تعداد قربانیان این خیانت شیعه:
ابن کثیر رحمه الله میگوید: «مردم در تعیین تعداد مسلمانانی که در این واقعه در بغداد کشته شدهاند اختلاف ورزیدهاند، برخی هشتصد هزار نفر و برخی یک میلیون و هشتصد هزار گفتهاند و برخی گفتهاند که تعداد کشتگان به دو ملیون نفر رسید، انا لله و انا الیه راجعون» [۸٧].
«در خیابآنها از کشته پشته درست شده بود و باران بر آنها باریده و چهرهشان تغییر کرده و از مردارشان شهر گندیده بود و آب و هوا در اثر آن تغییر یافته و به سبب آن وبای شدیدی ایجاد شد تا جایی که از طریق هوا به بلاد شام رسید و بسیاری از مردم در اثر تغییر آب و هوا و فساد هوای تنفسی مردند، گرانی، وبا، مرگ و میر، زخم و طاعون مردم را در بر گرفته بود، انا لله و انا الیه راجعون» [۸۸].
بعد از نمایش تفاصیل این خیانت روافض میخواهم دو مسئله را توضیح دهم:
اول: جز این نمیتوانیم بگوییم که وضعیت خلیفه عباسی در آن وقت در نهایت بدی و فساد در رأی و تدبیر بوده است، ابن کثیر رحمه الله میگوید: «بنی عباس بر تمامی شهرها حکمرانی نداشتند و مانند بنی امیه نبودند که تمامی شهرها و مناطق و کشورها و آبادانیها را زیر سلطه مقتدرانه خود داشتند بلکه بسیاری از شهرها و کشورها از دست بنی عباس خارج شده بود و برای خلیفه جز بغداد و برخی شهرهای عراق باقی نمانده بود و علت آن ضعف خلافت آنها و مشغولیت آنان به شهوات و جمعآوری ثروت در بیشتر اوقات بود» [۸٩].
دوم: کار این وزیر رافضی بسیار عجیب است که چگونه علی رغم تسامح خلیفه سنی عباسی در انتصاب او به مقام وزارت چنین جنایتهایی را مرتکب شد و این در حالی است که هرگاه شیعه دولتی داشتهاند به اهل سنت اجازه رسیدن به مناصب کلیدی را نمیدهند و این امر تا کنون نیز نزد آنان ادامه داد؛ در ایران معاصر همانطور که استاد ناصرالدین هاشمی در شرح وضعیت اهل سنت در ایران نقل میکند و اموری که اهل سنت از آن در ایران منع میشوند مانند ساخت مسجد در شهرهای بزرگ و منع چاپ کتبشان طبق مذهبشان برای اهل سنت، را بیان میکند میگوید:
«اهل سنت از کار در ادارات حکومتی ممنوع هستند به طوریکه کسی از آنها نه در مناصب مهم و نه غیر مهم استخدام نمیشود حتی اگر از دارندگان مدرک دکترا باشد جز تعداد کمی که از رژیم سابق در ادارات حکومتی باقی ماندهاند و این وضعیت بعد از پاکسازی گستردهای برقرار شد که بعد از انقلاب صورت گرفت» [٩۰].
[۸٧] همان (۱۳/۲۰۲). [۸۸] همان (۱۳/۲۰۳). [۸٩] همان (۱۳/۲۰۵). [٩۰] استاد ناصرالدین هاشمی: موقف أهل السنة في إیران ص۱۱.