توصیهها و سخنان ائمه اهل سنت و الجماعت در راستای اتباع و نهی آنان از بدعت گذاری
۱- صحابی بزرگوار معاذ بن جبلسمیگوید:
«ای مردم قبل از آن که علم از میان برود آن را بیاموزید، هان! آگاه باشید که از میان رفتن علم یعنی از میان رفتن علماء و از بدعت گذاری و سخت گیری به شدت بپرهیزید و فرمان آزاد و روشن را لازم بگیرید» [۱۸۶].
۲- و صحابی بزرگوار حذیفه بن یمانسمیگوید:
«هر عبادتی که اصحاب رسول الله جانجام ندادهاند، آن را انجام ندهید چون اولی برای بعدی جای سخنی باقی نگذاشته است؛ پس ای گروه قاریان قرآن از خدا بترسید و راه کسانی را که پیش از شما بودهاند لازم بگیرید» [۱۸۷].
۳- و صحابی بزرگوار عبدالله بن مسعودسمیگوید:
«هرکسی میخواهد راه کسی را در پیش بگیرد راه گذشتگان را در پیش بگیرد، اینان اصحاب محمد جبودند آنها بهترین افراد این امت بودند و دلهایشان از همه نیکوتر بوده، و علم آنان از همه عمیقتر بوده است و از همه تکلفشان کمتر بوده است، قومی هستند که خداوند آنها را برای همراهی پیامبرش و نقل دین خود برگزیده است، پس راه و اخلاق آنان را سرمشق خود قرار دهید، زیرا آنان بر صراط مستقیم بودهاند» [۱۸۸].
و میگوید: «پیروی کنید و بدعت گذاری نکنید، شما به بدعت نیازی ندارید، فرمان آزاد و روشن را لازم بگیرید» [۱۸۹].
۴- و صحابی بزرگوار فقیه عبدالله بن عمربمیگوید: «مردم همواره بر راه خواهند بود تا وقتی که از روایت و اثر پیروی کنند» [۱۹۰].
و همچنین میگوید: «هر بدعتی گمراهی است، گرچه مردم آن را خوب و نیکو بدانند» [۱۹۱].
۵- و صحابی بزرگوار ابودرداءسمیگوید: «تا وقتی به حدیث و روایت چنگ زده باشی گمراه نخواهی شد» [۱۹۲].
۶- و امیرالمومنین علی ابن ابی طالبسمیگوید:
«اگر دین براساس رای و نظر میبود؛ زیر موزهها به مسح کردن از بالای آن اولیتر بود، ولی رسول خدا جرا دیدم که بر بالای موزهها مسح میکرد» [۱۹۳].
۷- و عبدالله بن عمرو بن عاصسمیگوید:
«هیچ بدعتی ایجاد نمیشود مگر اینکه بیشتر پیشروی میکند، و هیچ سنتی از میان نمیرود مگر اینکه بیشتر دور میشود» [۱۹۴].
۸- و از عابس بن ربیعه روایت است که میگوید عمر بن خطابسرا دیدم که حجرالاسود را بوسه میزود و میگفت: «میدانم که تو سنگی هستی که سود و زیانی نمیرسانی و اگر پیامبر خدا را نمیدیدم که تو را میبوسید تو را نمیبوسیدم» [۱۹۵].
۹- و خلیفه عادل عمربن عبدالعزیزسمیگوید: «توقف کن آن جا که قوم توقف کردهاند، زیرا آنها از روی علم توقف نمودهاند و با بینش ناقذ دست نگه داشتهاند، و آنها برای توضیح آن قویتر بودهاند و اگر فضیلتی در این کار میبود آنان شایستهتر به آن بودهاند، اگر بگوئید: بعد از آنها روی داده است، بدانید که این چیزها را ایجاد نکرده مگر کسی که با رهنمود آنان مخالفت ورزیده و از سنت آنها روی گردان شده است، آنان به اندازه کافی در مورد آن سخن گفتهاند، فراتر از آن درست نیست و کمتر از آن هرکس بگوید کوتاهی ورزیده، بعضی از دیدگاه آنها پائینتر آمد و جفا نمودهاند و بعضی فراتر رفته و دچار غلو شدهاند و آنها در میان این دو بر هدایت و صراط مستقیم قرار دارند» [۱۹۶].
۱۰- و تابعی ثقه ایوب سختیانی/میگوید: «بدعت گذار هر چه بیشتر بکوشد بیشتر از خداوند دور میشود» [۱۹۷].
۱۱- و تابعی فقیه حسّان بن عطیه میگوید: «هیچ قومی در دینشان بدعتی ایجاد نمیکنند مگر اینکه به اندازه آن سنتی از میانشان برداشته میشود» [۱۹۸].
