا امامیه

بنده با توجه به استدلال این نصرانی به دو آیه‌ی اخیر می‌گویم:

آیا استدلال این نصرانی به اینکه منظور از ﴿أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِهمان مسیحیان هستند، قوی‌تر از استدلال امامیه نیست که می‌گویند: مراد از ﴿أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِامامان معصوم‌اند؟ زیرا اینکه اللهمی‌فرماید: ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ«از اهل علم بپرسید»، هم‌سان این آیه است که می‌فرماید: ﴿فَسۡ‍َٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَ[يونس: ٩۴]. «از کسانی که پیش از تو کتاب آسمانی را خوانده‌اند، پرس و جو کن».

و همین‌طور اینکه می‌فرماید: ﴿إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ«اگر نمی‌دانید»، برابر با این آیه است که می‌فرماید: ﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ«پس اگر در آنچه بر تو نازل کرده‌ایم، شک و تردید داری...».

حتی این نصرانی می‌توانست بگوید: «وقتی به امر صریح کتاب خودتان، پیامبرتان دستور یافته است که به ما مراجعه کند، شما که دیگر جای خود را دارید»! لذا قرینه‌ای هرچند ظنی برای این نصرانی وجود دارد؛ اما هیچ قرینه‌ای برای ادعا یا استدلال امامیه به این آیه [و دیگر آیات مورد استدلال شان درباره‌ی امامت] وجود ندارد.

البته کیفیت استدلال‌شان، یکی‌ست:

هر دو گروه، به ‌رغم تفاوتی که با یکدیگر از لحاظ قوت و ضعف استدلال دارند، یک روش استدلالی در پیش گرفته‌اند؛ زیرا هم نصارا و هم امامیه، این آیات را به صورتی بریده و جدا از اصلِ آن، ذکر و سپس بدان استدلال می‌کنند!

هر آیه‌ای که آن را به اصل واضحش با همان مفهوم و دلالت روشن و قطعی‌اش برنگردانیم، آیه‌ای متشابه به ‌شمار می‌آید و کسی که به چنین آیه‌ای استدلال کند، در حقیقت از شبهات دنباله‌روی نموده است.

عموما واژه‌ی «ذکر» در قرآن کریم، به معنای خودِ قرآن می‌باشد؛ همان‌گونه که در آیات ذیل آمده است:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩[الحجر: ٩].

«بی‌گمان ما، قرآن را نازل کرده‌ایم و به ‌طور قطع خود نگهبان آن هستیم».

﴿وَإِنَّهُۥ لَذِكۡرٞ لَّكَ وَلِقَوۡمِكَۖ وَسَوۡفَ تُسۡ‍َٔلُونَ ٤٤[الزخرف: ۴۴].

«و به ‌راستی قرآن، یادبود و افتخاری برای تو و قوم توست».

﴿ذَٰلِكَ نَتۡلُوهُ عَلَيۡكَ مِنَ ٱلۡأٓيَٰتِ وَٱلذِّكۡرِ ٱلۡحَكِيمِ ٥٨[آل‌عمران: ۵۸].

«این‌ها که بر تو وحی کردیم، جزو آیات و قرآنِ حکیم است».

﴿وَقَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِي نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ إِنَّكَ لَمَجۡنُونٞ ٦[الحجر: ۶].

«و (کافران) گفتند: ای کسی که قرآن بر او نازل شده است، تو حتماً دیوانه‌ای!».

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ[النحل: ۴۴].

«و (ما این) قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی، آنچه را که به سوی آن‌ها نازل شده است».

﴿وَهَٰذَا ذِكۡرٞ مُّبَارَكٌ أَنزَلۡنَٰهُۚ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ ٥٠[الأنبياء: ۵۰].

«و این، کتاب خجسته و پربرکتی‌ست که آن را نازل کرده‌ایم. پس آیا شما منکِرش هستید؟».

﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ وَقُرۡءَانٞ مُّبِينٞ[يس: ۶٩].

«این کتاب، تنها پندی (برای افراد پندپذیر) و قرآنی روشن‌گر است».

﴿صٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ذِي ٱلذِّكۡرِ ١[ص: ۱-۲].

