الوجیز در عقیده سلف صالح

فهرست کتاب

توصیه‌هایی از سلف در برحذر داشتن از اهل بدعت و اهواء

توصیه‌هایی از سلف در برحذر داشتن از اهل بدعت و اهواء

امیرالمومنین عمربن خطابسمی‌گوید: مردمانی خواهند آمد که با شبهات قرآن با شما مجادله می‌کنند، آن‌ها را با سنت‌ها و احادیث بگیرد، چون آگاهان به احادیث کتاب خدا را بهتر می‌دانند [۱۵۲].

و از عبدالله بن عمربروایت است که در پاسخ کسی که از او در مورد منکران تقدیر پرسید، گفت: هرگاه آن‌ها را دیدی به آن‌ها خبر بده که ابن عمر از آن‌ها بیزار است و آن‌ها از ابن عمر بیزارند؛ تا سه بار این را تکرار کرد [۱۵۳].

و عبدالله بن عباسبمی‌گوید: با هل اهواء همنشینی مکن، زیرا مجالست آن‌ها قلب را بیمار می‌کند [۱۵۴].

و عالم زهد فضیل بن عیاض/می‌گوید: در مورد دین خود به بدعت‌ گذار اعتماد نکن، و در کارهایت با او مشاوره نکن و همراه او ننشین و هرکسی با بدعت گذار همنشینی کند خداوند او را کوردل و فاقد بینش قلبی خواهد کرد [۱۵۵].

و امام حسن بصری/می‌گوید: خداوند متعال توبه صاحب بدعت و گرایش انحرافی را نمی‌پذیرد [۱۵۶].

و امام عبدالله بن مبارک/می‌گوید: بار خدایا چنان مکن که بدعت گذاری نسبت به من احسانی کرده باشد که آنگاه دلم او را دوست خواهد داشت [۱۵۷].

امیرالمومنین در حدیث امام سفیان ثوری/می‌گوید: هرکسی به بدعت گذاری گوش فرادهد در حالی که می‌داند که او بدعت گذار است، مصونیت از او گرفته می‌شود و به خودش سپرده می‌شود [۱۵۸].

و محمدبن سیرین/با برحذر داشتن از بدعت‌ها می‌گوید: هرکسی بدعتی ایجاد کرده، به سنت بازنگشته است [۱۵۹].

و امام مالک بن انس/می‌گوید: به بدعت گذاران زن ندهید و از آن‌ها زن نگیرید و به آن‌ها سلام کرده نشود [۱۶۰].

و از امام شافعی/نقل شده که او قومی داد در مورد مساله کلامی سخن می‌گویند، آنگاه او فریاد زد و گفت: یا به خوبی در مجاورت ما باشید، یا از کنار ما بلند شوید [۱۶۱].

و امام اهل سنت احمدبن حنبل/می‌گوید: شایسته نیست از بدعت گذاران و اهل اهواء در امور مسلمین کمک گرفته شود، چون این کار بزرگترین زیان برای دین است [۱۶۲].

و امام عبدالرحمان بن مهدی/می‌گوید: در میان اهل اهواء بدتر از اصحاب جهم نیست؛ آن‌ها می‌گویند: در آسمان چیزی نیست! سوگند به خدا به نظر من نباید به آن‌ها زن داد و از آن‌ها زن گرفت و نباید ارث ببرند [۱۶۳].

و تابعی فقیه ابوقلابه جرمی بصری/می‌گوید: با اهل اهواء همنشینی نکنید؛ اگر شما به دایره فکری آن‌ها وارد نشوید شما را در آنچه می‌دانید دچار اشتباه می‌کنند. [۱۶۴]

و تابعی بزرگوار ایوب سختیانی/می‌گوید: اهل اهواء اهل ضلالت هستند، و سرانجام‌شان را جز به جهنم، نمی‌بینم [۱۶۵].

و قاضی ابویوسف/می‌گوید: پشت سر جهمی و رافضی و قدری نماز نمی‌خوانم [۱۶۶].

و شیخ الاسلام امام ابوعثمان اسماعیل صابونی/در کتاب ارزشمند خود «عقیده السلف اصحاب الحدیث» می‌گوید: نشانه‌ها و علامت‌های بدعت گذاران بر آنان آشکار است، و بارزترین و آشکارترین نشانه آن‌ها این است که به شدت با اهل حدیث و حاملان احادیث نبوی دشمن هستند و آنان را حقیر می‌شمارند، و آن‌ها را حشویه و جاهل و ظاهری و مشبهه می‌نامند، و در مورد احادیث رسول خدا باورشان این است که علم نیستند، و علم چیزهایی است که عقل فاسدشان به آن رسیده و وسوسه‌های ظلمانی سینه‌های خود را علم می‌دانند.

