نشانههای بزرگ قیامت
علامتهای بزرگ قیامت امور بزرگی است که نزدیک قیامت پدیدار میشود، و روی دادن ان عادی نخواهد بود و چون نخستین علامت پدیدار شود علامتهای دیگر به دنبال آن خواهند امد، مانند پشت سر هم بودن مهرهها در رشته نخ، و چون این علامت آشکار شود نشانه فرارسیدن قیامت خواهند بود و به دنبال آن قیامت روی میدهد، و اهل سنت و الجماعت ایمان دارند که این علامتها در قرآن و سنت آمده است و به آن باور دارند و برخی از ان عبارت است از:
ظهور مهدی، او محمد بن عبدالله از اهل بیت پیامبر جاست، از سمت مشرق میآید و در کنار کعبه با او بیعت میشود و بر شیوۀ نبوت حکمرانی میکند و دوران فرمانروایی او هفت سال خواهد بود و زمین را آکنده از عدالت میکند بعد از آن که مملو از ظلم و ستم است، اموال را بیحساب میدهد و در دوران او امت در چنان ناز و نعمتی خواهد بود که هیچگاه نبوده است، زمین سرسبز میشود و آسمان، باران زیاد میبارد.
خروج مسیح دجال یک چشم [۴۲]دروغگو که از سمت مشرق از منطقه خراسان به همراه هفتاد هزار یهودی میآید و در میان چشمهایش نوشته شده کافر، و مسلمین در بین شام و عراق متوجه او میشوند، به همه شهرها جز مکه و مدینه وارد میشود و فقط به این دو شهر نمیتواند وارد شود چون ملائکه از آنها پاسداری میکنند، او چهل روز روی زمین میماند یک روز به اندازه یک سال است و روزی به اندازه یک ماه و یک روز به اندازه یک هفته و بقیه روزهایش مانند روزهای عادی خواهد بود.
نزول عیسی مسیح پسر مریم÷در مناره بیضا در شرق شام، و او در میان گروه رستگار که بر حق میجنگد و برای جنگیدن با دجّال گرد آمده نزول میکند و به هنگام اقامه نماز پائین میآید و پشت سر امیر آن گروه ـ مهدی ـ نماز میخواند و او دجال را با نیزهاش در کنار دروازه شرق لُدّ در بیتالمقدس به قتل میرساند. و روی زمین براساس شریعت اسلام حکم میکند، صلیب را میشکند و خوک را میکشد و جزیه قبول نمیکند و جز اسلام هیچ چیزی را نمیپذیرد، و امنیت و رفاه فراگیر میشود و از میان امت کینهورزی و دشمنی و حسادت از بین میرود، و برکت فراگیر میشود و خوبیها فراوان میگردد. و از بس که مال زیاد است کسی علاقه به اندوختن و ذخیره کردن آن ندارد و صلح تمام زمین را فرامیگیرد و جنگها به پایان میرسد.
خروج یاجوج و مأجوج، آنها از هر جایی در میآیند، نسل و کشاورزی را نابود میکنند و در زمین تباهکاری و فساد بزرگی به راه میاندازند، آنگاه خداوند، کرم کوچکی را بر آنها مسلط میکند که وارد مغزشان میشود و همه میمیرند و تمام زمین از بوی بد آنها متعفن میشود آنگاه خداوند پرندگانی را میفرستد که آنها را حمل میکنند و به جایی میاندازند که خدا میخواهد و سپس الله متعال باران میباراند که آثار آنها شستشو میگردد.
سه خسف (فرو رفتن در زمین) بزرگ روی میدهد که جاههای زیادی از زمین را فرامیگیرد، یک
یک خسف (فرو رفتن در زمین) در مشرق و یک خسف در مغرب و یک خسف در جزیره عربی روی میدهد.
و پدیدار شدن دود غلیظی که بین آسمان و زمین را میپوشاند و مشرق تا مغرب را میگیرد و همه دنیا را فرامیگیرد و برای مومنان همچون سرماخوردگی خواهد بود و در گوش و بینی و چشم منافقان فرو میرود و به سبب آن ورم میکنند تا اینکه از هر سوراخ آنها بیرون میآید.
