الوجیز در عقیده سلف صالح

فهرست کتاب

اصل ششم: تصدیق کرامات اولیاء و فراست و خواب و سحر و حسد و چشم‌زخم و جن

اصل ششم: تصدیق کرامات اولیاء و فراست و خواب و سحر و حسد و چشم‌زخم و جن

یکی از اصول عقیده سلف صالح، اهل سنت و الجماعت تصدیق کرامات اولیاء است [۱۰۲]. و کرامت چیزی خارق‌العاده است که خداوند بر دست بعضی از اولیای مومن، متقی و صالح که پیرو رهنمود و سنت پیامبر هستند اجرا می‌کند تا آن‌ها را گرامی بدارد و فضل آنان اظهار نماید چنان که قران و سنت و اجماع بیانگر همین است، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٦٤[یونس: ۶۲-۶۴].

«هان! بی‌گمان دوستان خدا بیمی بر آنان نیست و آن‌ها اندوهگین نمی‌شوند. کسانی‌که ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کرده‌اند. برای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است، وعده‌های خداوند هیچ دگرگونی نمی‌پذیرد، این همان رستگاری بزرگ است».

و رسول اکرم جمی‌فرماید: «خداوند متعال می‌فرماید: «هرکسی با دوستی از دوستانم دشمنی ورزد با او اعلام جنگ می‌کنم» [۱۰۳].

اما اهل سنت و الجماعت در تصدیق کرامات ضوابطی شرعی دارند و هر امر خارق‌العاده‌ای کرامت نیست، بلکه ممکن است استدراجی باشد، یا شعبده‌بازی و تردستی، جادوگری و دغل‌کاری باشد، یا کار شیاطین و یا اجنه باشد و فرق کرامت و شعبده‌بازی واضح است؛ کرامت از سوی خداوند است و سبب آن تقوای الهی و اطاعت خدا و پیروی از رهنمود پیامبر و سنت وی و عمل صالح است. و کرامت مختص اولیای پرهیزگار خداوند است که اهل ایمان و توحید و سنت و اهل اتبّاع و استقامت و دین هستند. خداوند متعال می‌فرماید: إِنۡ أَوۡلِيَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ[الأنفال: ۳۴]. «بلکه تنها کسانی به آن اولی‌تر هستند که پرهیزگار باشند». و شعبده‌بازی کاری است شیطانی و سبب آن اعمال کفرآمیز و شرک‌آمیز و گناهان و فساد و پیروی از هوای نفس و هواپرستان است و شعبده بازی مختص اولیای گمراه شیطان از اهل کفر و شرک و گمراهی و بدعت و هواپرستی و نفاق است، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ[الأنعام: ۱۲۱].

«و بی‌گمان شیاطین به دوستان خود القا می‌کنند تا با شما به مجادله بپردازند، و اگر از آنان اطاعت کنید همانا شما مشرک خواهید بود».

و اهل سنت و الجماعت به هیچ عنوان اولیاء را از انبیاء برتر قرار نمی‌دهند بلکه یک پیامبر ـ از دیدگاه اهل سنت ـ از همه اولیاء و صالحان برتر و بهتر است. و در مورد هیچ کس از اولیاء غلو نمی‌کنند و باور ندارند که آن‌ها می‌توانند به دیگران سود یا زیانی برسانند و نه باور دارند که آن‌ها معصومند و نه آن‌ها را مشرّع می‌دانند چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِ[الحج: ۷۵].

«خداوند از میان فرشتگان رسولانی را انتخاب می‌کند، و از میان مردم نیز».

و از اصول عقیده اهل سنت و الجماعت این است که:

فراست راستی صالحان و متقیان مومن موحد را تصدیق می‌کنند. فراست نوری است که خداوند در قلب بنده می‌اندازد که بوسیله آن حق و باطل را از یکدیگر تشخیص می‌دهد و می‌تواند بین راستگو و دروغ‌گو فرق بگذارد، پس هرکسی ایمانش قوی‌تر باشد فراست قوی‌تر خواهد داشت.

