الوجیز در عقیده سلف صالح

فهرست کتاب

محمد رسول ج

محمد رسول ج

او ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن نصر بن نزار ابن سعد بن عدنان و عدنان از فرزندان اسماعیل بن ابراهیم خلیل است.

و ایشان خاتم پیامبران و رسول الله به سوی همه مردم است و برای انس و جن با حق و هدایت مبعوث گردیده و الله متعال او را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستاده است؛ چنان که می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ١٠٧[الأنبیاء: ۱۰۷].

«و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم».

و ایشان جبنده‌ایست و پرستش نمی‌شود و پیامبری است که تکذیب نمی‌شود و او بهترین مردم و برترین آنان و گرامی‌ترین فرد نزد الله متعال است و مقامش نزد الله از همه بالاتر و از همه به او نزدیک‌تر است و شریعت ایشان جآئینی است که بر همه آئین‌ها چیزه می‌باشد و برای هر زمان و مکای شایسته می‌باشد و تا روز قیامت ماندگار خواهد بود، و الله متعال کتابش را بر او نازل فرموده و در رساندن آئین خویش او را متعهد قرار داده و ایشان را موظف به رساندن پیام خویش کرده است و در رساندن آئین خود وی را معصوم و مصون از اشتباه قرار داده است، چنان که می‌فرماید: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤[النجم: ۳-۴].

«و از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. آن (چیزی که با خود آورده و با شما درمیان نهاده است) جز وحیی نیست که (بر او) فرستاده می‌شود».

و ایمان هیچ کس درست نخواهد بود مگر آن که به رسالت او ایمان بیاورد و به نبوّت ایشان شهادت دهد و هرکسی از او اطاعت کند به بهشت می‌رود و هرکسی نافرمانی‌اش را کند به دوزخ می‌رود و الله متعال می‌فرماید: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥[النساء: ۶۵].

«اما، نه! به پروردگارت سوگند که آنان ایمان نمی‌آورند تا تو را در درگیری‌ها و اختلافات خود داور قرار ندهند، و سپس ملالی از داوری تو در دل خود نداشته و کاملاً تسلیم باشند».

و هر پیامبری فقط برای قومش مبعوث می‌شده است، اما محمد جبرای همه مردم مبعوث گردیده است، چنان که الله متعال می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا كَآفَّةٗ لِّلنَّاسِ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا[سبأ: ۲۸].

«و ما تو را برای جملگی مردمان فرستاده‌ایم تا مژده‌رسان و بیم‌دهنده باشی».

و اهل سنت و الجماعت ایمان دارند که الله متعال پیامبرش جرا با معجزات آشکار و ایه‌های روشن تائید و یاری کرده است.

و از جمله آن معجزات و بلکه بزرگترین آن و روشن‌ترین آن قرآن عظیم است که خداوند متعال شیواترین و گویاترین امت‌ها را بوسیلۀ آن به چالش کشیده است که همانند این قرآن را بیاورند، اما آن‌ها نتوانستند حتی یک سوره مانند آن ارائه کنند و حکمت‌ الهی اقتضاء نموده که قرآن از بزرگ‌ترین معجزات پیامبر جباشد. چون اگر فقط معجزه‌ای حسّی می‌بود با تمام سدن عصر ایشان پایان می‌یافت همان طور که معجزات پیامبران گذشته پایان یافته است.

و بعد از قرآن بزرگ‌ترین معجزات ایشان جمعجزه اسراء و معراج است. بنابراین اهل سنت ایمان دارند که پیامبر جدر بیداری با روح و جسم خویش در شب اسراء به آسمان برده شده است و در یک شب ایشان از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برده شده است چنان که قرآن به صراحت می‌گوید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١[الإسراء: ۱].

«پاک و منزّه است آن (خدایی) که بندۀ خود را در شبی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد که در پیرامونش برکت نهاده‌ایم، تا برخی از نشانه‌های خود را بدور بنمایانیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست».