«صاد، سوگند به قرآن پندآموز (که ذکر اصول و فروع دین در آن است)».

بنابراین، درمی‌یابیم که مفهوم «ذکر» در آیه‌ی ٧ سوره‌ی انبیاء، همان قرآن کریم است؛ لذا منظور از ﴿أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِدر این آیه، اهل قرآن هستند که علمای ربانی‌اند. گفتنی‌ست که مراجعه به اهل کتاب نیز یکی از مفاهیم این آیه است؛ اما نه به ‌طور مطلق، بلکه در یک مورد خاص؛ و آن، اینکه پیامبران همه مرد بوده‌اند. [یعنی از اهل کتاب بپرسید که مگر پیامبران پیشین، مرد نبوده‌اند؟] لذا در این آیه هیچ حجتی به نفع یهود و نصارا وجود ندارد و استدلال شان به این آیه، از آن جهت که امر خاصّ این آیه را تعمیم می‌دهند، چیزی جز شبهه‌افکنی یا دنباله‌روی از شبهات نیست؛ چنین روی‌کردی همانند تخصیص عام، و مقید کردن مطلق، و مطلق ساختن مقیّد می‌باشد که در نوع خود، دنباله‌روی از شبهات است. اگر آن نصرانی، این آیه را جدا و به صورتی بریده از اصل یا مرجع آن ذکر نمی‌کرد، نمی‌توانست به ‌طور مطلق، ادعا کند که مسیحیان مرجع مسلمانان هستند.

این، همان روی‌کرد کسانی‌ست که به استناد آیه‌ی ذیل که در حقیقت، بخشی از یک آیه است و نه همه‌ی آن، قایل به «امامت» و «عصمت ائمه» هستند:

﴿...إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا[الأحزاب: ۳۳].

امامیه، تنها این قسمت از آیه را که بخشِ پایانیِ آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی احزاب است، ذکر می‌کنند و آن را از ابتدای آن، جدا نموده و «آیه‌ی تطهیر» نامیده‌اند؛ بدین‌سان ارتباط پایان آیه با ابتدای آن از نظر خواننده مخفی می‌ماند؛ در صورتی که این آیه، خطاب به همسران پیامبر جاست؛ اینک تمام آیه را مرور می‌کنیم:

﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣[الأحزاب: ۳۳].

«و در خانه‌هایتان بمانید و به شیوه‌ی دوران جاهلیت پیشین، اظهار زینت نکنید و نماز را برپا دارید و زکات دهید و از الله و پیامبرش اطاعت نمایید. ای خانواده‌ی پیامبر! به ‌راستی الله می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را چنانکه باید پاکیزه سازد».

امامیه این آیه را از آیه‌ی بعدی نیز جدا کرده‌اند؛ در صورتی که آیه‌ی بعدی تأکید می‌کند که خطاب این آیات، متوجه مادران مومنان است و نه کسی دیگر:

﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤[الأحزاب: ۳۴].

«و یاد کنید آنچه را که از آیات الله و حکمت، در خانه‌هایتان خوانده می‌شود. بی‌گمان الله، آگاه و دارای لطف بی‌کران است».

آن‌ها هم‌چنین آیه را از سیاق کلی‌اش که خطاب به مادران مومنانشمی‌باشد، جدا کرده‌اند؛ چرا که ابتدای این آیات، بدین‌گونه است که اللهمی‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨[الأحزاب: ۲۸].

«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر زندگانی دنیا و تجمل و زیورش را می‌خواهید، بیایید تا شما را (از متاع دنیا) بهره‌مند سازم و به طرز نیکویی رهایتان کنم».

و در ادامه خطاب به آنان می‌افزاید:

﴿وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩[الأحزاب: ۲٩].

«و اگر الله و پیامبرش و سرای آخرت را می‌خواهید، پس بی‌گمان الله برای نیکوکارانتان پاداش بزرگی فراهم کرده است».

و باز در ادامه همسران پیامبر جرا مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌فرماید:

﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ مَن يَأۡتِ مِنكُنَّ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ يُضَٰعَفۡ لَهَا ٱلۡعَذَابُ ضِعۡفَيۡنِۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ٣٠[الأحزاب: ۳۰].

