برخی از خیانتهای نصیریان در دوره معاصر:
خیانتهای نصیریان در دوران معاصر بیشتر از آنست که به شمار آید، آنها همیشه خود را به استعمار نزدیک میکنند و در ازای برخی منافع با آنها همکاری میکنند، به عنوان مثال:
نصیریان با اشغالگران فرانسوی در اثنای تسلط آنها بر سوریه همکاری کردند و بهترین یار آنها علیه دولت عثمانی (دولت خلافت در آن دوران) بودند و در ازای این کار نصیریان، فرانسویان مجموعهای از اراضی را به آنها بخشیدند که از وضعیتی شبه مستقلانه برخوردار بود و این اراضی همانی است که به کوهستان علویان معروف شده است.
بوی گند این خیانت از سخنان خود نصیریان وقتی که به الطاف فرانسه اقرار میکنند پخش میشود و البته این لطف نبوده بلکه مزد خیانت بوده است.
محمد ایمن غالب نصیری میگوید: «این ترکان بودند که این گروه را از این اسم (علویان) محروم کرده و بر آنها نام نصیریان را گذاشتند و این اسم از کوهستانی گرفته شده که در آنجا سکونت میکردند و قصدشان از این نام ضربه زدن به آنها و تحقیرشان بود اما فرانسویان در هنگام قیمومیتشان بر سوریه این اسم را که ۴۱۲ سال از آن محروم مانده بودند به آنها باز گرداندند و از سوی کمیسریای عالی در بیروت در تاریخ ۱/٩/۱٩۲۰ میلادی فرمانی مبنی بر نامگذری کوهستان نصیریان به عنوان"اراضی مستقل علویان"صادر شد» [۱۴٧].
یکی از مشهورتین سران خائن نصیری در دوران معاصر فردی است که به او "سلمان المرشد" گفته میشود و از روستای جوبه در شرق شهر لاذقیه سوریه است. این شخص ادعای خدایی کرده بود و بسیاری از نصیریان به او ایمان آورده و از او پیروی کردند.
او نقش خود را خوب بازی کرد؛ لباسی میپوشید که دارای دکمههای برقی بود و در جیبش یک باطری پنهان کرده بود که به این دکمهها وصل بود، هنگامی که برق جریان مییافت نوری از این دکمهها ساطع میشد که با دیدن آن یارانش برایش به سجده میافتادند.
جالب اینجاست که مشاور فرانسوی نیز که در پشت پرده این الوهیت پوشالی بود همراه سجده کنندگان سجده میکرد و سلمان المرشد را چنین خطاب میکرد که: ای معبود من! [۱۴۸].
فرانسویان او را به خود نزدیک کرده و استخدامش کردند و برای علویان نظام خاصی قرار دادند. او قدرت گرفت و لقب "رئیس ملت علوی جبدری غسانی" به او داده شد، او قضاتی را تعیین کرده و قوانینی را به وجود آورد و بر روستاهای تابع خود مالیات وضع کرد. و گروه دفاعی مخصوصی به نام فداییان را تشکیل داد و به خاطر همکاری محکم میان او و اشغالگران فرانسوی، هنگامی که فرانسویان سوریه را ترک کردند اسلحه زیادی را برای این نصیری و پیروانش جا گذاشتند که موجب شد آنها سر به شورش بردارند، حکومت سوریه در آن زمان نیرویی را فرستاد که برخی از پیروان او را کشته و او را به همراه برخی دیگر دستگیر کردند و سپس در دمشق در سال۱٩۴۶ به دار اعدام آویخته شد [۱۴٩].
یکی دیگر از سرانشان، نصیری خبیث "سویف یاسین" بود که مدتها سعی در پیکار با دولت عثمانی به وسیله سخنرانیها و اشعار و حتی سلاحش کرد.
دکتر سلیمان الحلبی میگوید: «هنگامی که انگلیس فلسطین را در سال ۱٩۱۸میلادی اشغال کرد یوسف یاسین به همراه گروهی که انگلیس شکل داد داوطلب شد که همراه لورنس و ملک عبدالله در حجاز به اسم ارتش عربی با ترکان عثمانی بجنگد، یوسف یاسین در باشگاهها و در میان جوانان در شهر قدس سخنرانی کرده و آنها را به جهاد علیه ترکان فرا میخواند».
روزنامه الکواکب صادره از قاهره در تارایخ۳/٩/۱٩۱۸ گزارشی را از گزارشگر خود در قدس منتشر کرد که گردهمایی را که در باشگاه عربی به منظور تشویق جوانان به شرکت در این ارتش تشکیل شده بود را توصیف میکرد، گزارشگر میگیود: یوسف یاسین جوان به عنوان یک سرباز ارتش عربی به ایراد سخنرانی پرداخته و سپس چنین سرود:
سنأخذ هذا الحق بالسيف والقنا
شيب وشبان على ضُمر بلق
این حق را با شمشیر و زحمت همراه پیر و جوان علی رغم ضعف و لاغری خواهیم گرفت.
