فواید شورا و اهمیت آن
تأکید دین مقدس اسلام به شورا و این که آن را اصلی از اصول اساسی در دولت اسلامی قلمداد نموده است، بدانجهت میباشد که شورا و نظرخواهی دارای اهمیت و فواید حیاتی بوده و از مزایای ارزشمندی برخوردار است. اینک در ذیل به طور خلاصه، به اهمیت و فواید شورا اشاره مینماییم:
۱- دریافت رأی صواب و مفید؛ شورا و مشورت باعث دریافت رأی صواب و معقول میشود زیرا در اثر شورا و رایزنی، آراء و نظریات متعدد و مختلفی از طرف اهل شورا (مستشاران) ارائه میگردد؛ و افکار و عقول مختلف در پهلوی هم قرار میگیرد، تمام این نظریات و آراء، کامل و عاری از نقص نبوده، بلکه هریک از آنها مزایا و نواقص خود را دارد. این شورا است که سبب میشود تا بعد از بحث و تبادل نظر، از میان همه نظریات، رأی دارای بیشترین مزیت و صواب و یا نزدیک به صواب انتخاب گردد.
۲- فراهم ساختن رضایت و پذیرش همگانی؛ شورا و مشورت باعث خشنودی مستشاران (اعضای شورا) و افراد جامعه میگردد؛ و رضایت خاطر آنها را فراهم میسازد، زیرا شورا و مشورت با امت و یا نمایندگانشان، در حقیقت ارج گذاشتن، اعتماد نمودن و اهمیت دادن به آراء و نظریات امت مسلمه میباشد؛ و باعث میگردد تا آنها خود را عضو جامعه و دولت اسلامی بدانند، دولت و حکومت را متعلق به خود بدانند و بدین ترتیب به تصامیم و برنامههای دولت که مبتنی بر شورا و رایزنی است، رضایت داشته باشند.
به همین گونه، شورا و نظرخواهی زمینه پذیرش تصامیم، برنامهها و احکام سلطانیه [۷] را در جامعه فراهم نموده و باعث میشود مردم بیشتر و بهتر و با رضایت خاطر، به قوانین و مقررات عمل نمایند.
در میان گذاشتن مسائل و مشکلات با مردم - دست کم - این فایده را دارد که پس از اتخاذ تصمیم، موافقان میگویند: این رأی خود ماست؛ ماییم که تصمیم میگیریم. اما مخالفان میگویند: به هر حال تصمیم گیری مستبدانه نیست، بلکه بسیاری از افراد جامعه با این قانون (تصمیم) موافقند. همچنین خواهند گفت: ما نیز اگر چه مخالف آنیم، در عمل موافقت میکنیم تا جامعه دچار هرج و مرج نشود [۸].
قابل ذکر است که شورا و نظر خواهی حتی از مخالفان و در میان نهادن موضوعات متعلق به سرنوشت آنها با ایشان، سبب جلب رضایت و کاهش مخالفت آنها میگردد؛ و حتی ممكن است باعث آن شود که از مخالفت دست برداشته و در صف دوستان و حامیان قرار گیرند.
۳- تأمین همکاری و مشارکت عمومی؛ مشارکت و همکاری عمومی تأمین نمیگردد، مگر به وسیله شورا و مشورت. زیرا شورا یگانه راه برای احقاق حقوق سیاسی امت مسلمه است، با شورا اشتراک در اتخاذ تصامیم و مسایل مربوط به دولت و شئون عمومی صورت میگیرد. از سوی دیگر، شورا باعث میشود تا مردم در تطبیق و تعمیل تصامیم، راهبردها و برنامههای مربوط به امور عمومی با دولت مساعدت و همکاری نمایند، این تشریک مساعی و همکاری در حقیقت، نتیجه اهمیت دادن و ارج گذاشتن دولت به آراء و نظریات مردم (امت) میباشد.
۴- جلوگیری از انحراف و استبداد؛ قدرت و توانایی با دلربایی و فریبندگیای که دارد، بسا اوقات باعث میشود تا حکومت را به سوی استبداد و مطلقیت سوق داده و سبب آن گردد که، رئیس دولت به جای اتباع از شریعت و تلاش برای گسترش عدالت، به پیروی از خواهشات نفسانی، ظلم و ستم پیشه نموده و از راه حق منحرف شود؛ زیرا بینیازی باعث عصیان و سرکشی شده [۹] و استبداد را بار میآورد؛ ولی وجود شورا و نهادهای شورایی از انحراف و استبداد جلوگیری و یا حد اقل از میزان آن میکاهد.
۵- رهایی از ملامتی و پشیمانی؛ اتخاذ تصامیم بر اساس شورا و مشورت باعث میگردد تا مسئولیت میان رئیس دولت و اهل شورا (مردم و یا نمایندگانشان) تقسیم شود. در صورتی كه نتایج مثبت به بار نیاورد و یا هم تصمیم اتخاذ شده نادرست باشد، ملامتی تنها متوجه یک شخص بالخصوص یعنی رئیس دولت نمیشود، پس مسئولیت و ملامت كمتری متوجه او میگردد؛ زیرا او تصمیم خویش را پس از مشورت با اهل رأی اتخاذ نموده است. در حالی كه اگر رئیس دولت بدون مراجعه به شورا تصمیمی اتخاذ نماید و نتیجه آن منفی باشد، مورد انتقاد و ملامت مردم و امت اسلامی قرار میگیرد. همچنان شورا باعث میشود تا رئیس دولت از پشیمانی رهایی یافته و از عملكرد خویش نادم نشود؛ زیرا، اگر رئیس دولت تصمیمی را بدون مشورت و رایزنی اتخاذ نموده و نتیجه مطلوب را بدست نیاورد، درین صورت پشیمان میشود كه چرا مشورت نكردم و یا مشورت مردم و اهل رأی را نپذیرفتم؛ در حالی كه اتخاذ تصمیم بر اساس شورا و رایزنی از این ندامت جلوگیری مینماید.