۱۲- و تابعی امام محمد بن سیرین/میگوید: «میگفتند: تا هر وقتی بر اثر و حدیث قرار دارد؛ او بر راه قرار دارد» [۱۹۹].
۱۳- و امام حافظ سفیان ثوری/میگوید: «شیطان بدعت را از گناه بیشتر دوست دارد از گناه توبه میشود و از بدعت توبه نمیشود» [۲۰۰].
۱۴- و حافظ مجاهد عبدالله بن مبارک/میگوید: «آنچه بر آن اعتماد میکنی باید حدیث و اثر باشد و از رأی به مقداری استفاده کن که حدیث را تفسیر میکند» [۲۰۱].
۱۵- و امام شافعی/میگوید: «هر مسألهای که در آن برخلاف سنت سخن گفتهام، بدانید که در حیات و پس از مرگ نیز سخن خود را پس گرفتهام» [۲۰۲].
و از ربیع بن سلیمان روایت است که میگوید: روزی امام شافعی حدیثی روایت کرد، مردی به او گفت: ای اباعبدالله آیا به این عمل میکنی؟ امام شافعی گفت: «هرگاه حدیث صحیحی از رسول اکرم جروایت کردم و به آن عمل نکردم بدانید عقلم را از دست داده ام» [۲۰۳].
۱۶- و امام بزرگوار اوزاعی/میگوید: «به آثار سلف پایبند باش هر چند مردم تو را رها کنند، و از آرای افراد بپرهیز گرچه با سخنان آن را برایت بیارایند چون وقتی بر صراط مستقیم باشی قضیه روشن میشود» [۲۰۴].
۱۷- و از نوح الجامع روایت است که میگوید: به ابوحنیفه/گفتم: آنچه مردم تازه ایجاد کردهاند و در مورد اعراض و اجسام سخن میگویند، چه میگویی؟ او گفت: «سخنان فلاسفه، حدیث و راه سلف را لازم بگیر و به شدت از هر چیز تازهای پرهیز کن که بدعت است» [۲۰۵].
۱۸- و امام مالک بن انس/میگوید:
«سنت کشتی نوح است، هرکسی سوار آن شد نجات یافته است و هرکسی از آن باز بماند غرق میشود» [۲۰۶].
و میگوید: «اگر کلام علم میبود؛ صحابه و تابعین در مرود آن بحث میکردند، چنان که در مورد احکام سخن گفتهاند، ولی کلام باطلی است که نتیجهاش هم باطل است» [۲۰۷].
و ابن....میگوید از مالک/شنیدم که میگفت: «هرکسی در اسلام بدعتی ایجاد کند و آن را خوب و نیکو رداند؛ به راستی که او ادعا کرده که محمد جدر رساندن رسالت خیانت ورزیده است؛ چون خداوند متعال میگوید: «الیوم اکملت لکم دینکم» پس آنچه آن روز دین نبوده امروز نمیتواند دین باشد» [۲۰۸].
۱۹- و امام احمدبن حنبل امام اهل سنت/میگوید: «اصول سنت نزد ما عبارت است از: تمسک به آنچه اصحاب رسول خدا جبر آن بودهاند و اقتدا کردن به آنها، و ترک بدعتها، و هر بدعتی گمراهی است» [۲۰۹].
۲۰- و از امام حسن بصری/روایت است که گفت: «اگر کسی سلف اول را درمییاخت و سپس امروز زنده میشد از اسلام چیزی را نمیشناخت، میگوید و دستش را بر رخسارش گذاشت و گفت: جز این نماز، و سپس گفت: سوگند به خدا کسی که در میان این منکرات زندگی میکند و سلف صالح را درنیافته است و وقتی بدعت گذاری را میبیند که به بدعت خود دعوت میدهد و صاحب دنیایی ار میبیند که به سوی دنیای خود فرامیخواند؛ اما خداوند او را مصون میدارد، و دلش مشتاق سلف صالح است و از راه آنها میپرسد و در مسیر آنان گام برمیدارد و از راهشان بیروی میکند، در عوض پاداش بزرگی به او داده خواهد شد پس این گونه باشید انشاءالله» [۲۱۰].
۲۱- و عالم زاهد و عابد و امام بزرگوار فضیل بن عیاض/میگوید: «راههای هدایت را در پیش بگیر و اندک بود رهروان آنان زیانی برایت نخواهد بود، و از راههای گمراهی به شدت پرهیز کن، و کثرت هلاک شوندگان تو را فریب ندهد» [۲۱۱].
