روش قرآن در اثبات اصول

فهرست کتاب

یگانه مرجع قابل قبول در زمینه‌ی اصول، از منظر قرآن کریم

یگانه مرجع قابل قبول در زمینه‌ی اصول، از منظر قرآن کریم

الله متعال می‌فرماید: ﴿فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ[البقرة: ۲۱۳].

«پس (از آنکه عده ای راه حق را رها کردند،) الله پیامبران را به عنوان بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده فرستاد و همراهشان کتاب را به ‌حق نازل کرد».

اما فروفرستادن کتاب، چه حکمتی داشت؟ پاسخ، در ادامه‌ی آیه آمده است:

﴿لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ[البقرة: ۲۱۳].

«تا میان مردم درباره ی اختلافاتی که داشتند، داوری نماید».

یعنی: برای اینکه کتاب، مرجع حل اختلاف مردم باشد.

هم‌چنین الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِيهِ مِن شَيۡءٖ فَحُكۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ[الشورى: ۱۰].

«و در هر چیزی که اختلاف کنید، حکمش به الله باز می‌گردد».

﴿وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ[النحل: ۶۴].

«و ما (این) کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه مواردی را که در آن اختلاف نموده‌اند، برایشان روشن نمایی».

﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ[المائدة: ۵۰].

«و برای کسانی که یقین دارند، چه حکمی بهتر از حکم الله است؟».

﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ[الجاثية: ۶].

«... پس از (سخن و آیات واضح) الله به کدامین سخن ایمان می‌آورند؟».

﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ ٢[البقرة: ۲].

«در این کتاب که راه‌نما و هدایت‌گر پرهیزکاران است، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد».

﴿قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰ[البقرة: ۱۲۰].

«بگو: هدایت (راستین)، همان هدایت و رهنمودِ الله است».

﴿فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٣٩[البقرة: ۳۸-۳٩].

«و چون هدایت و رهنمودم برای شما بیاید، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترس و هراسی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین خواهند شد. و کسانی که کفر ورزند و آیات ما را دروغ بشمارند، اهل دوزخند و همیشه در دوزخ خواهند ماند».

﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ[النحل: ۸٩].

«و کتاب را بر تو نازل کردیم که بیان‌گر همه چیز، و هدایت و رحمت و بشارتی برای مسلمانان است».

﴿وَإِنِ ٱهۡتَدَيۡتُ فَبِمَا يُوحِيٓ إِلَيَّ رَبِّيٓ[سبأ: ۵۰].

«و اگر هدایت یابم، بدان سبب است که پروردگارم به من وحی می‌کند».

﴿وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦ[النمل: ٩۲].

«و- فرمان یافته‌ام که- قرآن تلاوت کنم؛ هرکس هدایت یابد، به سود خویش هدایت یافته است».

با وجود آیات واضح و روشن کتاب، باز هم اهل باطل به سبب اختلاف در امیال و خواسته‌های نفسانی خویش، دچار اختلاف می‌شوند؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمَا ٱخۡتَلَفَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۗ وَمَن يَكۡفُرۡ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ[آل‌عمران: ۱٩].

«و اهل کتاب تنها پس از آن، (در قبول اسلام) با هم اختلاف نمودند که با وجود آگاهی از حق، از روی حسادتی که در میانشان بود، به سرکشی پرداختند (و از حد انصاف گذشتند). و هرکس به آیات الله کفر ورزد، بداند که الله خیلی زود به حسابِ (بندگانش) رسیدگی می-کند».

بنابراین، سرکشی و تجاوز از حد انصاف، یکی از خاستگاه‌های اختلاف و تفرقه می‌باشد؛ الله متعال بر این نکته تأکید نموده و فرموده است:

﴿إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ[النجم: ۲۳].

«آنان تنها از گمان و پندار و خواسته‌ی نفس پیروی می‌کنند و به ‌راستی برای آنان از سوی پروردگارشان هدایت (و رهنمود روشن) آمده است».

لذا هدایت و رهنمود روشن، وجود دارد؛ اما اختلاف و گمراهی نتیجه‌ی پیروی از پندارها و خواسته‌های نفسانی‌ست. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَةُ ٤[البينة: ۴].

«اهل کتاب (در زمینه‌ی دین) تنها پس از آن متفرق و گروه‌گروه شدند که دلیل آشکار برای آنان آمد».

الله متعال در همین سوره، ﴿ٱلۡبَيِّنَةُیا «دلیل آشکار» را به فرستاده‌ای از سوی خود که سوره‌های قرآن را می‌خوانَد، تفسیر نموده است:

﴿لَمۡ يَكُنِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡبَيِّنَةُ ١ رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ يَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗ ٢[البينة: ۱-۲].

«آن دسته از اهل کتاب که کفر ورزیدند و نیز مشرکان، (از کفر و شرک خویش) دست‌بردار نبودند تا آنکه برایشان دلیل روشنی آمد؛ فرستاده‌ا‌ی از سوی الله که صحیفه‌های پاک (= سوره‌های قرآن) را می‌خواند».

﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِيهِ[هود: ۱۱۰].

«و به موسی کتاب (تورات) را دادیم؛ آن‌گاه در آن اختلاف افتاد».

﴿وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ[البقرة: ۱٧۶].

«و به ‌یقین کسانی که در کتاب اختلاف ورزیدند (و حقایق موجود در آن را پنهان کردند)، در دشمنی و اختلاف (شدیدی) به ‌سر می‌برند که از حق دور است».

﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ[هود: ۱۱۸-۱۱٩].

«ولی مردم همواره در اختلافند؛ مگر کسانی که پروردگارت به آن‌ها رحم کند».

بدون شک اختلافی که رحمت را از اهل اختلاف گرفت، اختلاف در اصول بود، نه اختلاف در فروع. از این‌رو اختلاف در اصول شایسته و روا نیست؛ زیرا اصول، واضح و روشن است؛ همان‌گونه که اللهمی‌فرماید:

﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ[الحديد: ۲۵].

«به ‌راستی فرستادگانمان را با نشانه‌ها و دلایل آشکار فرستادیم».

لذا هرکه در دنیا به سوی الله بازنگردد و اوامر الاهی را مرجع خویش قرار ندهد، به ‌طور قطع در آخرت، به حکم اللهتن خواهد داد؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ[المائدة: ۴۸].

«بازگشت همه ی شما به سوی الله است و از آنچه در آن اختلاف دارید، آگاهتان می کند».

و نیز می‌فرماید:

﴿وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ[النحل: ٩۲].

«و به ‌طور قطع روز قیامت آنچه را در آن اختلاف داشتید، برایتان روشن می‌سازد».

اما آن زمان که فرصت از دست رفته است، تن دادن به حکم الله چه سودی دارد؟

همان‌گونه که در آخرت، امر و سخنِ الله، مرجع می‌باشد، نه دیدگاه‌ها و پندارهای مردم، در دنیا نیز همین‌گونه است و مرجعی جز فرمانِ الله وجود ندارد:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي فِي ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡعَلِيمُ ٨٤[الزخرف: ۸۴].

«او، ذاتی‌ست که در آسمان، معبود و مورد اطاعت و در زمین (نیز) معبود و مورد اطاعت است».