تصدیق خواب نیکو، خواب بخشی از چهل و شش بخش نبوت است و بشارتی از سوی خدا برای بنده مومن است و راه‌گشای خیر برای او در دنیا و آخرت است و چون قیامت نزدیک شود خیلی اندک خواب مؤمن دروغ می‌شود. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِذۡ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ إِنِّي رَأَيۡتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوۡكَبٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ رَأَيۡتُهُمۡ لِي سَٰجِدِينَ٤ قَالَ يَٰبُنَيَّ لَا تَقۡصُصۡ رُءۡيَاكَ عَلَىٰٓ إِخۡوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيۡدًاۖ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٞ مُّبِينٞ٥ وَكَذَٰلِكَ يَجۡتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعۡقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيۡكَ مِن قَبۡلُ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٞ٦[یوسف: ۴-۶].

«آنگاه که یوسف به پدرش گفت: ای پدر (عزیز)م، همانا من یازده ستاره و خورشید و ماه را در خواب دیدم که برایم سجده می‌برند!. گفت: فرزندم! خوابت را برای برادرانت بیان مکن که برای تو بداندیشی می‌کنند، بی‌گمان شیطان دشمن آشکار انسان است. و بدین‌شان پروردگارت تو را بر می‌گزیند و تعبیر خواب‌ها را به تو می‌آموزد و نعمت خود را بر تو و خاندان یعقوب کامل می‌کند همان طور که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق کامل نمود. بی‌گمان پروردگارت دانا و حکیم است».

و می‌فرماید: ﴿قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ[الصافات: ۱۰۲]. «گفت: فرزندم! من در خواب دیده‌ام که من (دارم) سر تو را می‌برم، پس بنگر که نظرت چیست؟ گفت: ای پدر! آنچه را فرمان می‌یابی انجام بده ـ اگر خدا بخواهد مرا ـ از شکیبایان خواهی یافت».

و رسول اکرم جمی‌فرماید: «از پیامبری جز مژده رسان‌ها. باقی نمانده گفتند: مژده رسان‌ها چیست؟ فرمود: خواب نیکو» [۱۰۴].

و ابودرداءساز رسول اکرم جدر مورد این آیه که ﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ[یونس: ۶۴]. «برای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است». پرسید، رسول اکرم جفرمود: «از وقتی که این آیه نازل شده هیچ کسی غیر از تو مرا در مورد آن نپرسیده است، آن خواب نیکویی است که مسلمان می‌بیند و یا برای او دیده می‌شود» [۱۰۵].

و اهل سنت و الجماعت باور دارند که در دنیا جادو و جادوگرانی هستند و بخشی از آن به فرمان تکوینی و تقدیری الهی واقعاً تاثیر می‌گذارد، و بعضی از آن فقط یه تخیل و توهم است [۱۰۶].

و شیاطین جنّ، با توانایی‌هایی که خداوند به آن‌ها داده و انسان آن را در اختیار دارد از جادو و جادوگران حمایت و پشتیبانی می‌کنند، اما آن‌ها به هیچ کس زیانی نمی‌رسانند مگر اینکه خواست خدا و تقدیر او باشد، و هر چند جادوگر کفرش بیشتر باشد شیاطین بیشتر از او اطاعت خواهند کرد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ١٠٢[البقرة: ۱۰۲].

«و پیروی کردند از آنچه شیاطین درباره‌ی فرمان‌روایی سلیمان ساخته و پرداخته می‌کردند، و سلیمان کفر نورزید، (و سحر و جادو نیاموخت) بلکه شیاطین کفر ورزیدند که به مردم جادو می‌آموختند و (نیز از) آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود پیروی می‌کردند. و این دو هیچ کسی را چیزی نمی‌آموختند مگر آنکه می‌گفتند: ما وسیلۀ آزمایش شما هستیم، پس کافر نشو. و مردم از آنان چیزی می‌آموختند که با آن بین مرد و همسرش جدایی می‌افکندند و آنان به کسی زیانی نمی‌رساندند مگر به اذن خداوند و چیزی را می‌آموختند که به آن‌ها زیان می‌رساند و به آن‌ها سودی نمی‌بخشید. و به خوبی می‌دانستند که هرکس خریدار آن باشد در آخرت بهره‌‌ای ندارد، و بد چیزی را به جان خریده‌اند اگر می‌دانستند».

و می‌فرماید: ﴿وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِيمٖ[الأعراف: ۱۱۶]

«و جادوی بزرگی ارائه دادند».

و می‌فرماید: ﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ[یونس: ۸۰].

«و هنگامی که جادوگران آمدند».