طلوع خورشید از مغرب؛ هیچ کسی آن را نمیبیند مگر اینکه ایمان میآورد، ولی کسی که قبلاً ایمان نیاورده، دیگر ایمان آوردن برایش سودی ندارد و بعد از آن توبه گناهکاران پذیرفته نمیشود.
بیرون آمدن حیوان زمینی از جایش، که حیوانی بزرگ است که آفرینش و کار آن برخلاف حیواناتی است که بشر تاکنون دیده است، این حیوان با مردم سخن میگوید و مومن را از کافر تشخیص میدهد، و چهرۀ مومن را براق و روشن میکند که علامت ایمانش میباشد، و حلقهای بر بینی کافر میزند که علامت کفرش خواهد بود.
خروج آتشی از قعر عدن و از دریای حضرَموت که مردم را از پشت سر احاطه میکند و از هر طرف آنها را به سوی سرزمین محشر یعنی سرزمین شام میراند.
و اهل سنت و الجماعت:
به همه امور غیبی که پیامبر خبر داده که قبل از مرگ و پس از مرگ اتفاق میافتند ایمان دارند از قبیل سکرات مرگ و حضور ملائکه و شادمان شدن مومن به لقای پروردگار و حضور شیطان به هنگام مرگ، و پذیرفته نشدن ایمان به هنگام مرگ، و ایمان به جهان برزخ، و نعمت قبر و عذاب آن، و عذاب قبر برای روح و جسد و سوال دو فرشته، و اینکه شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند، و اینکه ارواح سعادتمندان در ناز و نعمت قرار دارد و ارواح شقاوتمندان گرفتار عذاب است.
و اهل سنت و الجماعت:
به روز قیامت که الله متعال در آن مردهها را زنده میکند و بندگان را از قبرهایشان برمیانگیزد و سپس آنان را محاسبه میکند ایمان دارند. به دمیدن صور و به اینکه اسرائیل÷شاخ صور را به دهان گرفته و منتظر فرمان دمیدن است ایمان دارند، قول صحیح این است که دوبار در صور دمیده میشود و گفتهاند سه بار دمیده میشود:
اولی: دمیدنی است که باعث وحشت میشود و با دومی مردم بیهوش میشوند و جهان تغییر مییابد و نظام آن مختل میشود و در آن همه چیز نابود میشود و کسانیکه خداوند نابودی آنها را مقدر نموده نابود میگردند و با دمیدن بار سوم مردم زنده میشوند و نزد پروردگار میایستند.
به زنده شدن پس از مرگ ایمان دارند، و باور دارند که خداوند متعال مردهها را از قبرها برانگیخته میکند و مردم عریان و پا برهنه و ختنه نشده به پیشگاه پروردگار میایستند، و خورشید به آنها نزدیک میشود و به اندازه اعمالشان عرق میکنند بعضیها را عرق تا دهان میگیرد، و اولین کسی که قبرش شکافته میشود و بیرون میآید پیامبر ما محمد جاست، و در آن روز بزرگ مردم طوری از قبرها بیرون میآیند گویا ملخهایی هستند که پخش شدهاند و شتابان به سوی منادی میروند و همه حرکتها باز میایستند و سکوتی وحشتناک حکمفرما میشود و نامههای اعمال گشوده میشوند و پنهانیها آشکار میگردد و الله متعال بدون واسطه با بندگانش سخن میگوید و هر فردی با نام و نام پدرش فراخوانده میشود.
و به ترازوی اعمال که دو کفه دارد و بوسیله آن اعمال بندگان وزن میشود ایمان دارند.
و به گشود شدن نامههای اعمال ایمان دارند که بعضی از مردم نامه اعمالشان را با دست راست میگیرند و بعضی با دست چپ و اعمال نامه از پشت سر داده میشود.
و ایمان دارند که صراط از شمشیر برندهتر و از مو باریکتر است و پلی است که روی جهنم زده میشود و نیکان از آن عبور میکنند و فاسقان بر آن میلغزند و میافتند [۴۳].
