الوجیز در عقیده سلف صالح

فهرست کتاب

اصل پنجم: دوستی کردن و دشمنی [۹۶]ورزیدن در عقیده اهل سنت و الجماعت

اصل پنجم: دوستی کردن و دشمنی [۹۶]ورزیدن در عقیده اهل سنت و الجماعت

یکی از اصول عقیده سلف صالح، اهل سنت و الجماعت دوست داشتن برای خدا، و دشمنی کردن برای خداست. یعنی محبت و دوستی و یاری کردن برای مومنان به طور خاص و برای همه مسلمین به طور عام باشد.

و بغض و تنفر از مشرکین و کفار و هم دستان‌شان و برائت از آن‌ها و از قوانین آنان چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ٧١[التوبة: ۷۱].

«و مردان و زنان مؤمن دوستان و یاوران یکدیگرند، به معروف امر می‌کنند و از منکر نهی می‌نمایند و نماز را برپای می‌دارند، و زکات را می‌پردازند و از خدا و پیغمبرش فرمان‌برداری می‌کنند. ایشان کسانی هستند که خداوند آنان را مشمول رحمت خود می‌گرداند، بی‌گمان خداوند توانا و حکیم است».

و می‌فرماید: ﴿لَّا يَتَّخِذِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَلَيۡسَ مِنَ ٱللَّهِ فِي شَيۡءٍ[آل عمران: ۲۸].

«نباید مؤمنان کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند، و هرکس چنین کند، در هیچ چیز (بهره‌ای) از (رحمت) خدا ندارد».

و اهل سنت و الجماعت:

معتقدند که عقیده دوستی و دشمنی از اصول مهم در دین و یکی از ارکان عقیده است، و جای‌گاه بزرگی در شریعت دارد که با جهات ذیل روشن می‌گردد:

اول: اینکه بخشی از شهادت توحید «لا اله الا الله» است، چون معنی آن برائت جستن از همه چیزهایی که غیر از الله پرستش می‌شوند، چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ[النحل: ۳۶].

«خداوند را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید».

دوم : اینکه از مهم‌ترین حلقه‌های ایمان است و شرط صحت آن می‌باشد، پیامبر جمی‌فرماید: «محکم‌ترین حلقه‌های زنجیره ایمان، دوستی کردن در راه خدا و دشمنی کردن در راه خدا است و دوست داشتن برای خدا و نفرت داشتن برای خداست» [۹۷].

سوم :اینکه سبب چشیدن شیرینی طعم ایمان و لذت یقین می‌شود. رسول اکرم جمی‌فرماید: «»

سه چیزند که در هرکس باشند شیرینی ایمان را خواهد یافت: هرکسی که خدا و رسول او را از همه بیشتر دوست بدارد، و هرکسی که بنده‌ای را فقط به خاطر الله دوست بدارد، و هرکسی که بازگشت به کفر را چنان ناگوار بداند که انداخته شدن در آتش را ناگوار می‌داند [۹۸].

چهارم: با محقق کردن این عقیده ایمان کامل می‌شود، رسول اکرم جمی‌فرماید: «هرکسی به خاطر خدا محبت کند و به خاطر خدا بدهد و به خاطر خدا دست نگاه دارد، ایمان را کامل کرده است» [۹۹].

پنجم: چون کسی غیر از دین خدا و اهل دین او، را دوست بدارد به خداوند کفر ورزیده است، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ يُطۡعِمُ وَلَا يُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٤[الأنعام: ۱۴].

«بگو: آیا غیر از خدا را به سرپرستی بگیرم، در صورتی که او آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین است و او روزی می‌دهد و روزی داده نمی‌شود؟ بگو: من فرمان داده شده‌ام که نخستین کسی باشم که اسلام آورده است، و هرگز از مشرکان مباش».

ششم: اینکه محبت ورزیدن و دشمنی ورزیدن پیوندی است که براساس آن جامعه اسلامی ربّانی برپا می‌شود و ساختار آن کامل می‌گردد، چنان که رسول اللهجمی‌فرماید: «هیچ کسی از شما مؤمن نمی‌شود مگر اینکه آنچه برای خود می‌پسندد برای برادرش بپسندد» [۱۰۰].

