مبحث چهاردهم: یکی از شاهان مغول به مذهب روافض میگرود
به لطف الهی بیشتر مغولانی که مانند وحشیان به دیار اسلام حملهور شدند رفته رفته به دین اسلام هدایت شدند اما روافض افعی سرشت تلاش میکردند که هرکس از آنان را که میتوانند به مذهب خود جذب کنند؛ شیخ جمال الدین بن مطهر حلی شاگرد نصیر طوسی موفق شد شاه مغول خربندا محمد ارغون بن ابغابن هولاکو شاه عراق و خراسان را به مذهب شیعه در آورد و او نیز شعائر رافضیگری را در کشورش رواج داد و تا دم مرگش بر رافضیگری ماند و در ایام حکومت او فتنههای بزرگ و مصیبتهای عظیمی میان روافض و اهل سنت ایجاد شد.
بعد از او فرزندش ابوسعید در سال٧۱۶ هجری حکومت را بدست گرفت، در ابتدای حکومتش برخی او را بازیچه کردند اما بعدها رو به عدالت و ترویج سنت نهاد و فرمان داد که خطبهها را ابتدا با گفتنسدر باره شیخین و سپس در باره عثمان و سپس در باره علی بخوانند، مردم از این اقدام خوشحال شده و فتنه و شر و جنگ داخلی که میان ساکنان این سرزمین بود خاموش شد، پدرش خربندا در زمان حیات خود لشکر بزرگی از روافض را تجهیز کرده و اموال زیادی را جمع کرد تا با این لشکر حاکم مکه امیر حمیصه بن ابی تمی را کمک کند تا او روافض را یاری داده و رافضیگری را در بلاد حجاز برپا کند اما ابوسعید همه این اقدامات را باطل کرد. او این اموال را گرفته و از شیخ الاسلام ابن تیمیه استفتا کرد و شیخ الاسلام چنین فتوا داد که این اموال در مصالحی که نفع آن به مسلمین باز میگردد استفاده شود چرا که این اموال برای مبارزه با حق و نصرت اهل بدعت علیه اهل سنت آماده شده بود [۱۳۱].
آیا میبینی که این قوم هیچ فرصتی را برای نشر مذهبشان و نابودی اهل سنت از دست نمیدهند و از کوچکترین فرصت کمال سوء استفاده را میبرند؟
[۱۳۱] البدایة والنهایة (۱۴/٧٧، ٧۸) با تصرف.