ایمان دارند که بهشت و جهنم آفریده شدهاند و هم اکنون وجود دارند و هرگز فنا و نابود نخواهند شد.
و بهشت سرای پاداش است و نعمت جاویدانی است که الله متعال آن را برای مسلمانان و مومنان موحد پرهیزگار و برای مجاهدین و صالحان و نیکان آماده کرده است.
و دوزخ سرای مجازات است که الله متعال آن را برای مجرمان و کافران و مشرکین و یهود و نصارا و منافقان و ملحدان و بتپرستان و گناهکاران و بدکاران آماده کرده است.
و ایمان دارند که اولین امتی که روز قیامت حساب و کتاب آن انجام میشود امت محمد جاست و اولین امتی است که وارد بهشت میشود و آنان دو سوم اهل بهشت را تشکیل میدهند و هفتاد هزار از آنها بدون حساب و کتاب وارد بهشت میگردند.
و به حوض پیامبر جدر میادین قیامت ایمان دارند، و بعد از برانگیخته شدن از قبرها اولین چیزی که مردم به سوی آن میروند حوض ایشان جاست که آبش از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است و بوی آن خوشتر از مشک است، و لیوانهایش به تعداد ستارگان آسمان است، درازای آن به اندازه مسافت یک ماه است و عرض آن نیز به همین مقدار است و هرکسی از آن بنوشد هرگز تشنه نمیشود، و افرادی از امت پیامبر جاز حوض ایشان رانده میشوند که دین را تغییر داده و تبدیل کردهاند، چنان که در حدیث صحیح روایت شده که رسوال اکرم جفرمود: «طول حوض من به اندازه مسافت یک ماه است، آبش از شیر سفیدتر و بویش از مشک خوشتر است و ظروف آن به تعداد ستارگان آسمان است، هرکسی از آن بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد» [۴۴].
و فرمود: «من قبل از شما بر حوض خواهم بود، هرکسی از کنار من بگذرد از آن مینوشد و هرکسی بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد. اقوامی بر حوض نزد من میآیند که آنها را میشناسم و مرا میشناسند سپس میان من و آنها حایلی قرار میگیرد». [۴۵]و در روایتی دیگر آمده است: «آنگاه میگویم: آنان از من هستند. گفته میشود: نمیدانی که بعد از تو چه کارهایی کردهاند. آنگاه میگویم: هلاک باد هلاک باد کسانیکه بعد از من تغییر دادند» [۴۶].
و اهل سنت و الجماعت:
شفاعت و مقام محمود را برای پیامبر جدر روز قیامت، اثبات مینمایند:
شفاعت ایشانجبرای مردم که در محشر منتظرند تا در میانشان فیصله شود و این جایگاه محمود است.
شفاعت ایشان جبرای اهل بهشت تا وارد آن شوند و پیامبر جاولین کسی است که وارد آن میشود.
شفاعت ایشان برای عمویش ابوطالب تا از عذابش کاسته شود.
و این سه شفاعت مختص رسول اکرم جاست و کسی دیگر از آن بهرهای ندارد و شفاعت ایشان جبرای رفع درجات بعضی از امتش که وارد بهشت میشوند. ایشان شفاعت میکند تا مقامشان بالاتر برود و شفاعت ایشان جبرای گروهی از امت که بدون حساب وارد بهشت میگردند. و شفاعت ایشان در مورد اقوامی که نیکی و بدیهایشان برابر است، رسول اکرم جشفاعت میکند تا به بهشت بروند و در مورد گروههای دیگری که فرمان داده شده به دوزخ برده شوند شفاعت میکند تا آنها وارد آن نگردند.
و برای موّحدانی که به دوزخ رفتهاند شفاعت میکند آنگاه وارد بهشت میگردند.
و در این شفاعت ملائکه و پیامبران و شهدا و صدیقان و صالحان و مومنان [۴۷]با رسول اکرم جمشارکت دارند، سپس الله متعال اقوامی را بدون شفاعت و فقط با لطف و کرم و رحمت خویش از دوزخ بیرون میکند.
