شورا در اسلام

فهرست کتاب

جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام

جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام

شورا در نظام سیاسی اسلام از جایگاه ویژه و رفیعی برخوردار است.

اسلام یگانه آئینی است كه این اصل اصیل را آورده است؛ و آن را به عنوان رفتاری عمومی در جامعه و نیز شیوه‌ای برای اداره امور مردم به رسمیت شناخته است [۳۰].

برای اولین بار در تاریخ بشریت، این پیامبر اكرم ج بود كه با اطاعت از فرمان الهی (و شاورهم فی الامر)، حكومتی را بنا نهاد كه اساس آن را شورا و رایزنی تشكیل می‌داد. این اسلام بود كه برای اولین بار به مردم حق داد تا در نظام سیاسی خویش مشاركت داشته و در آن زمینه ابراز نظر نمایند.

از نظر اسلام، شورا و رایزنی در امر حكومت و حكمروائی، سیاست و رهبری نقش ارزنده و مهمی دارد. آن گونه كه ابوالاعلی مودودی می‌نویسد: كلیه امور این حكومت (اسلامی)، از تأسیس و تشكیل گرفته تا انتخاب رئیس كشور و اولی الامر و تا امور تشریعی و انتظامی، همه بر اساس مشوره در میان اهل ایمان صورت می‌گیرد؛ البته بدون ملاحظه این كه این مشاورت مستقیم باشد و یا بوسیله نمایندگان منتخب [۳۱].

شورا پرچم و نهاد حكومت اسلام و امت اسلامی است. از همین روی اگر بگویی: حكومت اسلامی حكومت شورا و امت اسلامی، امت شوراست؛ سخنی روا و درست گفته‌ای [۳۲].

از بنیادهایی كه همه پژوهش گران اسلامی با اتفاق نظر، آن را از استوانه‌های حكومت اسلامی می‌دانند، اصل "شورا" است [۳۳].

به عنوان مثال: محمد فاروق نبهانی می‌گوید: «شورا از مهم‌ترین اصول حقوق اساسی و یكی از مهم‌ترین قواعد اساسی در حكومت است» [۳۴].

ابوالاعلی مودودی شورا را اصلی از اصول اساسی حكمروائی اسلام دانسته و می‌گوید: «پنجمین قاعده اساسی این حكومت، چنین بود كه رئیس كشور باید با رضایت مردم و مشوره آن‌ها مقرر شود؛ و نظام این حكومت نیز، باید از طریق مشوره پیش برود» [۳۵].

دكتر مهدی فضل الله شورا را ركن اول نظام سیاسی در اسلام و جوهر و هسته اصلی آن می‌داند. محمد رشید رضا آن را "قاعده اساسی حكومت" معرفی كرده است. محمد اسد آن را اساس تمام مظاهر سیاسی حیات اجتماعی و جزء تفكیک ناپذیر روش حكومت می‌داند... و دكتر عارف خلیل می‌گوید: «شورا یكی از قواعد مهم اسلام و نشانه بارز و اساس حكومت اسلامی می‌باشد» [۳۶].

مظاهر شورا را در امور مختلف مربوط به نظام سیاسی اسلام، از جمله مهم‌ترین آن‌ها (تعیین و عزل رئیس دولت "امام" و قانونگذاری) می‌توان مشاهده نمود:

[۳۰] راشد غنوشی، آزادی‌های عمومی در حكومت اسلامی: ص ١٢٥. [۳۱] ابوالاعلی مودودی، منبع پیشین: ص ٣٣- ٣٤. [۳۲] راشد غنوشی، منبع پیشین: ص ١٢٥. [۳۳] محمد مهدی آصفی، قرائت‌های معاصر از اندیشه سیاسی اسلام: ص ٣٢٣. [۳۴] محمد مهدی آصفی، منبع پيشين: ص ٣٢٣. [۳۵] ابوالاعلی مودودی، منبع پیشین: ص ٦١. [۳۶] محمد مهدی آصفی، منبع پیشین: ص ٣٢٣- ٣٢٤.