و رسول اکرمج می‌فرماید: «از هفت چیز مهلک پرهیز کنید» گفتند: ای رسول خدا آن‌ها چه هستند؟ فرمود: «شرک ورزیدن به خدا، و سحر و...» [۱۰۷].

و هرکس معتقد باشد که جادو بدون فرمان و حکم الهی می‌تواند سود و زیانی به کسی برساند، کفر ورزیده است.

و هرکسی به جایز بودن جادو معتقد باشد باید کشته شود، چون همه مسلمین بر حرمت‌ها جادو اجماع دارند. و جادوگری که در جادویش کارهای کفرآمیز باشد به توبه فراخوانده می‌شود اگر توبه کرد که خوب است وگرنه کشته شود.

و اهل سنت و الجماعت ایمان دارند که با دعاها و رقیه‌های شرعی ثابت از قرآن و سنت به اذن الهی انسان از جادو شفا می‌یابد، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا٨٢[الإسراء: ۸۲]. «و از قرآن آنچه را که مایۀ بهبودی و رحمت مؤمنان است فرو می‌فرستیم، ولی بر ستمگران جز زیان و خسارت نمی‌افزاید».

و اهل سنت و الجماعت ایمان دارند که چشم‌زخم و حسادت حقیقت دارند، و اگر خواست خداوند باشد انسان مورد اصابت چشم بد قرار می‌گیرد، بلکه گاهی فردی که مورد حسادت واقع شده و یا چشم خورده می‌میرد. و حسادت از چشم‌زخم عام‌تر است چون هرکسی که چشم زخم می‌زند حسود است و اما هر حسادت کننده چشم‌زننده نیست.

و حسادت از زشتی سرشت فرد کینه‌توز برمی‌آید و منشاء آن کینه‌ورزی و دشمنی و تنفر و آرزوی از دست رفتن نعمت از دیگری می‌باشد، اما ممکن است فردی صالح چشم‌زخم بزند، همچنین ممکن است فرد خودش و اموالش را چشم‌زخم بزند و علت آن پسند و دوست داشتن و بزرگ شمردن است، اما در تاثیر هر دو مورد مشترک‌اند و باعث زیان وارد کردن به فرد مورد حسادت واقع شده و فرد چشم‌خورده می‌شوند و همچنین اهل سنت معتقدند که از شرّ حسادت و چشم‌زخم با دعاها و اذکار شرعی باید به الله متعال پناه برد، چنان که الله متعال می‌فرماید: ﴿وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥[الفلق: ۵].

«و از شر حسود بدآنگاه که حسد می‌ورزد».

و می‌فرماید: ﴿وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ٥١[القلم: ۵۱].

«و به یقین نزدیک بود کافران چون قرآن را شنیدند تو را با چشم‌های خود بلغزانند و می‌گویند: او دیوانه است».

و می‌فرماید: ﴿أَمۡ يَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ[النساء: ۵۴].

«آیا آنان به چیزی حسد می‌ورزند که خداوند از فضل خویش به مردم داده‌است؟».

و رسول اکرم جمی‌فرماید: «چشم‌زخم حقیقت دارد، و اگر چیزی بتواند که از تقدیر پیشی بگیرد، چشم از آن سبقت می‌گیرد، و هرگاه از شما خواسته شد که (جهت بهبود چشم‌خورده) دست و صورت و بدن خود را بشوئید پس بشوئید» [۱۰۸].

و فرمود: «در درون هیچ بنده‌ای ایمان و حسادت جمع نمی‌شوند» [۱۰۹].

و اهل سنت و الجماعت باور دارند که خداوند عزوجل قبل از آفرینش انسان جن را از آتش آفریده است، و جن‌ها می‌خورند و ازدواج می‌کنند و تولید مثل می‌نمایند، و آنان طوایف و گروه‌هایی هستند و ما را می‌بینند و ما آن‌ها را نمی‌بینیم، و می‌توانند خود را به صورت‌هایی در بیاورند که قابل رویت باشند و آن‌ها توانایی زیادی دارند و مهارت صنعتی قوی دارند و مکلف هستند و مورد بازخواست قرار خواهند گرفت، و بعضی مسلمان و بعضی کافرند و خداوند محمد جرا به سوی آن‌ها فرستاده است، هرکسی از او اطاعت کند به بهشت می‌رود و هرکسی از آن‌ها که از ایشان جاطاعت نکند و سرکشی نماید سزایش جهنم خواهد بود. و جن نامیده می‌شوند چون از نگاه مردم پنهان‌اند، و اهل سنت ایمان دارند که خداوند شیاطین جنّ را آفریده که انسان‌ها را وسوسه می‌کنند و در کمین آن‌ها هستند آن‌ها را سرگردان و گمراه می‌سازند، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ[الأنعام: ۱۲۱].

