فاطمیها با فرنگ [۴٧]همدست شدند و با آنها نامهنگاری میکردند:
از جمله خیانات فاطمیها و همدستیشان با فرنگ آنست که مقریزی در الخطط و الآثار ذکر میکند که صلاح الدین ایوبی هنگامی که وزارت العاضد فاطمی را بدست گرفت - و خلیفه چون او را به خاطر کمی سنش ضعیف میپنداشت این منصب را به او داده بود-نفوذش در مصر زیاد شد و سلطه عاضد رو به ضعف نهاد، تا اینکه سیطره صلاح الدین بر اهل قصر فاطمی سنگین شد و استبداد او در امر دولت و تضعیف خلافت فاطمی هویدا شد. در این هنگام درباریان از او به تنگ آمده و برایش نقشه کشیده و توطئهها کردند و در آخر به اتفاق تصمیم گرفتند که با فرنگ نامهنگاری کرده و آنها را به مصر دعوت کنند تا وقتی که صلاح الدین برای دیدار آنها بیرون برود بقیه یاران او را در قاهره دستگیر کنند و به فرنگیان بپیوندند تا با او جنگیده و کارش را تمام کنند [۴۸].
عملاً فرنگیها به مصر آمده و دمیاط را در سال ۵۶۵ هجری محاصره کردند و ساکنان آن را تحت فشار گذاشته و افراد بسیاری را قتل عام کردند، آنها از سوی خشکی و دریا به امید تسلط بر کشور مصر و از ترس سیطره مسلمین بر قدس به سوی مصر حرکت کردند و صلاح الدین به نورالدین محمد که در دمشق بود نامه نوشت و از او تقاضای کمک کرد و او نیز جواب مثبت داده و او را یاری کرد، صلاح الدین لشکری را به فرماندهی برادر زادهاش و داییاش شهاب الدین فرستاده و آن دو را با سلاح و مهمات پشتیبانی کرد و خود مجبور شد در قاهره بماند از ترس اینکه درباریان قصر فاطمی و لشکر کینهتوز سودانی، علیه او توطئه کنند [۴٩].
به لطف خداوند نیرنگ فرنگ و شیعیان فاطمی که با آنها نامهنگاری کرده بودند نقش بر آب شد و این حمله با شکست روبرو شد و فرنگیها از دمیاط عقب کشیدند و این هنگامی بود که به خاطر مشکلاتی که برای تأمین نیروهایشان دچارش شده بودند پریشان خاطر شده بودند و نیز میان فرماندهانشان در مورد تعیین نوع نقشه هجوم به شهر اختلاف درگرفته بود و علاوه بر اینها، به آنان خبر رسیده بود که نورالدین محمود به سرزمینشان حمله کرده و به قلعه کرک و دیگر مناطقشان هجوم برده و شماری از مردانشان را کشته و بسیاری از زنان و کودکانشان را به اسارت برده و اموالشان را به غنیمت گرفته است [۵۰].
این چنین دائماً در هر خیانتی امت اسلام را میان دو سنگ آسیاب، بین دشمن خارجی و دشمن داخلی، قرار میدهند، بارالها! از خائنان انتقام بگیر حتی اگر از اهل سنت باشند.
[۴٧] فرنگ: الفرنجة، بلاد الإفرنج: سرزمین فرنگ لفظی است که عربهای گذشته بر کشورهای اروپایی واقع در شمال سرزمین شام تا اقیانوس اطلس، اطلاق میکردند. این لفظ شکل تغییر یافته لفظ فرانک است که بر ساکنان واقع در شرق اندلس (که امروزه فرانسه نامیده میشود) اطلاق میشد و بعدها عربها این کلمه را برای تمام ساکنان اروپا بکار میبردند. هرچند امروزه فرنگ را همان فرانسه میگویند اما از آنجایی که در گذشته کاربرد وسیعتری داشته است ترجیح دادم که همان لفظ "فرنگ"را به کار برم. (مترجم) [۴۸] المقریزی: الخطط و الآثار ۲/۲. [۴٩] ابن کثیر: البدایة والنهایة (۱۲/۲۶۰). [۵۰] البدایة والنهایة (۱۲/۲۶۰) ، حسن الحبشی/ نورالدین و الصلیبیون ص۱۴٧ و ما بعد آن.