دانش آموز مدرسه حدیث
امام بخاری در مدرسه حدیث نبوی که بالاترین و مهمترین مدرسه بعد از قرآن کریم است مشغول به تحصیل بود. او تعالیم رسول اللهصرا مجسم و در ذهن خود مرور و تا حد استطاعت در چارچوب آن حرکت میکرد و با تمام وجود احساس سعادت و خوشبختی میکرد، چرا که او دانش آموز ممتازی در مدرسه حدیث بود و تمامی امتحانات را با موفقیت و با بهترین درجات پشت سر گذاشت.
چرا؟
برای اینکه او احادیث نبوی را نصب عین خود قرار داده و آن را مقیاسی برای اعمال و رفتارش بشمار میآورد یک مرتبه در مسجد شهر فریر نشسته بود از ریش مردی تکه خاری بر سطح مسجد افتاد.
امام بخاری آن را برداشت و در جیبش گذاشت و بعد آن را بیرون مسجد انداخت، بدون اینکه از خود آن مرد بخواهد آن را بیرون بیاندازد و او را سرزنش کند.
او دارای ادب و اخلاقی بود که جز فردی که در مدرسه حدیث تربیت یافته باشد نمیتواند آن را دارا باشد، بلکه به این بسنده کرد که اهمیت نظافت خانههای خدا را یادآور شده و فرصتی مهیا شد که تعدادی از احادیث وارده در این مورد را بیان کند.
و به همه آنها آموزش داد که چگونه ادب مسجد را رعایت کنند. و دانش آموز مدرسه حدیث در کنار صدها صفت شایستهای که داشت، سه خصوصیت بسیار مهم که معاصرینش آن را یافته بودند، نیز دارا بود:
- کم گفتن.
- طمع نداشتن به دارایی مردم.
- دخالت نکردن خود سرانه در امور مردم.
او همیشه در ارتباط با خالق خود بود و قلبش جایی برای دیگران نداشت.
او دائماً در تحصیل علم بود و وقتی برای کارهای دیگر نداشت.
حتی زمین کشاورزی خود را سالیانه به مبلغ هفتصد درهم اجاره میداد و یکصد درهم آن را در مقابل کمی خیار از مستاجر نمیگرفت.
زیرا او خیار را دوست داشت و آن را بر هندوانه ترجیح میداد.
تا این حد با مستاجر خود بخوبی رفتار میکرد.
و یک هفتم مبلغ اجاره را در مقابل خیار ترک میکرد.
امام بخاری سیر و پیاز و گوشت پرندگان را که بوی خوبی نداشتند نمیخورد.
زیرا او همیشه احساس میکرد که در محضر پیامبرصمیباشد کسی که با پیامبرصمینشیند، باید دهان و نفسش خوشبو باشد.