و اهل سنت و الجماعت معتقدند که دوستی کردن و دشمنی ورزیدن از لحاظ شریعت واجب است بلکه از لوازم شهادت «لا اله الا الله» و شرطی از شرایط آن می‌باشد، و یکی از اصول بزرگ عقیده و ایمان است که مسلمان باید آن را رعایت کند و نصوص زیادی برای تاکید بر این اصل آمده است، از آن جمله فرموده الهی که می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ[الممتحنة: ۱].

«ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت بدیشان محبّت می‌کنید در حالی که آنان به حقّ و حقیقی ایمان ندارند که برای شما آمده است».

و می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ وَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ وَعَشِيرَتُكُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِي سَبِيلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ٢٤[التوبة: ۲۴].

«بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیلۀ شما، و مال‌هایی که آن را با کوشش (فراوان) به دست آورده‌اید، و تجارتی که از بی‌رونقی و بی‌بازاری آن می‌ترسیدید، و خانه‌هایی که آن را می‌پسندید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد کردن در راه او محبوب‌تر است، پس در انتظار باشید که خداوند کار خود را می‌کند، و خداوند نافرمانان را هدایت نمی‌نماید».

و اهل سنت و الجماعت مردم را در پرتو عقیده دوستی و دشمنی به سه دسته تقسیم می‌کنند:

اول کسانی‌که مستحق محبت مطلق هستند، آنان مومنانی خالص هستند که به الله به عنوان پروردگار و به رسول او به عنوان پیامبر ایمان دارند و آئین‌های دین را در علم و عمل و اعتقاد برپا می‌دارند و دین و عبادت را فقط برای خدا انجام می‌دهند، چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ٥٥ وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ٥٦[المائدة: ۵۵-۵۶].

«تنها خدا و پیامبر او، و مؤمنان یاور شما هستند، کسانی‌که نماز را خاشعانه برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند. و هرکس خدا و پیامبرش و مؤمنان را به دوستی بگیرد، بی‌گمان حزب و گروه خدا پیروز است».

دوم کسانی‌که از جهتی مستحق دوست و محبت هستند و از سویی سزاوار برائت و دشمنی می‌باشند، آنان مومنان گناه‌کارند که در مورد آن‌ها هم محبت و هم عداوت می‌شود، به خاطر ایمان و فرمان‌برداری و پرهیزگاری که در آن‌هاست مورد محبت قرار می‌گیرند و به خاطر گناه و فسقی که کمتر از کفر و شرک است مورد نفرت واقع می‌شوند همانند مسلمانی که عمل صالح و ناصالح با هم انجام می‌دهد و کسی‌که در انجام واجبات کوتاهی می‌ورزد و مرتکب بعضی از امور حرام می‌شود که در حد کفر نیستند با چنین افرادی به مقدار خوبی و نیکویی که از آن‌ها برمی اید محبت می‌شود و به اندازه شرّ و بدی‌شان مورد نفرت و دشمنی قرار می‌گیرند و نصیحت کردن آن‌ها واجب است و نباید در برابر گناه‌شان سکوت اختبار کرد بلکه باید به معروف امر شوند و از منکر نهی گردند و حدود و تعزیرات بر آن‌ها اقامه شود تا از گناهان خود دست بکشند، چنان که رسول خدا جبا فردی که اسمش عبدالله بود و ملقب به حمار بود چنین کرد، وقتی او شراب خورده بود و او را به نزد پیامبر جآوردند و بعضی از صحابهشاو را نفرین کردند، پیامبر جفرمود: «او را لعنت نکنید، آنچه می‌دانم این است که او خدا و رسول را دوست می‌دارد» [۱۰۱]. اما با این وجود مجازات شراب‌خوری را به او داد.

