نشانههای بدعتگذاران و اهل اهواء
و اهل بدعت و اهواء علامتهایی دارند که با آن شناخته میشوند و خداوند در قرآن و رسول اکرم جدر سنت و احادیث خود از آنها خبر داد، تا امت را از آنان برحذر دارد و امت را از در پیش گرفتن راه اهل بدعت نهی کند و از جمله علامتهایشان امور ذیل است:
- ندانستن احکام دین و مقاصد شریعت؛ از دیدگاه بدعت گذاران گویا دین کامل نشده است و آن ها تسلیم نصوص دین نمیشوند. تقرب جستن به خداوند به شیوهای که خدا مشروع و مقرر نکرده است، فرقهگرایی و جدا بودن از جماعت، و جدال و خصومت و پیروی از هوای نفس.
- مقدمه کردن عقل بر نقل؛ ندانستن سنت و احادیث و اعتماد و استناد به احادیث ضعیف و جعلی و نپذیرفتن احادیثی که با بدعتهایشان هم آهنگ نیست، پرداختن به متشابهات و ادعای وجود تعارض بین سنت و قرآن.
- غلو در تعظیم افراد و شخصیتها و تعصب بر آرا و نظریههای آنان، و پیروی از عادت و عرف ، و زیادهروی در عبادت وتشبه به کفار.
- مارک زدن و لقب دادن به اهل سنت و کینه ورزی با اهل حدیث و دشمنی کردن با آنان و تحقیر آنان و اهانت به آنها و کافر شمردن مخالفان خود بدون دلیل و کمک گرفتن علیه اهل حق از حکام و پادشاهان و غیره.
و اهل سنت و الجماعت تلاشهای قابل تقدیری در راستای رد اهل بدعت و اهواء، انجام دادهاند، و در هر زمان و مکانی در کمین بدعت گذاران بوده و هستند و از بدعتهایشان پرده برمیدارند و یاوه بودن باورهایشان و دروغ بودن ادعاهایشان را بیان میکنند و اهل سنت و الجماعت در مورد اهل بدعت سخنان بسیار زیادی گفتهاند، ما بخشی از آن را ذکر میکنیم: امام احمدبن سنان القطّان/میگوید: هیچ بدعت گذاری در دنیا نیست مگر اینکه با اهل حدیث دشمن است، و هرگاه فرد بدعتی ایجاد کند، شیرینی حدیث از قلب او بیرون میآید [۱۴۶].
و امام ابوحاتم حنظلی رازی/میگوید: علامت اهل بدعت توهین به اهل حدیث است و علامت زندیقها این است که اهل حدیث را حشویه مینامند، میخواهند روایات و احادیث را ابطال کنند، و علامت جهمیه این است که اهل سنت را مشبهه مینامند و علامت قدریه این است که اهل سنت را جبریه میگویند و علامت مرحبۀ این است که اهل سنت را مخالفه و نقصانیه میگویند و علامت رافضه این است که اهل سنت را ناصبه میگویند، و اهل سنت فقط یک اسم دارند و غیر ممکن است که این نامها بر آنان صدق نماید [۱۴۷].
و امام ابومحمد بر بهاری/میگوید: اگر شنیدی که فردی میگفت: فلانی مشبّه است و فلانی در تشبیه سخن میگوید او را متهم کن و بدان جهمی است و اگر شنیدی که فردی میگفت: فلانی ناصبی است بدان که او رافضی است و اگر شنیدی که فردی میگفت: از توحید بگو و آن را برایم شرح بده بدان که خارجی و معتزلی است. یا میگفت: فلانی از جبریه است یا از عدل میگوید بدان که از قدریه است، چون اینها نامهای تازه ایست که اهل بدعت و اهواء ایجاد کردهاند [۱۴۸].
و به امام احمدبن حنبل/گفتند: در مکه نزد ابن قتیله از اهل حدیث سخن به میان آوردند آنگاه او گفت: اهل حدیث قوم بدی هستند. آنگاه امام احمد بن حنبل در حالی که لباسهایش را تکان میداد بلند شد و گفت: او زندیق است، زندیق است، زندیق است! تا آن که وارد خانه شد [۱۴۹].
و خداوند متعال اهل سنت و الجماعت و اهل حدیث و اهل حق را که اهل اتباع و عمل هستند از همه این عیبهایی که به آنان نسبت داده میشود پاک گردانیده است، و آنان فقط اهل سنت و اهل راه پسندیده و راه راست و اهل حجت قوی و رسا میباشند، و آنان پاسداران شریعت و گرده رستگار هستند که همواره تا روز قیامت برحق ایستادهاند.
و خداوند به آنها توفیق داده که از کتاب بزرگ او پیروی نمایند و به رهنمود رسول اکرم جاقتدا نمایند و به سنت او عمل کنند، و دلهایشان سرشار از محبت رسول خدا و محبت اصحاب بزرگوار ایشان است و دلهایشان آکنده از محبت تابعینی است که صادقانه و مخلصانه و به نیکویی از صحابه پیروی کردند، و ائمه برجسته دین و علمای عامل امت که علم آنها را آموختند و راه آنان را در پیش گرفتند در دل اهل سنت و حدیث جای بزرگی دارند. و هرکسی قومی را دوست بدارد از آنهاست؛ همان طور که رسول خداجمیفرماید: «شخص با کسی است که دوست دارد» [۱۵۰].
پس هرکسی رسول اکرم جو اصحابش و تابعین بزرگوار و پیروانشان از ائمه هدایت و علمای شریعت و اهل حدیث که در سه قرن اول میزیستهاند و پیروانشان را تا به امروز دوست بدارد، بدان که از پیروان سنت است [۱۵۱].
[۱۴۶] التذکره امام نووی. [۱۴۷] اصل السنه و اعتقاد الدین امام رازی. [۱۴۸] شرح السنه بر بهاری. [۱۴۹] شرح السنه امام بربهاری. [۱۵۰] بخاری. [۱۵۱] حکم نماز خواندن پُشت سر اهل بدعت: خلاصه سخن اهل سنت و الجماعت در این مسئله به شرح ذیل است: نماز خواندن پشت سر کافر مرتد به اجماع جایز نیست. نماز خواندن پشت سر فرد مستورالحال و کسی که عقیدهاش مشخص نیست بدعت است و هیچ یک از ائمه سلف صالح این را نگفته است. اصل این است که نباید پشت سر بدعت گذار نماز خواند تا این گونه بدعت او تقبیح شود و مردم از بدعت او گریزان شدند، اما اگر پشت سر بدعت گذار نماز خوانده شد نماز صحیح است. حکم ترک نماز خواندن بر بدعت گذار و دعای رحمت برای او؟ اگر کافری یا مرتدی یا کسیکه به سبب بدعت خود کافر قرار داده شده و بر شخص او حجت اقامه شده، بمیرد، نماز خواندن بر جنازه او و رحمت فرستادن بر او جایز نیست، و همه بر این اتفاق نظر دارند. اگر فرد گناهکار یا آلوده به چنان بدعتی که از دایره دین خارج نمیکند، بمیرد مقرر است که امام یا عالمی که مقتدای مردم است بر او نماز نخوانند تا مردم از چنین گناه و معصیتی برحذر باشند اما این به معنای آن نیست که برای همه نماز خواندن بر او حرام است! بلکه نماز خواندن بر جنازه او و دعا برایش فرض کفایه است، تا وقتی که در حال کفر نمرده و از کسانی قرار نگرفته که به همیشه ماندن آنها در دوزخ حکم میشود.