خیانت های تشیع و تاثیر آن در عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

در سعودی:

در سعودی:

در منطقه شرقی عربستان سعودی تجمعاتی از شیعیان اثنی عشری یافت می‌شود که از نظر سکونتی امتداد اغلبیت شیعه ایران و عراق محسوب می‌شود، منطقه شرقی از زمانی که ملک عبدالعزیز آل سعود در سال ۱٩۱۳ میلادی بر آن مستولی شد گاه‌گاه شاهد مخالفات و اعتراضاتی از سوی ساکنان شیعه نسبت به حکومت سعودی بوده است.

در سال ۱٩۲۵ مجمعی ملی به رهبری محمد الحبشی تشکیل شد تا تریبونی برای خواسته‌های محلی باشد اما حکومت فوراً آن را غیر قانونی اعلان کرد و هنگامی که نفت کشف شد منطقه شرقی اهمیت جدیدی پیدا کرد و بسیاری از ساکنان شیعه در تولید نفت مشارکت کردند و در اثنای جنگ جهانی دوم و بعد از آن این کارکنان شیعه گروهی کارگری تشکیل دادند و مخالفت رو به رشدی را در ازای حکومت و جمعیت بزرگ مهاجران آمریکایی نشان دادند و در سال ۱٩۴۸ ناآرامی‌های شیعه طی تظاهراتی گسترده و هرج و مرج در منطقه به رهبری محمد بن حسنین الرهاج به حد انفجار رسید، سرکوب شورشیانی که خواستار جدایی و استقلال بودند به آسانی انجام گرفت و در سال ۱٩۴٩ حکومت پی به وجود جماعتی انقلابی در القطیف تحت عنوان مجمع آموزشی برد، این مجمع منحل شد و یکی از رهبران آن در زندان مرد. این حرکت تا جبیل امتداد یافت تا این‌که در سال ۱٩۵۰ سرکوب شد و در همان وقت تظاهرات کارگری گسترده‌ای در خلال سالهای ۱٩۴۴ و ۱٩۴٩ و ۱٩۵۳ در اعتراض به شرایط نامناسب کار به راه افتاد و در سال ۱٩٧۰ شیعیان دست به ایجاد ناآرامی‌های بزرگی در القطیف زدند، حکومت برای کنترل ناآرامی‌ها سپاه پاسداران ملی عربستان را بدانجا فرستاد و در سال ۱٩٧۸ انفجاری دیگر رخ داده و تظاهراتی به راه افتاد که منجر به بازداشت‌ها و خسارت‌های گسترده‌ای شد. ناآرامی‌های گسترده در قطیف در اواخر ۱٩٧٩ میلادی با ایام عزاداری دینی شیعیان (عاشوراء) هم‌زمان شد. این اتفاق بعد از انقلاب ایرانی رخ داد و در واقع به فراخوانی آیت الله خمینی بود که از شیعیان منطقه شرقی این اقدامات را خواستار شده بود و این فراخوانی متضمن دست زدن به انقلاب بود [۱٧۸].

این چنین کردند و قبلاً سخن از خیانت‌های شیعه در سوریه و لبنان رفت و علاوه بر آن وقتی خمینی در ایران اعلان انقلاب کرد شیعیان لبنان با او به عنوان امام تمام مسلمین جهان اعلان بیعت کردند [۱٧٩].

آن‌ها هر جا که باشند، وفاداری‌شان به سرزمینی که در خاک آن زندگی می‌کنند و خیرات آن را می‌خورند و نه حتی به دینی که بدان منتسب‌اند نیست بلکه وفاداری‌شان فقط به ایران و سیاست‌های اثنی عشری آن است، سیاست‌هایی که در اکثر موضع‌گیری‌ها نکوهش و طرد شده است.

[۱٧۸] الأصولیة فی العالم العربی (ص۲۰۳، ۲۰۴). [۱٧٩. - و جاء دور المجوس (۲/۱٩۸۲) به نقل از روزنامه ایکونو میست بریطانیا.