۲۲- و صحابی فقیه عبدالله ابن عمربوقتی کسی او را از مسالهای پرسید و گفت: پدرت از آن نهی کرده است گفت: «آیا از فرمان پیامبر جباید پیروی شود یا از فرمان پدرم؟!» [۲۱۲].
از این رو اوساز زمره صحابیهایی بود که به شدت از سنت پیروی میکرد و به بدعتها اعتراض مینمود؛ او شنید که مردی عطسه زد و گفت: الحمدلله و الصلوه و السلام علی رسول الله. ابن عمر به او گفت: «رسول اکرم جاین گونه به ما نیاموخته بود! بلکه فرمود: هرگاه فردی از شما عطه کرد الحمدلله بگوید. و نگفت که باید بر پیامبر هم درود بفرستد» [۲۱۳].
۲۳- و عبدالله بن عباسببه کسی با استناد به قول ابوبکرسبا حدیث مخالفت کرد و گفت: «بیم آن میرود که به زودی از آسمان سنگباران شوید! من میگوید رسول الله جگفته است و شما میگوئید ابوبکر و عمر گفتهاند!!» [۲۱۴].
و ابن عباس در توصیف اهل سنت راست گفته آن جا که میگوید: نگاه کردن به مردی از اهل سنت به سنت و حدیث فرامیخواند و از بدعت انسان را باز میدارد [۲۱۵].
۲۴- و امام حافظ سفیان ثوری/میگوید: «اگر خبر شدی که در شرق مردی صحاب سنت است به او سلام بفرست، به راستی که اهل سنت کم و اندک شدهاند!!» [۲۱۶].
۲۵- و تابعی امام ایوب سختیانی/میگوید: «من وقتی از مرگ فردی از اهل سنت با خبر میشوم گویا یکی از اعضای بدنم را از دست میدهم» [۲۱۷].
۲۶- و امام عابد فضیل بن عیاض/میگوید: «خداوند بندگانی دارد که بوسیله آنها سرزمینها را زنده و آباد میکند، و آنان اهل سنت و حدیث هستند» [۲۱۸].
۲۷- و امام مجاهدین عبدالله بن مبارک/میگوید: «ای برادر! بدان که امروز مرگ برای مسلمانی که در حال تمسک به سنت به لقای الهی میرود کرامتی است؛ انالله و اناالیه راجعون، از وحشت و تنهایی خود و از میان رفتن برادران و از کمبود یاوران به خداوند شکایت میبریم و از رفتن علما و اهل سنت و ظهور بدعتها به خداوند شکایت میکنیم» [۲۱۹].
۲۸- و امام محدث قیتبه بن سعید/میگوید: «هرگاه فردی را دیدی که اهل حدیث، یعنی کسانی مانند یحیی بن سعید و عبدالرحمان بن مهدی و احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و... را دوست میدارد، بدان که او بر سنت است و هرکسی با اینان مخالفت ورزید بدان که بدعت گذار است» [۲۲۰].
۲۹- و امام شافعی/چقدر زیبا و واقعی اهل سنت را توصیف میکند، آن جا که میگوید: «هرگاه فردی از اهل حدیث را میبینم گویا مردی از اصحاب رسول الله جرا دیدهام» [۲۲۱].
۳۰- و امام بزرگوار اوزاعی/میگوید: «علم یعنی آنچه از اصحاب محمد جنقل شده و آنچه از هیچ کسی از آنه نقل نشده است، علم نیست» [۲۲۲].
۳۱- و امام تابعی حافظ ابراهیم نخعی فقیه/در مورد اطاعت و عدم بدعت گذاری میگوید: «اگر اصحاب محمد بر ناخنی مسح کرده بودند، آن را نمیشستم، چون فضیلت در اتباع و پیروی از آنهاست» [۲۲۳].
۳۲- و حافظ قتاده بن دعا بصری/میگوید: «سزاوارترین افراد که باید تصدیق کنید اصحاب رسول الله جهستند آنان که خداوند آنها را برای همراهی پیامبر خود و برپا داشتن دینش برگزیده است» [۲۲۴].
۳۳- و صحابی بزرگوار عبدالله بن مسعودسمیگوید: «خداوند به دلهای بندگان نگاه کرد؛ آنگاه محمد جرا برگزید و او را با رسالت خویش مبعوث کرد و با علم و آگاهی خود او را انتخاب کرد، سپس به دلهای مردم نگاه کرد و برای او یارانی برگزید و آنان را یاوران دینش و وزیران پیامبرش جقرار داد» [۲۲۵].
