«امام بخاری نعمتهای خداوندی را یادآور میشود»
امام بخاری در طول مسیر توطئههایی را که برای او چیده بودند و همچنین روی آوردن مردم به او و گرد آمدن آنان در حلقههای درسش را یادآور میشد.
در حالی که او مقام و سلطهای نداشت. و تمامی این عزت و احترام را در نعمتهایی که خداوند به او عنایت فرموده بود و میدانست که به بسیاری از بندگانش اعطا نفرموده بود.
خداوند بیناییاش را به او باز گردانید. اگر چنانچه نابینا میماند نمیتوانست تمامی دنیا را زیر پا بگذارند. و به این درجه از علم و دانش برسد. و خداوند قویترین حافظهای را به او عطا فرموده بود. او متون و اسانیدی را حفظ داشت که حافظه هزاران نفر از حفظ آن عاجز است.
خداوند به او توانایی و قدرت تدوین و تصنیف را موهبت فرموده بود. هرگز روزی احساس خستگی و کسالت نمیکرد. و هیچ چیز او را از کتابت و املا باز نمیداشت.
شیوایی و فصاحت کلامی که خداوند به او موهبت فرموده بود باعث گردید که طلاب علم و راغبین تفقه در دین به مجالس او روی بیاورند.
او دارای صفات و خصوصیات اخلاقی بسیار بالایی بود. و نمونه بسیار متعالی یک مسلمان واقعی، در رفتار و کردارش بود.
خداوند در سنین کودکی به او رشد و کمال موهبت فرموده بود و بر اثر آن توانست اعتماد شیوخ را نسبت به خود جلب کند.
تمامی این مواهب الهی در ذهنش همچون ستارگان منظومه شمسی در حرکت بودند.
او سرش را به نشانه شکر گزاری خداوند، بر مرکبش پایین میگرفت و تمامی آن را موهبت الهی میدانست. که خداوند سایه عنایتش را بر او گسترده بود و شب و روز زندگیش را با عطر هدایت معجون ساخته بود.
نه گمراه شد و نه فریب خورد و نه مانند بسیاری از جوانان از راه راست منحرف گردید. هر لحظهای از عمرش لبریز از تقوی و مملو از پرهیزگاری و در آمیخته با نیکی و خیر بود.
برای او ناراحتی و عصبانیت مردم مهم نبود. هنگامی که خداوند از او راضی باشد برایش روی گردانی مردم اهمیتی نداشت. دست قدرت الهی است که زخمهایش را پانسمان میکند و دردهایش را التیام میبخشد و برای او مهم نیست که شب بخوابد و در جیبش درهم و دیناری نباشد. هنگامی که طاعت خداوندی در صحیفه اعمالش وجود دارد. برای او مهم نیست که سخن چینان و دروغ پردازان چه میگویند، در حالی که صحیفهی اعمالش پاک و مورد قبول درگاه الهی است.
در حالی از نیشابور بیرون میآید که نیزههای حسد به سوی او نشانه رفته است. و خداوند او را تنها نمیگذارد.
امام بخاری در آن حالات روحانی و معنوی بسیار متعالی به سبب خشنودی و وقار و آرامشی که داشت، خود را شناگری در دریای نورانی محبت خدا و رسولش تصور میکرد.
***