سوم کسانی‌که مستحق دشمنی مطلق و نفرت مطلق هستند: آن‌ها کافران خالصی هستند که کفر و شرک آن‌ها آشکار است از قبیل یهود و نصارا و مشرکین و ملحدین و بت پرستان و مجوسی‌ها و منافقان و پیروان‌شان از منحرفین و احزاب سکولاریستی، و این حکم نیز بر مرتدینی که منسوب به اسلام هستند و کارهایی انجام می‌دهند که مسلمان را از دایره ایمان خارج می‌کند، انطباق می‌یابد. کارهایی همچون ارتکاب ناقضی از نواقض اسلام یا شریک کردن مخلوقی در عبادت خدا، و یا انجام عبادتی از انواع عبادت‌ها همچون دعا و کمک خواستن و توکل و قربانی و نذر برای غیر از خدا، و یا ناسزا گفتن به خدا و پیامبر یا دینش و یا ترک نماز فرض بدون عذر، و یا جدا کردن دین از زندگی با این اعتقاد که دین مناسب این عصر نیست، و دیگر کارهایی از این قبیل که فرد را بعد از اقامه حجت بر او از دایره دین خارج می‌کند، سپس مسلمین و حکام آن‌ها باید با این نوع از مرتدین جهاد کنند و راه‌ها را به رویشان ببندند و اجازه ندهند که روی زمین فساد و تباه کاری کنند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ٧٣[التوبة: ۷۳].

«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر، و جای‌گاه‌شان جهنم است و چه بد جای‌گاهی است!».

و می‌فرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُ[المجادلة: ۲۲].

«گروهی را که به خداوند و روز قیامت ایمان می‌آورند نخواهی یافت با کسی‌که با خدا و پیغمبرش مخالفت ورزیده است دوستی کنند هرچند پدران‌شان یا فرزندان‌شان یا برادران‌شان یا خویشاوندان‌شان باشند. اینانند که (خداوند) در دل‌های‌شان ایمان را نگاشته است و آنان‌را به فیضی از سوی خود توان داده‌است».

و اهل سنت و الجماعت:

معتقدند که دوستی نمودن برای الله، مقتضیات و حقوقی دارد که باید مسلمان آن را بجا بیاورد تا اسلام و ایمانش کامل شود و از افتادن در دام کفر نجات یابد و این مقتضیات و حقوق عبارتند از:

۱- هجرت از سرزمین کفر به سرزمین مسلمین و فرد مستضعف و ناتوان مستثنا است.

۲- پیوستن به جماعت مسلمین و جدا نشدن از آن‌ها و همکاری کردن با آنان براساس نیکوکاری و تقوی، و امر به معروف و نهی از منکر.

۳- آنچه برای خود نمی‌پسندی برای مومنان پسند نکند و به محبت و همنشینی و مشاوره به آن‌ها بکوشد.

۴- علیه مسلمین جاسوسی نکند، و اخبار و رازهای آنان را به دشمن نرساند، و هیچ نوع اذیت و آزاری به مسلمین نرساند.

۵- مسلمین را در برابر دشمنان‌شان یاری کند و به هیچ وجه از حمایت آنان در هر شرایط و هر زمانی دست بر ندارد و با مال و جان و زبان آن‌ها را یاری دهد و در شادی‌ها و غم‌هایشان شریک آنان شود.

۶- حقوق مسلمین از قبیل عیادت مریض، تشییع جنازه، مهربانی با آن ها، دعا و طلب آمرزش برای آن‌ها، سلام کردن به آن‌ها، مهربانی با مستمندان آنان، فریب ندادن آن‌ها در معامله، نخوردن اموال‌شان به ناحق، اقدام نکردن به خرید یا فروش چیزی که قبلاً مسلمانی خریده یا فروخته، خواست‌گاری نکردن وقتی قبلاً مسلمانی به آن اقدام کرده، غیبت نکردن، سخن‌چینی نکردن، را رعایت کند.

و اهل سنت و الجماعت

معتقدند دشمنی کردن در راه خدا اموری را می‌طلبد که در زندگی مسلمان باید رعایت شود و مسلمان به آن مقید باشد از وقوع در کفر و هم آهنگی با کفار در اما بماند، و این امور عبارتند از:

۱- نفرت داشتن از همه انواع کفر و شرک و اهل آن و مذاهب آنف و داشتن دشمنی آن‌ها در دل و اعلام برائت از آن‌ها و از معبودان شان و از کفر و شرک‌شان، و از همه اعتقادات و قوانین آن‌ها و از همه آنچه که علاوه از خدا می‌پرستند، و راضی نبودن به همه آن.

۲- نباید کفار را به دوستی و یاری گرفت و نباید به همراهی و تکیه کردن بر آن‌ها و اعتماد به آنان تمایل پیدا کرد، و نباید آن‌ها را دوست داشت و همچنین نباید آنان را گرامی داشت و نباید با خوش‌رویی با آن‌ها روبرو شد، بلکه باید کاملاً از آن‌ها جدا شویم حتی اگر خویشاوندان و خواص باشند.