«ای زنان پیامبر! هر کدامتان که مرتکب کار ناشایست آشکاری شود، کیفرش دو برابر خواهد بود؛ و این، برای الله آسان است».

و در آیه‌ی بعد نیز به همسران پیامبر جنوید می‌دهد که:

﴿وَمَن يَقۡنُتۡ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا نُّؤۡتِهَآ أَجۡرَهَا مَرَّتَيۡنِ وَأَعۡتَدۡنَا لَهَا رِزۡقٗا كَرِيمٗا ٣١[الأحزاب: ۳۱].

«و هرکس از شما، از الله و فرستاده‌اش فرمان ببرد و کار شایسته انجام دهد، پاداش وی را دو بار به او می‌دهیم و برایش روزی نیکی آماده کرده‌ایم».

در ادامه نیز خطابِ آیات، آشکارا متوجه همسران پیامبر جاست:

﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣[الأحزاب: ۳۲-۳۳].

«ای زنان پیامبر! شما مانند هیچ‌یک از زنان دیگر نیستید. اگر تقوا دارید، نرم و نازک سخن نگویید تا مبادا کسی که بیماردل است، طمع ورزد؛ و سخن شایسته بگویید. و در خانه‌هایتان بمانید و به شیوه‌ی دوران جاهلیت پیشین، اظهار زینت نکنید و نماز را برپا دارید و زکات دهید و از الله و فرستاده‌اش اطاعت نمایید. ای خانواده‌ی پیامبر! به ‌راستی الله می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و چنانکه باید شما را پاکیزه سازد».

ملاحظه می‌کنید که در این آیات، پس از احکامی که خطاب به همسران پیامبر جاست، بلافاصله اللهمی‌فرماید:

﴿...إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣[الأحزاب: ۳۳].

این آیات، هم‌چنان خطاب به همسران پیامبر جادامه می‌یابد:

﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤[الأحزاب: ۳۴].

«و یاد کنید آنچه را که از آیات الله و حکمت، در خانه‌هایتان خوانده می‌شود. بی‌گمان الله، آگاه و دارای لطف بی‌کران است».

امامیه، واژه‌ی تطهیر در آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی احزاب را بر عصمت ائمه حمل کرده‌اند؛ [و چون روشن شد که خطاب آیه متوجه همسران پیامبر جاست، لذا اگر منظور از تطهیر در این آیه، عصمت باشد- که نیست- پس، از باب اولی این آیه باید بر عصمت همسران پیامبر جدلالت کند، نه بر عصمت کسی دیگر]؛ هم‌چنین اللهواژه‌ی تطهیر را آشکارا درباره‌ی اهل بدر بیان فرموده است:

﴿إِذۡ يُغَشِّيكُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم بِهِۦ وَيُذۡهِبَ عَنكُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّيۡطَٰنِ وَلِيَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمۡ وَيُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١[الأنفال: ۱۱].

«و زمانی (را یاد کنید) که به سبب امنیت و آرامشی که از سوی پروردگار یافتید، خواب سبکی بر شما مسلط نمود و از آسمان برایتان آبی فروفرستاد تا بدین‌وسیله شما را پاک نماید و پلیدی و وسوسه ی شیطان را از شما دور کند و دل هایتان را ثابت بگرداند و شما را استوار و ثابت قدم نماید».

و درباره‌ی همه‌ی مومنان خطاب به پیامبرش می‌فرماید:

﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا[التوبة: ۱۰۳].

«بخشی از اموالشان را به عنوان زکات بگیر تا بدین‌وسیله آنان را پاک و تزکیه نمایی».

[آیا اهل بدر و همه‌ی مومنان، معصوم‌اند؟ و آیا واژه‌ی تطهیر که درباره‌ی بدری‌ها و همه‌ی مومنان به ‌کار رفته، بر امامت آنان دلالت دارد؟ پاسخ، روشن است.] لذا واژه‌ی «تطهیر» در قرآن کریم به هیچ عنوان به معنای «عصمت» به ‌کار نرفته است و هیچ ربطی به «امامت» ندارد.