و میگوید: «از خدا بترسید و همراه جماعت باشید، زیرا خداوند هرگز امت محمد جرا بر گمراهی جمع نخواهد کرد و صبر پیشه کنید تا نیکوکاری استراحت کند و یا از فاسقی مردم راحت شوند» [۲۲۶].
۳۴- و امام ایوب سختیانی/میگوید: «از سعادتمندی نوجوان و فرد عجمی این است که خداوند همراهی و بهره بردن از عالمی از علمای اهل سنت را بهره آنان کند» [۲۲۷].
۳۵- و امام مالک/قاعدهای بزرگ و مهم بیان کرده که همه اقوال ائمه که ما بیان کردیم را خلاصه میکند، او میگوید: «آخرین امت اصلاح نمیشود مگر با آنچه اول آن بوسیلهاش اصلاح شده، و آنچه آن روز دین نبوده امروز هم دین به شما نمیآید» [۲۲۸].
این بود دستهای معطر از اقوال بعضی از ائمه سلف از اهل سنت و الجماعت در راستای امر اتباع و نهی از بدعت گذاری، این ائمه خبرخواهترین افراد و آگاهترین افراد به آنچه صلاح و هدایت امت و نجات و رستگاریاش در دنیا و آخرت است، به شمار میآیند، آری آنان امت را به تمسک به قرآن و سنت رسول الله جو به آنچه اصحابشبر آن بودهاند توصیه میکنند.
و امت را از بدعتها و پیروی از هوای نفس، و اطاعت از راههای اهل اهواء و گمراهی و کفر برحذر میدارند. و همان طور که رسول الله جبه آنان آموخته خبر میدهند که راه رهایی و راه نجات و رستگاری و توفیق و سعادت و موفقیت در هر دو جهان، تمسک به قرآن و سنت پیامبر جو راه راست او در هر امر کوچک و بزرگی است، تا این که کار به فرامین الهی عمل کرده باشیم که میفرماید: ﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ٥٥﴾[الزمر: ۵۵].
«و پیش از آنکه ناگهان و در حالی که حدس نمیزنید عذاب به شما برسد از بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید».
و میفرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾[الحشر: ۷].
«و آنچه که پیغعمبر به شما بدهد آنرا بگیرید و از آنچه که شما را از آن باز میدارد باز آیید. و از خداوند بترسید بیگمان خداوند سخت کیفر است».
و میفرماید: «»
و میفرماید: «ای مؤمنان! از خدا و پیامبر اطاعت کنید و کارهای خود را باطل مگردانید».
[۱۸۶] «البدع و اللنهی عنها» ابن وضاح. [۱۸۷] ابن بطه در الابانه روایت کرده است.. [۱۸۸] بغوی در شرح السنه. [۱۸۹] سنن دارمی. [۱۹۰] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۱۹۱] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۱۹۲] الابانه ابن بطه. [۱۹۳] المصنف ابن ابی شبیه. [۱۹۴] الابانه ابن بطه. [۱۹۵] بخاری و مسلم. [۱۹۶] لمعه الاعتقاد الهادی الی سبیل الرشاد. ابن قدامه. [۱۹۷] البدع واللنهی عنها. ابن وضاح. [۱۹۸] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۱۹۹] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۰۰] شرح السنه بغوی. [۲۰۱] سنن الکبری بیهقی. [۲۰۲] الفقیه والمتفقه. خطیب. [۲۰۳] الابانه ابن بطه. [۲۰۴] شرف اصحاب الحدیث خطیب بغدادی. [۲۰۵] الفقیه و المتفقه خطیب بغدادی. [۲۰۶] مفتاح الجنه سیوطی. [۲۰۷] شرح السنه بغوی. [۲۰۸] الاعتصام شاطبی. [۲۰۹] شرح اصول اعتقادی اهل السنه لالکائی. [۲۱۰] البداع اللنهی عنها. ابن وضاح. [۲۱۱] الاعتصام شاطبی. [۲۱۲] زادالمعاد ابن قیم. [۲۱۳] سنن ترمذی با سند حسن. [۲۱۴] مصنف عبدالرزاق با سند صحیح. [۲۱۵] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۱۶] شرح اصول الاعتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۱۷] شرح اصول الاعتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۱۸] شرح اصول الاعتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۱۹] البدع واللنهی عنها. ابن وضاح. [۲۲۰] شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۲۱] شرف اصحاب الحدیث خطیب. [۲۲۲] جامع بیان العلم وفضله. ابن عبدالبر. [۲۲۳] الابانه ابن بطه. [۲۲۴] مسند امام احمد ج۳/۱۳۴. [۲۲۵] شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۲۶] شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۲۷] شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی. [۲۲۸] الشفاء قاضی عیاض ج۲/۸۸.