روش قرآن در اثبات اصول

فهرست کتاب

دین الله، پیچیده یا فراتر از درک عوام نیست

دین الله، پیچیده یا فراتر از درک عوام نیست

تو را به پروردگارت سوگند، اینک به من بگو: آیا امکان دارد که دین اللهتا این درجه پیچیده باشد؟ و آیا امکان دارد که الله متعال بندگانش را برای شناختن شعایر و نشانه‌های بزرگ دینش به پیمودن این راه‌های طولانی که تنها از عهده‌ی شمار اندکی از انسان‌های بسیار توانمند برمی‌آید، دستور داده باشد؟ و سپس عموم مسلمانان را بر اساس این راه‌های سخت یا دستوراتی که از پیمودن یا فهم آن عاجزند، محاکمه نماید؟! و چنانچه هریک از آن‌ها که چاره‌ای جز تقلید از علما نداشته است، به خطا برود، وضعیتی همانند وضعیت کسانی پیدا کند که الله متعال درباره‌ی آنان فرموده است:

﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا۠ ٦٧ رَبَّنَآ ءَاتِهِمۡ ضِعۡفَيۡنِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ وَٱلۡعَنۡهُمۡ لَعۡنٗا كَبِيرٗا ٦٨[الأحزاب: ۶٧].

«و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگانمان اطاعت کردیم؛ پس ما را گمراه کردند. پروردگارا! آنان را دو چندان عذاب بده و آنان را سخت لعنت کن».

هرگز! به ‌راستی که دین اللهدر اصول و مسایل اساسی‌اش، آسان و قابل درک است و هر انسانی می‌تواند بدون نیاز به چیزی غیر از قرآن کریم، دین الله متعال را بشناسد؛ همان‌گونه که رسول‌الله جفرموده است: «تَرَكتُكُم على البَيضاء لَيلُها كنهارِها لا يَزِيغُ عنها إلاَّ هالِكٌ»؛ یعنی: «شما را بر راه روشنی رها کردم که شبش همانند روزش روشن است و فقط کسی که هلاک می‌شود، از این راه روشن منحرف می‌گردد». اگر دین تا بدین اندازه- که ما در نتیجه‌ی دوری از قرآن احساس می‌کنیم- پیچیده بود، رسول‌ الله جاین‌چنین نمی‌فرمود و وجود همه‌ی ادیان و فرقه‌ها با گوناگونیِ اصول بی‌ضابطه و متعددشان، مشروعیت داشت؛ همان‌طور که بر اساس جایز بودن اختلاف در مسایل فرعی، تعدد در مذاهب فقهی جایز است؛ اگرچه مسایل فرعی به هیچ عنوان به ‌سان اصول و مسایل اصلی در چارچوب قانون ربانی بزرگ و مهمی که بیان کردیم، نمی‌گنجند.

در اصول همه‌ی فرقه‌های گمراه اندیشیدم و همه را بی‌اساس و ناچیز یافتم؛ زیرا مبتنی بر پایه و اساسی شرعی نبودند که درخورِ واکاوی باشند. البته طولانی کردن ریسمان مباحث و پرداختن به ادله‌ی ظنی و بی‌اعتباری که از اساس، قابل استدلال نیستند، این اصول را در اذهان برخی از مردم، ارزشمند گردانیده و بسیاری از آن‌ها را در شک انداخته یا حداقل باعث شده است که صحت چنین اصولی را محتمل بدانند. با پیروی از روش الاهی و قرآنی در اثبات اصول، برای هر مسلمانی، بی‌پایه بودن این اصول نمایان می‌گردد و بدین‌سان از ردود و مباحث طولانی و پیچیده‌ای که حقیقت را در ذهن خواننده یا شنونده، مشوّش و آشفته می‌گرداند و شناختن حقیقت را مشکل می‌سازد، بی‌نیاز می‌گردیم.