و امام ابومحمد بر بهاری در کتاب ارزشمندش«شرح السند» سخنی جامع در این مورد گفته است، او می‌گوید: بدان که مردم هیچ بدعتی ایجاد نکرده‌اند مگر آن که به مانند آن سنتی را رها کرده‌اند، بنابراین از نوآوری‌های دینی پرهیز کن، چون هر نوآوری دینی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است، و گمراهی و گمراهان در دوزخ خواهند بود و از بدعت‌های کوچک بپرهیز چون بدعت‌های کوچک، بزرگ می‌شوند و این گونه هر بدعتی که در این امت ایجاد شده در آن‌جا کوچک بوده و شبیه حق بوده است و به خاطر این مشابهت کسانی‌که وارد آن شده فریب خورده‌اند، سپس نتوانسته‌اند از آن بیرون بیایند، و آنگاه بزرگ شده و تبدیل به دینی شده که به عنوان دین انجام می‌شود، و با صراط مستقیم مخالفت کرده و از اسلام بیرون آمده است. و وقتی سخن هرکسی را بخصوص در زمان خود می‌شنوی شتاب نکن و وارد آن نشو؛ تا وقتی بپرسی و بررسی کنی که آیا کسی از اصحاب رسول خدا جیا کسی از علما این سخن آن را گفته است یا نه؟ اگر در این مورد روایتی یافتی به آن تمسک بجوی و آن را رها مکن و به چیزی دیگر روی نیاور، که سرانجامت به جهنم خواهد بود.

و امام مفسّر ابومحمد حسین بن مسعود بن فرّاء بغوی/در کتاب ارزشمندش «شرح السنه» می‌گوید: صحابه و تابعین و پیروان‌شان و علمای سنت و حدیث همه بر این اجماع و اتفاق دارند که با اهل بدعت دشمنی شود و از آن‌ها قطع رابطه گردد [۱۶۷].

و امام ابن ابی زمنین اندسی/می‌گوید: و همواره اهل سنت منحرفان گمراه را مورد عیب‌جویی قرار می‌دهند و از همنشینی با آنان نهی می‌کنند و مردم را از فتنه آن‌ها می‌ترسانند، و از احوال آن‌ها خبر یم‌دهند و این را غیبت و طعنه به حساب نمی‌آورند [۱۶۸].

و امام ابن قدامه مقدسی/می‌گوید: سلف از مجالست با اهل بدعت و مطالعه کتاب‌هایشان و از گوش دادن به سخنان‌شان نهی می‌کردند [۱۶۹].

و امام شافعی/حکم اهل بدعت را به وضوح و روشنی بیان کرده است و می‌گوید: حکم من در مورد اهل کلام این است که با شاخه نخل خرما زده شوند، و بر شتر سوار کرده شوند و در میان عشایر و قبایل گردانده شوند، و گفته شود: این سزای کسی است که قرآن و سنت را رها کرده و به کلام تمسک جسته است [۱۷۰].

و امام ابوعثمان اسماعیل صابونی در کتاب ارزشمندش«عقیده السلف» می‌گوید: اهل سنت و الجماعت بر تضعیف اهل بدعت اجماع کرده‌اند، و او/بعد از بیان اقوالشان می‌گوید: و این جملاتی که در این بخش ذکر کردم، اعتقاد همه آن‌هاست و در آن اختلافی ندارند و بلکه همه بر آن اجماع کرده‌اند و با وجود این همه اتفاق نظر دارند که اهل بدعت باید تضعیف و تحقیر وند و به حاشیه رانده شوند و از آن‌ها و از همراهی و همزیستی با آنان دوری شود، و با دوری کردن از آن‌ها و قطع رابطه از آنان به خداوند تقرّب جسته شود.

و امام ابن عبدالله/در کتاب ارزشمند خود «التمهید» می‌گوید: علما اجماع کرده‌اند که برای مسلمان جایز نیست که بیشتر از سه روز از برادرش قطع رابطه کند، مگر اینکه از سخن گفتن با او از ارتباط با او بیم آن را داشته باشد که او دینش را فاسد کند یا موجب زیانی دینی یا دنیوی برای او باشد، اگر چنین باشد به او اجازه داده شده که از برادرش دوری کند و چه بسا که قطع رابطه‌ای خوب از اختلاطی عوذی بهتر باشد.

[۱۵۲] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۳] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۴] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۵] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۶] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۷] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی و ابن بطه در «الابانه» نیز ذکر کرده است. [۱۵۸] «البدع النهی عنها» ابن وجناح. [۱۵۹] سنن دارمی. [۱۶۰] المدونه الکبری امام مالک. [۱۶۱] مختصر کتاب ... علی تارک .... امام نصر بن ابراهیم مقدسی. [۱۶۲] «مناقب الامام احمد» ابن جوزی. [۱۶۳] الابانه امام ابن بطه. [۱۶۴] الابانه امام ابن بطه. [۱۶۵] الابانه امام ابی بطه. [۱۶۶] شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی. [۱۶۷] شرح السنه امام بغوی. [۱۶۸] «اصول السنه» امام ابن ابی زمنین. [۱۶۹] الاداب الشرعیه علامه ابن مفلح. [۱۷۰] شرح السنه بغوی.