و البته انگلیس هم عملاً فلسطین را گرفت اما با فریب و نیرنگ نه، بلکه با شمشیر و زحمت و لاغری، و سپس آن را به یهود داد و آنها نیز دولتی برای خود در آن برپا کردند...» [۱۵۰].
اینها علاوه بر خیانتهایی است که آنها با همکاری با مارونیهای نصرانی در بسیاری از حوادث چه در سوریه و چه در لبنان، به امت اسلام روا داشتهاند [۱۵۱].
در بایگانی وزارت خارجه فرانسه (شماره۳۵۴٧ به تاریخ۱۵/۶/۱٩۳۶) سند مهمی وجود دارد که متضمن عریضهای است که رهبران طائفه نصیریه در سوریه به نخست وزیر فرانسه نوشته، و طی آن از او خواهش میکنند که فرانسه از سوریه نرود و یهودیانی را که به فلسطین آمدهاند ستایش کرده و فرانسه را بر ضد مسلمین تحریک میکنند و این سند را این افراد امضا کرده اند: سلیمان الأسد، محمد سلیمان الأحمد، محمود أغا حدید، عزیز أغا هواش، سلیمان المرشد، محمدبک جنید. در ادامه متن این سند را به خاطر اهمیت آن میآوریم:
«دولت لیون بلوم، رئیس حکومت فرانسه:
ملت علوی که سال به سال با غیرت و قربانیهای بسیار استقلال خود را حفظ نموده و در معتقدات دینی و عادات و تاریخ خود با ملت مسلمان "سنی" فرق دارد و هیچ روزی نبود که حاضر به پذیرش سلطه و دخالت در امورش شود، ما امروز میبینیم که چگونه مردم دمشق یهودیانی را که میان خودشان زندگی میکنند از ارسال مواد غذائی برای برادران یهودی مظلومشان در فلسطین اجباراً منع میکنند و این یهودیان پاک طینت برای اعراب مسلمان تمدن و صلح را آورده و طلا و رفاه را در سرزمین فلسطین پخش کرده و هیچ وقت کسی را اذیت نکرده و چیزی را با زور نگرفتهاند اما با این حال مسلمانان (سنی ها) علیه آنها اعلان جهاد کردهاند علی رغم اینکه انگلیس در فلسطین و فرانسه در سوریه است. ما احساس اصیلی را که شما را وادار به دفاع از ملت سوریه و خواسته او برای رسیدن به استقلال میکند ارج مینهیم اما سوریه هنوز از این هدف شریف دور است و تحت تأثیر روح فئودالیسم مذهبی مسلمین (سنیان) و تخریب ملت علوی که امضا کنندگان این یادداشت نمایندهشان هستند میباشد، ملت علوی به این وسیله حکومت فرانسه را برای حفظ آزادی و استقلالش به فریاد میخواند و سرنوشت و آینده خود را جلوی او میگذارد و مطمئن است که حتماً تکیه گاه محکمی نزد آنها برای ملت علوی که دوست آنها بوده و خدمات بزرگی را به فرانسه کرده است خواهد یافت» [۱۵۲].
شیعیان نصیری از توطئه بر ضد دولت عثمانی در تلاش برای از بین بردن آن دست برنمیداشتند؛ رهبر نصیری"شیخ صالح العلوی"در سرنگون کردن دولت عثمانی مشارکت داشت به این وسیله که راهی را که طرطوس را به حماه وصل میکرد قطع کرد و در نتیجه آن ترکان خسارت زیادی را دیدند، او در سال ۱٩۲۰ میلادی با کمال آتاتورک قراردادی را بست و بعد از انقلاب مشکوکی بر ضد فرانسویان صالح العلوی تسلیم شد و فرانسویان از او گذشت کردند بر عکس کاری که با مجاهدان مسلمان میکردند [۱۵۳].
این بود تاریخ آنان که در ظاهر و باطن گواه خیانت آنها و همدستی همیشگیشان با دشمنان اسلام میباشد.
[۱۴٧] تاریخ العلویین (ص۳٩۱) [۱۴۸] اسلام بلا مذهب (ص۳۰٩) [۱۴٩] خیرالدین الزرکلی: الإعلام (۳/۱٧۰). [۱۵۰] الطائفة النصیریة (ص۱۱۴، ۱۱۵). [۱۵۱] منبع سابق ص۱۰٩. [۱۵۲] دکتر محمد احمد خطیب: الحرکات الباطنیة في العالم الإسلامي (ص۳۳۵) چاپ عالم الکتب للنشر والتوزیع، ریاض۰چاپ دوم (۱۴۰۶هجری-۱٩۸۶میلادی). [۱۵۳] استاد محمد عبدالغنی النواوی: مؤامرات الدویلات الطائفیه ص۲۶۳ چاپ اول ۱۴۰۳ هجری-۱٩۸۳.