۳- ترک گفتن سرزمین کفار و سکونت نکردن در آن و بیشتر نکردن سیاهی لشکر آن‌ها، و سفر نکردن به شهرهایشان‌ مگر آن که ضرورتی باشد و انسان بتواند شعائر دین را اظهار نماید و به سوی آن دعوت دهد و به آن افتخار کند.

۴- در خصوصیت‌های دینی و دنیوی آنان نباید با آن‌ها مشابهت اختیار شود، و از تشبّه به شعائر دینی آن‌ها و شیوه‌های عبادت‌شان و از ترجمه کتاب‌های‌شان و فراهم کردن آن برای اطلاع و آگاهی و از فراهم آوردن همه علوم آن‌ها بدون پالایش و بدون ضوابط شرعی، و از اجرای قوانین قضایی و تربیتی و آموزشی آن‌ها و ملزم کردن مردم به آن باید پرهیز شود.

و در امور دنیوی از تشبّه به آنان در اخلاق و آداب و عادت‌های مخصوص به آن‌ها مانند شیوه خوردن و نوشیدن و طرز لباس پوشیدن باید پرهیز کرد، و از گذاشتن نام های آن‌ها و پیروی از سنت‌های‌شان و عاداتی که در میان مسلمین شناخته شده نیست باید اجتناب کرد.

۵- کفار را نباید یاری کرد، و از ستایش و تمجید آن‌ها و نشر فضایل آنان و یاری کردن آن‌ها بر کفرشان و همراه آنان توطئه کردن علیه مسلمین و نقل اسرار مسلمین به آن‌ها و تمایل به آن‌ها و کمک گرفتن از آن‌ها مگر در صورت ضرورت آن هم علیه کافرانی همچون خودشان، باید به شدت پرهیز کرد، بلکه باید همراهی و همنشینی با آن‌ها را ترک گفت و نباید آن‌ها محرم اسرار مسلمین باشند و یا فرصت یابند که مهم‌ترین کارهای مسلمین را آن‌ها انجام دهند.

۶- نباید با کفار در اعیاد و سنت‌های دینی‌شان مشارکت کرد و یا به مناسبت آن به آن‌ها تبریک گفت، و نباید با قول و عمل آن‌ها را تعظیم کرد، مانند خطاب کردن آن‌ها با آقا و سرور، و امثال آن چون که خداوند آنان را خوار و ذلیل گردانده است.

۷- نباید بر آن‌ها رحمت فرستاد یا برای آنان طلب آمرزش کرد چون این کار به مفهوم محبت با آن‌ها می‌باشد و تصحیح فساد و باطلی است که آن‌ها بر آن هستند.

۸- نباید به حساب دین با کفار سازش کرد و مدارا نمود و در برابر منکر و باطلی که بر آن هستند سکوت کرد.

۹- نباید آن‌ها را دارو و حَکَم قرار داد یا به حکم آن‌ها یا به بخشی از قضاوت و داوری‌شان راضی بود و نباید از امیال آن‌ها پیروی کرد چون پیروی از آن‌ها یعنی ترک حکم خدا و رسول ج.

۱۰- از کفار و مشرکین و از دستورات و پیشنهادات آن‌ها نباید پیروی کرد.

۱۱- نباید کلمه «السلام علیکم» که خوش‌آمد گویی اسلام است را برای آن ها به کار برد.

[۹۶] و دوستی در شریعت یعنی یاری کردن، همکاری و محبت و انس و گرامی‌داشت و احترام و جهاد و هجرت و نزدیک شدن با قول و فعل و نیت و دشمنی ضد این است یعنی نفرت و دوری کردن و دشمنی‌ورزیدن و بیزاری جستن. و خداوند بر مومنان واجب کرده که با مومنان کاملاً دوستی نمایند و با کفار کاملاٌ دشمنی بورزند و دوستی با مومنان جز با برائت از مشرکین و کفار تحقق نمی‌یابد. [۹۷] سلسله الصحیحه آلبانی/۹۹۸. [۹۸] متفق علیه. [۹۹] صحیح سنن‌ابی‌داود آلبانی. [۱۰۰] بخاری. [۱۰۱] بخاری.