و از مسجدالاقصی ایشان جبه آسمان برده شده و به آسمان هفتم برده شد و سپس بالاتر از آن تا جایی که الله متعال خواسته بود تا سدره المنتهی که بهشت آنجاست بالا برده شد. و خداوند او را با آنچه می‌خواست گرامی داشت و به ایشان وحی نمود و با او سخن گفت و نمازهای پنج‌گانه را برایش مقرر کرد و ایشان جوارد بهشت شد و از آن آگاهی یافت و از دوزخ مطلّع شد و ملائکه را دید و جبرئیل را به صورت حقیقی آن که الله متعال او را به آن صورت آفریده دید، و آنچه رسول اکرم جدید دروغ و ناحق نبود بلکه همه آنچه با چشمان سر خود دید واقعی و حقیقی بود، و با این چیز خداوند او را گرامی داشت و از هه پیامبران برتر قرار داد و این اظهار برتری او بر همه بود، سپس ایشان در بیت المقدس آمد و پیش‌نماز پیامبران علیهم الصلاه و السلام شد و سپس قبل از سپیده دم به مکّه بازگشت، چنان که الله متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَمَا غَوَىٰ٢ وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤ عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ٥ ذُو مِرَّةٖ فَٱسۡتَوَىٰ٦ وَهُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ٧ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ٨ فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ٩ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ١٠ مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ١١ أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ١٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ١٥ إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ١٦ مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ١٧ لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ١٨[النجم: ۱-۱۸].

«سوگند به ستاره در آن زمان که دارد غروب می‌کند. (که) رفیق شما نه گمراه گشته و نه به بیراه رفته است. و از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. آن (چیزی که با خود آورده و با شما درمیان نهاده است) جز وحیی نیست که (بر او) فرستاده می‌شو. (فرشتۀ‌) بس نیرومند آن‌را بدو آموخته است. (فرشته‌ای) نیرومند، آنگاه راست و درست ایستاد. و او در کنارۀ بلند آسمان بود. آنگاه نزدیک شد، سپس فرود آمد. تا آنکه فاصلۀ او به اندازۀ دو کمان یا کمتر گردید. سپس (خدا) به بندۀ خود آنچه را که باید می‌رساند، وحی کرد. دل (پیامبر) آنچه را دید انکار نکرد. آیا با او دربارۀ چیزی که دیده است ستیزه می‌کنید؟. و به راستی او را باری دیگر دیده بود. «نزد سدره المنتهی. جنه المأوی نزد آن است. هنگامی که (درخت)) سدره را آنچه پوشانده بود فرو پوشاند. دیده(ی پیامبر) منحرف نشد و سرکشی نکرد. همانا او بخشی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد».

و موارد ذیل نیز از معجزات ایشان جاست:

شکافته شدن ماه، که نشانۀ بزرگی بود که الله متعال به عنوان دلیل نبوت وی به ایشان عطا کرد و این معجزه در مکه اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین از او نشانه‌ای خواستند.

زیاد شدن خوراک کم، که بارها با دستان ایشان جاتفاق افتاد.

زیاد شدن آب و جوشیدن آن از لابلای انگشتانش ج، و تسبیح خوراک برای او در حالی که خورده می‌شد، و این بارها از ایشان جسر می‌زده است.

بهبود یافتن بیماران، و شفا یافتن بعضی از اصحابش بوسیله وی، بدون داروی مادی.

ادب حیوانات با ایشان جو منقاد شدن درختان برای وی.

و سلام گفتن سنگ‌ها به ایشان جقبل از نبوت.

ایشان جکسانی را که پشت سر وی نماز می‌خواندند می‌دید همان طور که جلوی خود را می‌دید.

وقتی گوشت مسمومی به او تقدیم شد تا آن را تناول کند گوشت به سخن در آمد و گفت که مسموم است.

خبر دادن ایشان جاز امور غیبی، و خبر دادن ایشان از کارهایی که در مسافت بسیار دوری از ایشان اتفاق می‌افتاد اما به محض وقوعش ایشان از آن خبر می‌داد و خبر دادن ایشان در امور غیبی قبل از روی دادنش، که بعداً به همان صورتی که ایشان خبر داده بود اتفاق می‌افتاد.

پذیرفته شدن دعایش به طور کلی.

انتقام گرفتن زود هنگام الله متعال از بعضی از کسانی‌که به ایشان جخیانت کرده و یا با او دشمنی کرده بودند.

