مقدمه مترجم
الحمدلله وحده والصلاة والسلام علی من لا نبي بعده.
تشیع رافضی دینی جدای دین اسلام است که توسط شکستخوردگان یهودی و مجوسی بعد از آنکه از مقابله نظامی با امت اسلام مأیوس شدند، اختراع شد تا در لباس اسلام و با ادعای محبت با اهل بیت پیامبر اسلام جو به بهانه طرفداری و همدردی با مظلومیت آنها و باز پسگیری حقوق غصب شدهشان، دین اسلام را تحریف کرده و امت اسلام را از درون ویران کنند. این حقیقت دین تشیع است هرچند عوام فریبخورده شیعه این را ندانند و هرچند علمای زندیقشان آن را پنهان کنند.
هرگاه که این قوم فرصتی را بهدست آوردهاند که آتش کینه و انتقامی را که سینهشان را از زمان شکست یهود و نابودی امپراطوری مجوسیان فارس توسط مسلمین میسوزاند تسکین دهند، دست به خیانت زده و همیشه خنجری بودهاند که از پشت بر کالبد امت اسلام فرود آمده است.
این کتاب، تاریخ خیانتهای شیعه را بررسی میکند تا نشان دهد که هرگاه شیعه قدرتی کسب کرده دشمنی برای خود جز اهل سنت نمیشناخته است. هرگاه که قدرت و حکومتی بدست آورده فقط با اهل سنت جنگیده و هیچگاه تاریخ به یاد ندارد که شیعه وجبی از سرزمینهای کفار را فتح کرده باشد و یا وجبی از سرزمینهای اشغال شده مسلمین را آزاد کرده باشد.
این کتاب غمنامه امت اسلام است که از دست آلوده به خیانت شیعه مینالد. این کتاب مویهنامهای است که تراژدیهای فاجعهآمیز امت اسلام را که به دست پلید شیعه رقم خوردهاند و بر برخی از آنها شاید هنوز کسی گریه سر نداده باشد، نمایش میدهد تا اهلسنت خفته امروز را از آنچه که بر پیشنیان او گذشته است باخبر نماید و فریاد هشداری سر دهد تا مبادا از سوراخ این افعی زهردار دوباره گزیده شود. نمایشنامه غمباری که در آن کودکان و پیرانی را میبینید که به دست خیانت شیعه سر بریده میشوند، دختران و زنان پاکدامنی که توسط شیعه هتک حرمت میشوند، جوانانی که به دست او کشته میشوند، علما و دانشمندانی که توسط او سلّاخی میشوند، مساجدی که توسط او ویران میشوند، شهرها و آبادانیهای سرزمین اسلام که با خیانت او و همکاری و همدستی او با دشمنان اسلام و متجاوزان و اشغالگران، به تباهی کشیده میشوند، تمدنهایی که اهل سنت ساختند و شیعه ویران کرد، کتابهایی که اهل سنت نوشتند و علومی که به رشته تحریر درآوردند اما بدست ناجوانمردانه شیعه سوزانده شدند و یا به آب افکنده شدند تا جوهر سیاهشان لکه ننگ را بر دامان این مذهب ابلیس ساخته بنشاند.
این کتاب آهی است برآمده از تاریخ تا دست خائنان را رو کرده و خندهی تلخی بر لبان کسانی بنشاند که شاهد کمدی حمایت شیعه از فلسطین و شعار دروغین وحدت هستند. این کتاب سیلی بیدارگری است بر صورت ساده لوحانی که دوست و دشمن را از هم تشخیص نمیدهند و لبخند خائن را باور میدارند و دست آلوده به خون او را به گرمی میفشارند.
خداوندا! امتم را بینشی ده که دشمنان تو را به دوستی خود نگیرد.
بارالها! شب تاریک کفر و شرک و ظلم و نفاق و خیانت و دروغ و تزویر به درازا کشیده و خواب امت طولانی گشته است، ای خداوندگار سپیده دم! صبح را بنما و گره شیاطین را از این خواب مرگ آور باز کن.
خداوندا! شمشیر "صلاح الدین" را میخواهیم و ایمان "نابلسی" را.
آمین یا رب العالمین!
محمد عمر ابرهیمی