و عمل صالح روز قیامت برای کسی که آن را انجام داده شفاعت میکند، چنان که رسول اکرم جمیفرماید: «روزه و قرآن روز قیامت برای بنده شفاعت میکنند» [۴۸].
اما برای کافران و مشرکین شفاعتی نخواهد بود، چنان که الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَۚ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ١٨﴾[غافر: ۱۸].
«و آنانرا از روز نزدیک (قیامت) بترسان، آنگاه که دلها به حلقومها میرسند در حالی که ساکت هستند و سخن نمیگویند. ستمگران نه دارای دوستی دلسوزند و نه دارای میانجیگری که میانجی او پذیرفته گردد».
و میفرماید: ﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ٤٨﴾[المدثر: ۴۸].
«پس شفاعت شفاعتکنندگان سودی به آنان نمیبخشد».
و همان طور که رسول اکرم جخبر داده است مرگ روز قیامت آورده میشود و ذبح میگردد. و از بزرگترین نعمتهای الهی بر اهل بهشت و از سختترین چیزها برای دوزخیان، جاودانگی و پایان نیافتن زندگی آخرت است.
مرگ امری نامرئی است ولی آن وقت خداوند آن را مرئی و محسّم میکند و بین بهشت و دوزخ ذبح میشود، چنان که پیامبر جمیفرماید: «آنگاه که اهل بهشت به بهشت میروند و دوزخیان وارد دوزخ میگردند، مرگ را بین بهشت و جهنم میآورند و سپس ذبح میشود، و سپس منادی ندا میدهد ای اهل بهشت! مرگ نیست وای اهل دوزخ! مرگی نیست، و آنگاه شادمانی بهشتیان بیشتر میگردد و اندوه دوزخیان بیشتر میشود» [۴۹].
[۴۲] فتنه دجال از برگترین فتنههاست چون دجال سرچشمه کفر و گمراهی و فتنههاست، به خاطر همین پیامبران اقوام خود را از او برحذر داشتهاند، و رسول اکرم جدر آخر هر نمازی از آن به الله متعال پناه میبرد و امت خود را از او برحذر داشته است. [۴۳] صراط پلی است که روی دوزخ زده میشود تا مردم از روی آن عبور کرده و به بهشت بروند و مردم بر حسب اعمال خود از آن عبور می کنند، بعضی در یک چشم بهم زدن از آن میگذرند و بعضی به سرعت برق از آن عبور میکنند و بعضی به سرعت باد از آن میگذرند و بعضی همانند اسب تیزرو از آن میگذرند و بعضی چون شترسوار از آن رد میشوند و بعضی دوان دوان از آن عبور میکنند و بعضی در حال راه رفتن میگذرند و بعضی میخزند و بعضی ربوده میشوند و در دوزخ میافتند هرکسی بر حسب اعمالش تا اینکه از گناهان خود پاک میشود و هرکسی از صراط مستقیم عبور کند برای ورود به بهشت آماده است و چون از پل صراط میگذرند روی پلی پهن بین بهشت و دوزخ میایستند و آنگاه حقوق از یکدیگر قصاص میشود و آنگاه که پاک گردند به آنها اجازه داده میشود تا وارد بهشت شوند. [۴۴] بخاری. [۴۵] بخاری. [۴۶] بخاری. [۴۷] این شفاعت دو شرط دارد: اول: اجازه الله متعال به شفاعت کننده چنان که میفرماید: ﴿مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِ﴾ [البقره: ۲۵۵]. چه کسی نزد او شفاعت میکند مگر با اجازه او دوم راضی بودن خداوند از کسی که برایش شفاعت میشود چون میفرماید: ﴿وَلَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ﴾ [الأنبیاء: ۲۸]. و شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که بپسندد و خداوند متعال همه شرایط شفاعت را در این آیه جمع کرده است: ﴿وَكَم مِّن مَّلَكٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيًۡٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن يَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن يَشَآءُ وَيَرۡضَىٰٓ٢٦﴾ [النجم: ۲۶]. [۴۸] صحیح الجامع الصغیر آلبانی ش۳۸۸۲. [۴۹] مسلم.