سرانجام وخیم کسانی‌که ایشان را گرامی نداشته یا به سخن و یا فرمان و نهی ایشان جبی‌اعتناء بوده‌اند.

حفاظت الله متعال از ایشان جو دور نگه داشتن دشمنان از او.

از ابوهریرهسروایت است که: «ابوجهل گفت: آیا محمد در میان شما چهره‌اش را به خاک می‌مالد؟ گفتند: بله! گفت: سوگند به لات و عُزی اگر او را ببینم پایم را بر گردنش می‌گذارم و چهره‌اش را به خاک می‌مالم.

ابوهریره می‌گوید: ابوجهل آمد و رسول اکرم جمشغول نماز بود ـ‌ او می‌خواست پایش را بر گردنش بگذارد ـ ناگهان دیدند که او در حالی که دست‌هایش را به جلو کرده بود وحشت زده به عقب می‌رفت. به او گفتند: تو را چه شده؟ ابوجهل گفت: بین من و بین او خندقی آکنده از آتش است و وحشت و بال‌هایی را می‌بینم. آنگاه پیامبر جفرمود: اگر او به من نزدیک می‌شد ملائکه او را می‌ربودند و قطعه قطعه می‌کردند» [۴۰].

[۴۰] مسلم (کتاب صفات المنافقین و احکامهم) باب قوله: «ان الانسان لیطغی». برادر مسلمانم ایمان مقتضیات و شرایطی دارد که ایمان بنده جز با آن کامل نمی‌شود، پس باید مسلمانی که در فکر آخرتش است این شرایط را بداند و به آن از لحاظ اعتقادی و عملی پایبند باشد، و مهم‌ترین آن عبارتند از: ـ رسول اکرم ج، پیامبر الله متعال به سوی همه جهانیان است و مخصوص عرب‌ها نیست و برای انسان‌ها و جن‌ها فرستاده شده است. ـ اینکه ایشان جآخرین پیامبر است و بعد از وی پیامبری نیست و رسالتی وجود ندارد. ـ ایمان و اسلام هیچ کس بعد از بعثت ایشان جدرست نخواهد بود مگر اینکه به ایشان جایمان بیاورد و از شریعت و حکم ایشان پیروی کند، چون رسالت او پایان بخش رسالت‌ها و شریعت او ناسخ شریعت‌های پیشین است. ـ ایشان جرسالت خود را آشکار و واضح رسانیده و امامت‌ را ادا نموده و امت خود را نصیحت کرده تا جایی که آنان را بر شاهراه روشنی قرار داده که شب آن چون روز روشن است و از آن جز فردی که هلاک شده منحرف نمی‌شود. ـ ایشان جدر تبلیغ رسالت خویش از ارتکاب گناه و لغزش معصوم است. ـ نباید در حق ایشان غلو کرد و ایشان بنده الله متعال و پیامبرش می‌باشد، پس باید نه افراط و نه تفریط کرد. ـ باید محبت ایشان بر محبت جان و فرزند و همه مردم مقدم باشد. ـ باید از ایشان جالگو برداری کرد و به رهنمودهای ارزشمند ایشان چنگ زد، و به سنت او پایبند بود و برآن محافظت کرد، و اطاعت از اوامر ایشان جو تصدیق وی در آنچه خبر داده، و پرهیز کردن از آنچه از آن نهی فرموده است. ـ باید مطلقاً از نافرمانی پیامبر جبر حذر بود و خداوند را فقط براساس آنچه مشروع و مقرر کرده عبادت کرد. ـ و ایشان جبه اتفاق همه برترین عبادت کنندگان است، پس هر عبادتی که با عبادت و شیوه او مخالف باشد و یا ایشان آن را مشروع و مقرر نکرده بدعت و گمراهی است و انجام دهنده‌اش را به الله متعال نزدیک نمی‌کند بلکه او را بیشتر از الله متعال دور می‌سازد. ـ تنها راه رسیدن به الله متعال و به رضامندی و بهشت خداوند راه رسول اکرم جاست. ـ بیان کردن جایگاه والا و برتری مقامش نزد پروردگارش و به کثرت ایشان را یاد کردن و درود و سلام فرستادن بر او و نیکی کردن به خاندان و ذریه پاکش و دانستن حق همسران پاک ایشان و یاران بزرگوارش.