«و بی‌گمان شیاطین به دوستان خود القا می‌کنند تا با شما به مجادله بپردازند، و اگر از آنان اطاعت کنید همانا شما مشرک خواهید بود».

و خداوند بر هرکسی از بندگانش که بخواهد بنابر حکمت خود آن‌ها را مسلط می‌کند، چنان که می‌فرماید: ﴿وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا٦٤[الإسراء: ۶۴].

«و هرکس از آنان را که می‌توانی با آوای خویش تحریک کن و لشکر سواره و پیاده را بر سرشتان بتازان و در اموال و فرزندان با آنان شریک شو و آنان را وعده بده، و وعدۀ شیطان به مردم جز نیرنگ و قریب نیست».

و خداوند بنابر خواست خویش بندگان صالح و پرهیزگار خود را از شر شیاطین محفوظ می‌دارد، چنان که می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ٩٩ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ١٠٠[النحل: ۹۹-۱۰۰].

«بی‌گمان شیطان بر کسانی‌که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می‌نمایند هیچ گونه تسلطی ندارد. یک سلطۀ او فقط بر کسانی است که او را به دوستی می‌گیرند، و بر کسانی است که آن‌ها به او (=خداوند) شرک می‌ورزند».

[۱۰۲. .کرامت امری خارق‌العاده است و همراه با ادعای نبوت نیست و نه مقدمه ای برای نبوت است کرامت، را خداوند متعال به دست بعضی از بندگان صالح خود که به احکام شریعت ملتزم هستند اظهار می‌کند و این‌گونه آن‌ها را گرامی‌ می‌دارد، و اگر با ایمان صحیح و عمل صالح همراه نباشد استدراج خواهد بود و کرامات در امت‌های گذشته واقع گردیده است، چنان که در سوره کهف و غیره آمده است، و در دوره‌های آغازین اسلام به دست صحابه و تابعین روی داده است، چنان که عمربن‌خطاب گفت: «ای ساریه کوه را بگیر» و موارد بسیار زیاد دیگری، و در کتاب‌های احادیث صحیح و روایات کرامت‌های زیادی نقل شده که خداوند با آن بندگان صالح خویش را که به قرآن و سنت عامل بوده‌اند گرامی داشته است. و کرامت‌هایی که هزاران هزار از علماء و دیگر افراد مورد اعتماد نقل کرده و مشاهده نموده‌اند. وقوع کرامات برای اولیاء در حقیقت معجزه پیامبران است، چون این کرامت فقط به برکت پیروی از پیامبر واقع شده و از اموری است که روی دادن آن از لحاظ شرعی جایز است، و در واقعیت امر نیز رخ داده و عقل آن را می‌پذیرد. گاهی کرامت این‌گونه است که خداوند درب‌های علم را به روی بنده‌اش می‌گشاید، که بدتر از همه امور خارق‌العاده مادی است که گاهی می‌شنویم یا می‌خوانیم و از جمله کرامت‌هایی که سلف ما تصریح کرده‌اند استقامت بر کتاب و سنت است و اطاعت از آن و راضی بودن به حکم و قضاوت آن و توفیق یافتن در علم و عمل است چون کرامت اسبابی دارد که از آن جمله تقویت ایمان بنده است، از این رو بسیاری از صحابه کراماتی ندیدند چون ایمان آن‌ها قوی و یقین‌شان کامل بود، و همچنین از اسباب آن اقامه حجت بر دشمن است و کرامت از ناحیه عقلی قید و شرطی ندارد بلکه ضوابط شرعی قید آن است. و کرامت شرط‌هایی دارد که برخی عبارتند از: اینکه کرامت با حکمی شرعی و یا قاعده‌ای دینی تناقض نداشته باشد، و اینکه کرامت از فرد زنده‌ای سر بزند، و نیاری برای آن باشد، و اگر فاقد یکی از این شرایط و نیازی برای آن نباشد و اگر فاقد یکی از این شرایط باشد کرامت نیست بلکه خیال یا توهم و یا القای شیطان است و هیچ حکمی از