۶- ایجاد تحرک و شکوفایی استعدادها؛ شورا تحرک و فعالیت را در جامعه ایجاد و سرعت میبخشد؛ و بدین ترتیب باعث میشود تا استعدادها شکوفا شود، زیرا شورا این اعتقاد را برای افراد جامعه بوجود میآورد كه آراء و نظریات آنها اهمیت داشته و به آن ارج گذاشته میشود. ایجاد این چنین باور و عقیده در جامعه، هر نوع بیمیلی و انزوا طلبی را از بین برده و تحرک و جوش و خروش را در میان مردم ایجاد میكند. از آنجایی كه این امر (دادن اجازه اظهار نظر و دخالت در شئون عمومی به مردم و بدین ترتیب ایجاد تحرک در جامعه) باعث میگردد مردم و بالخصوص اهل شورا در پی آن شوند تا بهترین و منطقیترین نظر را ارائه دهند؛ و تلاش نمایند راهها و روشهای مناسبی را برای حل معضلات و مسایل سیاسی، اجتماعی و... پیشنهاد نمایند. پس میتوان گفت: شورا تأثیر مهمی در عرصه رشد و شکوفایی استعدادها در جامعه داشته و به وسیله آن، زمینه تبارز استعدادها مساعد میگردد.
- و بالآخره، شورا و نظر خواهی، فرمانی الهی، سنت نبوی و خلفای راشدین، صفت مؤمنین و اصلی از اصول اساسی دولت اسلامی میباشد؛ اجرا و پابندی به آن، در حقیقت اطاعت و اجرای فرمان الهی، پیروی از سنت نبوی و خلفای راشده است. این پیروی و اطاعت، باعث رحمت و بركت شده و سعادت دنیوی و اخروی را نصیب مسلمین خواهد ساخت. (انشاء الله)
در هر حال، شورا زمانی نتایج عالی و درخشان را ببار میآورد كه به یک سلسله اوصاف و شرایط، متصف و مشروط باشد. برخی از این اوصاف و شرایط بطور خلاصه عبارتاند از:
۱- شورا با اهل آن صورت گیرد؛ برای اینكه نتایج شورا مفید و مثمر ثمر واقع شود، باید با اهل رأی و نظر مشورت صورت گرفته و از ایشان نظرخواهی شود. اهل شورا از نظر دین مقدس اسلام، باید دارای اوصاف و شرایطی باشند كه بعداً آن را تذكر خواهیم داد. در این مبحث به همین حد اكتفاء میكنیم كه: شورا باید با اهل آن صورت گیرد؛ و نباید با اشخاص و افراد نا اهل (جاهل، ظالم، حسود، مغرض، بخیل، ترسو و...) صورت گیرد، زیرا شورا با ایشان نه تنها نتایج مثبتی به بار نمیآورد، بلكه نتایج منفی، مضر و زیان آور را به بار خواهد آورد.
۲- مساوات میان اهل شورا و آرایشان رعایت شود؛ رعایت مساوات میان اهل شورا و در نظر داشت تساوی میان آرای آنها، باعث دلگرمی اهل شورا میگردد، اخوت و محبت را میان آنها بوجود آورده، كینه و بدبینی را از بین برده و بدین ترتیب، راه را برای رسیدن به نتیجه مطلوب (رأی صواب و یا قرین به صواب) هموار میسازد.
۳- شورا در موضوعی صورت گیرد كه قابلیت شورا را داشته باشد؛ شورا در مواردی صورت گیرد كه شورا در آن زمینه جواز داشته باشد؛ یعنی حكمی صریح و واضح شرعی در آن مورد وجود نداشته باشد (این موضوع را بعداً بطورمفصل تذكر خواهیم داد). در مواردی كه حكم شرع واضح باشد، در آن موارد مشورت لزومی ندارد، مگر برای نحوه تطبیق آن، یا زمان تطبیق آن، یا مكان و روش آن [۱۰].
برای ثمر بخشی و مؤثریت هرچه بیشتر شورا، شروط دیگری همچون: دادن آزادی به اهل شورا در اظهار رأی، اداره شورا به نحو درست، رعایت آداب و نزاكتهای تدویر شورا و ... نیز از اهمیت خاصی برخورداراند.
[۷] احکام سلطانیه یا قوانین جزئی و مؤقت، قوانین و مقرراتیاند که مسلمانان میتوانند در حدود احکام شریعت اسلام، نظر به ضرورت آن را وضع نمایند. اطلاق کلمات "مؤقت" و "جزئی" به این نوع قوانین، به سبب آن است که قوانین مذکور در مقابل قانون اصلی و دایمی مسلمانان که باید بر جامعه حاکم بوده و مسلمین ملزم به اطاعت از آن باشند (شریعت اسلام)، جنبۀ مؤقتی و جزئی (فرعی) داشته و باید در متابعت و مطابقت با آن وضع شود. [۸] محمد تقی مصباح یزدی، منبع پیشین: ص ۳١١. [۹] ﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ٧﴾ [العلق: ۶-۷] ترجمه: «حقا كه آدمی همین كه خود را بینیاز ببیند طغیان میورزد». [۱۰] عبدالحی الهی، منبع پیشین: ص ١٤٦.