خیانت های تشیع و تاثیر آن در عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

خیانتی دیگر از قرامطه:

خیانتی دیگر از قرامطه:

در سال ۳۱۲ هجری ابوطاهر شیعی قرمطی به همراه لشکر عظیمی حرکت کرد تا با حجاج در هنگام بازگشت از مکه روبرو شود، ابتدا به قافله‌ای که بیشتر حجاج را با خود داشت حمله‌ور شد و در این قافله شمار زیادی از اهل بغداد وجود داشت، آن‌ها را غارت کرد، خبر به باقی حاجیان رسید اما فائده‌ای نداشت، قرمطیان به آن‌ها نیز حمله‌ور شده و آن‌ها را کشتند و حیواناتشان و هر چه که از کالا‌ها و اموال و زنان و کودکان خواستند به یغما بردند و تا آنجا که توانستند کشتند و باقی را در بیابان رها کردند که اکثرشان از گرسنگی و تشنگی زیر گرمای خورشید مردند، بغداد دگرگون شد و خانواده‌های مقتولان و اسیران جمع شده و فریاد می‌کردند که قرمطی کوچک "ابوطاهر" مسلمین را در راه مکه قتل عام کرد و قرمطی بزرگ "ابن فرات" مسلمین را در بغداد کشت، صحنه زشت و وحشتناکی بود، مردم از شدت خشم روز جمعه منابر را شکستند و محراب‌ها را سیاه پوش کردند، ابن فرات وزیر رافضی قرمطی نزد المقتدر خلیفه عباسی آمد تا از او مشورت بگیرد، زبان مقتدر علیه ابن فرات باز شد و بدو گفت: الآن می‌گویی که چه کار کنیم و مشورت چیست؟ بعد از این‌که ارکان حکومت را متزلزل کرده و آن را در معرض نابودی قرار دادی و به سوی هر دشمنی که قدرت گرفت تمایل کردی و دوستی و نامه‌نگاری کردی و مردان حکومتم را که شمیر دولتم بودند از من دور کردی و به زندان افکندی، حال چه کسی باید دفاع کند؟ چه کسی غیر از تو مردم را تسلیم قرمطی کرده است، شمایی که تشیع و رافضی‌گری میانتان اتحاد برقرار کرده است. و هنگامی که المقتدر خلیفه به سوی کوفه حرکت کرد تا قرامطه را ملاقات کند، محسن پسر ابن فرات شیعی تمام زندانیان مصادره شده خود را به قتل رساند زیرا از آن‌ها به زور اموالی را گرفته بود و به مقتدر نرسانده بود و ترسید که او را نزد خلیفه رسوا کنند [۶٧].

به این ترتیب خیانت رافضیان خبیث را با مهمانان الله و حجاج بیت الله الحرام می‌بینی که چگونه کشتند و غارت کردند و به نوامیسشان تجاوز کردند و آن‌ها را گرسنه و تشنه کشتند و شبیه همین است خیانت ایرانیان در حادثه بمب گذاری در حرم مکی در اثنای ادای مناسک که چند سال پیش رخ داد.

و علت این اعمال جز این نیست که آن‌ها حرمتی برای مکه و وحتی کعبه قائل نیستند و در نظر آنان سرزمین کربلاء بهتر از سرزمین مکه، و بارگاه حسینی بهتر از کعبه است.

و این هم برخی از اقوالشان در این باره از کتب خودشان:

آیت عظمایشان محمد حسینی شیرازی در کتاب الفقه و العقائد ص۳٧۰ (توزیع مکتبة جنان القدیر-کویت) سؤال می‌شود که: «گفته می‌شود که سرزمین کربلاء از سرزمین مکه افضل است و سجده بر تربت حسینی از سجده بر زمین حرم بهتر است، آیا این صحیح است؟ شیرازی در جواب می‌گوید: بله».

و این هم آیت و علامه‌شان سید العباسی الحسینی الکاشانی در کتاب مصابیح الجنان (ص۳۶۰ چاپ شماره ۵٩ دار الفقه ایران) بابی را با عنوان"افضلیت کربلاء بر سائر مناطق" باز کرده و می‌گوید: «در باره افضلیت کربلاء بر دیگر مناطق حتی کعبه، باید گفت که سرزمین کربلاء مقدس‌ترین مکان زمین است، در نصوص وارده بیشترین مزیت و شرف به کربلا داده شده است و صفاتی چون سرزمین مقدس الهی و سرزمین متواضع و خاضع الهی و سرزمین الله که در خاک آن شفا است بدان داده شده است، مجموعه این مزایا و امثال آن که برای کربلا وارد شده است برای هیچ نقطه‌ای زمین حتی کعبه وجود ندارد [۶۸].

همچنین در نظر آن‌ها کسانی که برای حج کعبه می‌روند حرمتی ندارند چون در نظر آنان زیارت قبر حسین بهتر از حج است و آن را معادل یک حج می‌داننند:

در کتاب کامل الزیارات نوشته ابو القاسم جعفر ابن محمد شیعی (چاپ دار السرور-بیروت ۱٩٩٧) ابواب کاملی را به این مسئله اختصاص داده است:

باب۶۳: زیارت حسین÷معادل یک عمره است.

باب۶۴: زیارت حسین÷معادل یک حج است.

باب۶۵: زیارت حسین÷معادل یک حج و عمره است.

باب۶۰: زیارت حسین و ائمه معادل زیارت قبر رسول اللهجاست.

باب۵٩: کسی که حسین÷را زیارت کند مانند آن است که الله را در عرشش زیارت نموده است [۶٩].

[۶٧] منبع قبل (٧/۳۱۲) با تصرف. [۶۸] حقیقة الشیعة (ص۱۴۳، ۱۴۴) [۶٩] حقیقة الشیعة ص۱۴۰.