احکام شرعی از طریق کرامت ثابت نمی‌شود و همچنین هیچ حکمی از احکام شرعی با کرامت منتفی نمی‌گردد چون منابع احکام شرعی مشخص‌اند که عبارتند از: کتاب خدا و سنت پیامبر و اجماع. و اگر خداوند به دست مسلمانی کرامتی اجرا کرد، شایسته است خداوند را به خاطر نعمت و هدیه سپاس بگوید، و از خداوند استقامت طلب کند، و فتنه‌ای ایجاد نکند و آن را پنهان نماید و آن را وسیله‌ای برای افتخار کردن و به خود بالیدن پیش مردم قرار ندهد چون این امر انسان را به هلاکت می‌کشاند. و چه بسیار افرادی بوده‌اند که شیطان وقتی آن‌ها را از طریق کشانده، دنیا و آخرت‌شان تباه شده است، و این اعمال وبالی شده بر آن‌ها و بدان که اولیاء خدا صفاتی دراند که خداوند در بسیاری از آیات و رسول اکرم جدر بسیاری از احادیث ذکر کرده است. به عنوان مثال برخی از این صفات عبارتند از: ایمان داشتن به الله و ملائکه، و کتاب‌هایش و روز قیامت و تقدیر خیر و شرآن، و تقوا یعنی خوف از خدا و عمل به سنت پیامبرش و آمادگی کردن برای روز قیامت و محبت در راه خدا و دشمنی کردن در راه خدا و متقیان وقتی دیده می‌شوند انسان به یاد خدا می‌افتد، و آنان با آرامی روی زمین راه می‌روند، و وقتی جاهلان آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهند سلام می‌کنند و شب‌ها را با عبادت می‌گذرانند و می‌گویند پروردگارا عذاب دوزخ را از ما دور بدار، و وقتی انفاق می‌کنند نه اسراف می‌کنند و نه بخل می‌ورزند، و همراه خدا معبودی دیگر را به فریاد نمی‌خوانند و به ناحق کسی را نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و شهادت دروغین نمی‌دهند و به خوبی از کنار لغو و یاوره عبور می‌کنند و چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند کر و کور بر آن نمی‌افتند و دعایشان این است: پروردگارا همسران و فرزندان ما را موجب شادمانی ما بگردان، و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار بده. و دیگر صفاتی که در قرآن و سنت ذکر شده است. ‌ [۱۰۳] بخاری. [۱۰۴] بخاری. [۱۰۵] صحیح سنن ترمذی آلبانی. [۱۰۶] امام ابن قدامه مقدسی/می‌گوید: «جادو گره‌هایی است، و رقیه و کلامی است که جادوگر به زبان می‌آورد یا آن را می‌نویسد و یا کاری می‌کند که در بدن یا قلب یا عقل فرد جادو شده تاثیر می‌گذارد بدون آن که با آن مباشرتی داشته باشد، و حقیقت دارد. بعضی از جادو فرد را به قتل می‌رسانند و بعضی بیمار می‌کنند و بعضی از جادو فرد را از همخوابی با همسرش بازمی دارد و بعضی زن و مرد را از هم جدا می‌کند و آن‌ها را منفور یکدیگر می‌نماید، یا دو نفر را دوست می‌گرداند، و این قول شافعی است. و می‌گوید وقتی این ثابت شد پس آموختن و آموزش دادن جادو حرام است و در این مورد علما با یکدیگر اختلافی ندارند، و اصحاب ما می‌گویند: و فرد جادوگر با آموختن جادو و انجام دادن آن خواه به حرمت آن معتقد باشد یا آن را جایز نداند، کافر می‌شود. سپس در مورد حقیقت جادو می‌گوید: اگر جادو حقیقت نداشت خداوند به پناه خواستن از آن فرمان نمی‌داد، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِ﴾[البقرة: ۱۰۲]. (و ن ک المغنی ج۸/۱۵۰ـ۱۵۱). [۱۰۷] بخاری و مسلم. [۱۰۸] مسلم. [۱۰۹] مستدرک حاکم ج۲/۷۲ و آلبانی در صحیح الجامع آن را صحیح شمرده است.